روزنامه هم میهن:فرشاد مومنی :1000 هزار میلیارد تومان هزینه پنهان در بودجه
مومنی تاکید میکند: در اقتصاد سیاسی توسعه گفته میشود که بودجههای سالانه آیینه صدقورزی حکومت با مردم است، ملاحظه میفرمایید که وقتی به بخش مهمی از اقداماتی که در واقع جسته و گریخته سطوحی از شفافیت را به همراه داشتند، در بودجه سال ۱۴۰۳ حذف کردهاند و اساساً امکان ارزیابی عملکرد دستگاهها را بهرغم الزامهای قانونی که وجود داشته حذف کردهاند.گفتوگو با فرشاد مومنی، اقتصاددان. در این گفتوگو پیام بودجه را برای مشارکت مردم بررسی کرده است.
او میگوید: در بودجه سال جاری ارائه پیوستهای کارشناسی معطوف به جهتگیریها و تخصیص منابع به کلی متوقف شده است و ما با یک بحران فزاینده و فاجعهساز ارقام فرابودجهای روبهرو هستیم که شفافیت و قابلیت ارزیابی را از بین میبرد مانند اعداد و ارقام مربوط به هدفمندی یارانهها که حدود نزدیک به ۳۰ درصد کل منابع عمومی را شامل میشود و در جمع منابع عمومی نیست و یا مثلاً ۱۳۷ هزار میلیارد تومان نفت خام و میعانات در اختیار اشخاص برای تامین منابع ستاد کل نیروهای مسلح در بند «ب» تبصره ۴ در سرجمع منابع عمومی قرار ندارد و آن حوالههای ۲۰ هزار میلیارد تومانی تخصیص قیر به دستگاههای اجرایی از کانال بند «س» تبصره ۷ در سرجمع منابع عمومی نیست. به عبارتی براساس این گفته مومنی اعتباری بالغ بر یک هزار هزار میلیارد تومان در جمع منابع عمومی نیامده است.
اعداد و ارقام مربوط به هدفمندی یارانهها که حدود نزدیک به ۳۰ درصد کل منابع عمومی را شامل میشود و در جمع منابع عمومی نیست و یا مثلاً ۱۳۷ هزار میلیارد تومان نفت خام و میعانات در اختیار اشخاص برای تامین منابع ستاد کل نیروهای مسلح در بند «ب» تبصره ۴ در سرجمع منابع عمومی قرار ندارد و آن حوالههای ۲۰ هزار میلیارد تومانی تخصیص قیر به دستگاههای اجرایی از کانال بند «س» تبصره ۷ در سرجمع منابع عمومی نیست و پرشمار موارد دیگر که بالغ بر 1000 هزار میلیارد تومان میشود، نشاندهنده این است که ما لازمه کلیدی و بنیادی مشارکتپذیری یعنی اهتمام به شفافیت در فرآیندهای تصمیمگیری و تخصیص منابع را که نداریم، هیچ، بلکه تا آنجا که توانستهاند در جهت خلاف آن عمل کردهاند
او در بخش دیگری از این گفتوگو به داده تکاندهنده دیگری اشاره کرده و میافزاید: کشورهایی که درآمد سرانه آنها بین ۵ تا ۱۰ هزار دلار است نسبت G به GDP آنها حدود ۳۳ درصد است و حتی کشورهایی که بهطرز فاجعهآمیزی به شدت فقیر هستند و درآمد سرانه آنها بین ۲ تا ۵ هزار دلار است بهطور میانگین اندازه مسئولیتپذیری حکومت در آنها با شاخص نسبت بودجه عمومی به تولید ناخالص داخلی ۲۷ درصد است، درحالیکه به عدد و رقمهای کلی بودجه ۱۴۰۳ نگاه میکنیم میبنیم که این شاخص تا اندازه کمتر از ۱۰ درصد سقوط کرده است.
*ویژگیهای بودجه ۱۴۰۳ به لحاظ تخصیص منابع در جهت نزدیک شدن به شعار سال را چگونه میبینید؟
در بودجهای که برای سال ۱۴۰۳ تدارک دیدهشده به جای کاهش فقر و ارتقای کیفیت زندگی مردم مسیر معکوسی درنظر گرفته شده است و این بودجه بهطرز کمسابقهای از ظرفیتهای فقرزایی برخوردار است. با توجه به اندازه بهطرز بیسابقه افزایشیافته جمعیت فقیران و افزایش معنیدار شکاف فقر و شدت فقر، آنچه که در سند لایحه بودجه ۱۴۰۳ درنظر گرفته شده هیچ تناسبی با یک بودجهای که از طریق توانمندسازی ملت برای مشارکت فعال و مؤثر آنها در سرنوشت سیاسی و اقتصادیشان بسترسازی کند، ردی مشاهده نمیکنم.
