یکی از عوامل اصلی تشدید تنش و بروز جنگ میان دولت اسرائیل و جمهوری اسلامی، برنامههای هستهای رژیم است. در شرایط کنونی که آتشبسی شکننده برقرار است، توقف کامل پروژههای تهدیدآمیز جمهوری اسلامی میتواند نقش مهمی در جلوگیری از شعلهور شدن دوباره جنگ ایفا کند. مخالفت با برنامههای هستهای جمهوری اسلامی لازم است به یکی از خواستههای محوری مردم ایران تبدیل شود.
ضروری است که در دل مبارزه انقلابی برای سرنگونی جمهوری اسلامی، جامعه آشکارا اعلام کند که برای پایان دادن به سایه شوم جنگ بر سر مردم ایران، تمامی تأسیسات هستهای جمهوری اسلامی و پروژههای وابسته به آن باید برچیده شوند و روند غنیسازی اورانیوم فوراً متوقف گردد. برخلاف مصوبات مجلس جمهوری اسلامی، نهتنها نباید همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی متوقف شود، بلکه باید با نظارت این نهاد بینالمللی، پرونده برنامه هستهای جمهوری اسلامی بهطور کامل بسته شود.
برای جمهوری اسلامی، پروژههای اتمی و دستیابی به سلاح هستهای، ابزاری برای ارعاب جامعه، حفظ بقای خود در برابر جنبش انقلابی مردم و تحمیل جایگاهش به دولتهای غربی بهعنوان یک قدرت منطقهای است. اما این تهدیدات را تنها اراده و مبارزه مردم ایران میتواند خنثی کند و به حیات ننگین جمهوری اسلامی و ماجراجوییهای اتمی آن پایان دهد.
ما خواهان جنگ با هیچ کشوری نیستیم و عامل اصلی این وضعیت را هم جمهوری اسلامی می دانیم. به همین دلیل، هم عزم نابودی این رژیم را داریم و هم خواهان پایان فوری پروژههای تهدیدآمیز آن، از جمله برنامه هستهای و همینطور موشکی آن هستیم که با هزینه مردم و به بهای فقر و رنج جامعه انجام شده است. باید منابعی که صرف جنگافروزی و پروژههای اتمی و موشکی و نیابتی میشود، صرف رفاه و پاسخگویی به مطالبات برحق مردم ایران گردد.
علاوه بر ابعاد سیاسی و نظامی خطرناک و ارتجاعی برنامههای هستهای جمهوری اسلامی، تجربه سالهای گذشته نشان داده است که موجودیت این رژیم همواره با فجایع انسانی و زیستمحیطی گسترده همراه بوده است. از انفجار اسکله رجایی در بندرعباس گرفته تا فرو ریختن ساختمان پلاسکو و فاجعه معدن یورت در طبس، همگی نمونههای آشکار از ناکارآمدی، فساد و بیمسئولیتی جمهوری اسلامی در مدیریت زیرساختهای حیاتی کشور هستند. این کارنامه سیاه، بهروشنی اثبات میکند که جمهوری اسلامی، نهتنها صلاحیت در اختیار داشتن تأسیسات هستهای برای تولید انرژی را ندارد، بلکه اساساً هرگونه بهرهبرداری از این امکانات، با توجه به لاقیدی رژیم به جان و زندگی مردم، بالقوه تهدیدی جدی برای ایران و منطقه است.
وجود نیروگاههای هستهای در دست جمهوری اسلامی، با توجه به سوءمدیریت گسترده، فقدان استانداردهای ایمنی و خطر بهرهبرداری سیاسی یا نظامی از این امکانات، تهدیدی جدی برای امنیت، سلامت و جان میلیونها شهروند در ایران و خاورمیانه است. این تهدید، چه ناشی از بیکفایتی و سهلانگاری باشد و چه حاصل تصمیمات عامدانه حکومت، تنها با توقف کامل پروژه هستهای آن و در نهایت، با سرنگونی این رژیم ضدبشری، میتواند از میان برداشته شود.
توقف فوری تمامی فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی، گامی است در مسیر سرنگونی این رژیم، اقدامی است برای پایان دادن به خطر جنگ، و ضرورتی است برای تأمین امنیت، سلامت و آیندهای بهتر برای مردم ایران و منطقه.