از همه تکاندهندهتر و بیشتر شایسته هشدار دادن، مسئله روندهای فاجعهآمیز سقوطِ نسبتِ هزینههای بودجه عمومی به تولید ناخالص داخلی است. من همه کسانی که در درون ساختار قدرت به معرفت توسعه در سطوح حداقلی مجهز هستند را دعوت میکنم کتاب «خشونت و مرزهای اجتماعی» که توسط سه نفر از برجستهترین متفکران توسعه در قرن بیستویکم نوشته شده و به فارسی نیز ترجمه شده و چندین بار نیز تجدید چاپ شده را بخوانند؛ در این کتاب به وضوح گفته شده که کوچکسازی مداخلههای حاکمیتی دولت به معنای طفره رفتن حکومت از مسئولیتهای خود درباره آموزش، سلامت، تغذیه، مسکن مردم و زیرساختهای فیزیکی و عمرانی مورد نیاز مردم برای مشارکت فعال در سرنوشت اقتصادی، یک فاجعه بزرگ و یک اقدام ضدتوسعه است. برای اینکه با عدد و رقم از شدت شکنندگی حکومت از ناحیه این غفلت بزرگ در بودجه سال ۱۴۰۳ آگاهی داشته باشید، عنوان میکنم که در صفحه ۲۰۶ این کتاب گفته شده در ثروتمندترین کشورهای جهان، نسبتِ بودجه عمومی به تولید ناخالص داخلی، بهطور متوسط ۵۳ درصد است.
داده تکاندهنده دیگری که در این کتاب ذکر شده این است که کشورهایی که درآمد سرانه آنها بین ۵ تا ۱۰ هزار دلار است نسبت G به GDP آنها حدود 33 درصد است و حتی کشورهایی که بهطرز فاجعهآمیزی به شدت فقیر هستند و درآمد سرانه آنها بین ۲ تا ۵ هزار دلار است بهطور میانگین اندازه مسئولیتپذیری حکومت در آنها با شاخص نسبت بودجه عمومی به تولید ناخالص داخلی ۲۷ درصد است، درحالیکه به عدد و رقمهای کلی بودجه ۱۴۰۳ نگاه میکنیم میبنیم که این شاخص تا اندازه کمتر از ۱۰ درصد سقوط کرده است و اگر کسی اهل دقت نظرهای استراتژیک در مورد حیاتیترین مسائل سرنوشتساز کشور باشد، میتواند درک کند که مسئولیتگریزی نظاموار در زمینه امور حاکمیتی چقدر برای امنیت ملی ما خطرناک است.
اگر تحت عنوان سالی که به مشارکت اهمیت داده شده، فقط این شاخص به شکل شایستهای مورد ارزیابی آسیبشناختی قرار بگیرد، حکومت و بهویژه سران قوا باید شرافتمندانه و صادقانه تعهد دهند که سقوط مسئولیتپذیری حکومت در امور حاکمیتی با چسب وحدتبخش و امنیتساز ملی را ریشهیابی کرده و از اهل خرد و دانایی استمداد کنند تا خطاها اصلاح شود، در این صورت من با اطمینان عرض میکنم که مسیر انحطاط کشور متوقف شده و بابی برای اعتلا باز خواهد شد.
انصافاً اگر فقط از این دریچه اصلاحی صورت پذیرد و در کنار آن یک ارزیابی آسیبشناختی درباره روندهای پیشبینیشده ضداشتغال مولد در لایحه بودجه ۱۴۰۳شود ما میتوانیم شاهد شکوفایی چشمگیر اقتصاد ملی در این سال باشیم اما اگر آنچه که در این دو ماه اخیر مشاهده کردیم که اصحاب قدرت در قوای سهگانه کمترین اعتنا به این واقعیتها دارند و با کمال تأسف بهویژه در سطوحی از مسئولان قوه مجریه شاهد این هستیم که به گونهای ژست میگیرند که گویی از فرط موفقیت در حال درنوردیدن مرزها هستند، درست مانند شیوهای است که مسئول امور بحرانی مشهد درباره سیل از خود نشان داد.
من عرض میکنم بهطور مشخص وقتی در بازار پول و همچنین در بازار سرمایه جهتگیری کلیدی دولت گرامی و در سطوحی مجلس محترم این است که مفتخوارگیهای شبهربوی را افزایش میدهند یک جهتگیری ضدانگیزشی برای سرمایهگذاریهای مولد محسوب میشود. اگر عزیزان صادق باشند میشود با دامن زدن به گفتوگوهای کارشناسی ملی صمیمانه و عالمانه از ذخیره دانایی کشور استفاده کرد و بهطور مشخص توضیح داد حکومت اگر مشارکت سیاسی و اقتصادی مردم را میخواهد باید چه روندهایی را متوقف کند و چه روندهایی که وجود ندارند را ایجاد کند تا باب امید و اعتلا گشوده شود و مردم با احساس ولینعمت بودن در عمل کمک کنند که کشور از ورطه انبوهی از بحرانهای کوچک و بزرگی که با آنها دست به گریبان است، نجات پیدا کند.