اوضاع اقتصادی ایران، ریاست جمهوری ترامپ- مهران محبی

کارگر کمونیست ۸۵۷

وضعیت بازارهای ایران بعد از اعلام پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا شدیدا ملتهب وبی ثبات شده است. شاخص بازار سرمایه (بازار بورس) دچار افت شدید شده و در مقابل، ارز همچنان در نقطه اوج آخرین رکورد خود بوده، به طوری که دلار بین 69 تا 70 هزار تومان در نوسان بوده است و طلا و سکه نیز بسیار نزدیک به نقطه اوج معامله شده اند.

البته بحران و بی ثباتی در بازارهای ارز و طلا و همچنین بازار بورس پیشتر نیز تحت تأثیر تهدیدات و فضای جنگی و موشک پرانی های جمهوری اسلامی و اسرائیل به کلی از کنترل خارج شده بودند و نمایشگرهای بازار بورس معمولا به اصطلاح قرمز بودند و نوک پیکان بقیه بازارهای طلا، سکه و ارز به طرف بالا بودند.

در این بررسی اقتصادی، موضوع بازار سرمایه برای ما اکثریت مردم کارگر و زحمتکش از نظر تأثیراتی که بر زندگی و معیشت به طور آنی می گذارد، مبرمیت ندارد. معلوم است که افت شاخص های بازار بورس از طرفی به معنای بی ثباتی در قیمت کالاها است و از طرفی دیگر به معنای خروج سرمایه های مالی است که در بازارهای با ثبات برای نوسازی و توسعه صنعت و تولید که در میان مدت و بلند مدت در اشتغال زائی و جذب نیروی کار مؤثر هستند، مهم می باشند ولی در ایران و اقتصاد مافیایی و بحران زده آن داستان چیزی دیگری است. اما پرداختن به موضوع افزایش قیمت طلا و ارز که از صورت های پولی و کالاهای معیاری و سنجشی در بازار در برابر همه کالاها و مایحتاج عمومی هستند، ضروری است.

ترامپ همچنانکه در دوره پیشین ریاست جمهوری خودش بارها اعلام کرده بود که قصد برانداختن رژیم جمهوری اسلامی ندارد و به دنبال پیروزی انتخاباتی اش نیز “براین هوک” نماینده ویژه سابق آمریکا در امور ایران در دوره اول ریاست جمهوری ترامپ اعلام کرده که قصد برانداختن جمهوری اسلامی را ندارد. اما همانطور که در دوره اول، اعمال فشارهای اقتصادی و تشدید تحریم ها بخشی از برنامه ترامپ برای رام کردن جمهوری اسلامی بود، در دوره جدید این سیاست با شدت بیشتری دنبال خواهد کرد.

برای تشدید فشارهای اقتصادی ترامپ علیه جمهوری اسلامی نسبت به دوره گذشته ریاست جمهوری وی، بهانه های زیادی خلق شده اند. تشدید تخاصم های منطقه ای میان اسرائیل و جمهوری اسلامی همراه با نیروهای نیابتی اش و درگیر شدن مستقیم جمهوری اسلامی با اسرائیل و تضعیف شدید تروریسم اسلامی، افشاء شدن و اعلام صریح مقامات جمهوری اسلامی برای ساخت بمب هسته ای و اقدامات تروریستی رژیم برای ترور خود ترامپ از جمله بهانه ها و دلائلی هستند که میتوانند بهانه اعمال فشارهای بیشتر اقتصادی در کنار حمایت های نظامی بیشتر از اسرائیل و حتی اقدامات نظامی خود آمریکا علیه جمهوری اسلامی و نیابتی هایش برای دولت ترامپ در دوره جدید باشند.

طبق گزارش کارشناسان بین المللی در حوزه نفت، جمهوری اسلامی روزانه یک میلیون و ششصد و پنجاه هزار بشکه نفت خام (با تخفیف های فراوان) به چین فروخته است که به دنبال حمله موشکی جمهوری اسلامی به اسرائیل و پاسخ متقابل اسرائیل چهار صد و پنجاه هزار بشکه از میزان نفت صادر شده به چین کاهش یافته است و با اعمال فشارهای بیشتر ترامپ بر چین حتما خرید نفت چین از ایران به میزان قابل توجهی باز هم کاهش خواهد یافت و کسری در بودجه 1404 جمهوری اسلامی شدیدتر خواهد شد.

واضح است که جمهوری اسلامی برای جبران کسری بودجه از طریق افزایش قیمت ها و تشدید گرانی و تورم دست در جیب مردم خواهد برد و معیشت اکثریت جامعه با مشکلات و معضلات بیشتری مواجه خواهد شد. همین حالا هم علائم و نشانه های اوضاع اقتصادی ای که جامعه را در دوره پیش رو شدیدا تحت فشار قرار خواهد داد، آشکار شده اند. طبق اعلام مدیر عامل شرکت توانیر 60 درصد مخازن سوخت نیروگاه های برق خالی هستند. به همین خاطر قرار است برنامه های خاموشی برق در سراسر کشور اجراء شوند. اگر چه مقامات ذیربط دلیل کاهش ظرفیت تولید برق را پرهیز از استفاده از مازوت برای جلوگیری از آلودگی محیط زیست عنوان کرده اند، اما واقعیت این است که دیگر از تأمین سوخت مازوت مورد نیاز هم ناتوان هستند. طبق گزارشات دیگری برای زمستان هم مردم با کمبود گاز مایع روبرو خواهند بود. در نتیجه علاوه بر اینکه عموم مردم باید زمستان را با سختی و تحمل سرما سپری کنند، بخش های زیادی به خاطر قطعی های مکرر برق کسب و کار خود را از دست خواهند داد و بخش هائی که کسب و کارشان در رابطه با مواد فاسد شدنی است دچار ضرر و زیان های زیادی می شوند.

با اینحال این یک روی سکه اوضاع پیش رو است که برای جامعه دردناک می باشد، روی دیگر آن اوضاع اعتراضی علیه جمهوری اسلامی است که هر روز وسیعتر و عمیقتر می شود و مقامات رژیم را به وحشت انداخته است. سران حکومتی که موجودیت اش به خاطر سیاست ها و اقدامات جنگ افروزانه منطقه ای اش و سرکوبگری های داخلی و همه اعمال ضد انسانی از قبیل تحمیل فقر و گرانی بر جامعه و اعدام و به قتل رساندن معترضان طی 45 سال گذشته مورد تعرض عمومی جامعه است به خوبی می دانند که تحمیل فشارهای بیشتر اقتصادی و ایجاد خطر از طریق جنگ افروزی برای جان و مال مردم، نتیجه اش تسریع در امر سرنگونی خود به دست مردم خواهد بود.

بیخود نیست که هنوز خامنه ای که در پایان دوره اول ریاست جمهوری ترامپ اعلام کرد که ترامپ با لگد و افتضاح به زباله دان تاریخ پیوست، نسبت به پیروزی این دوره او سکوت کرده و موضع دیگر سران حکومت از ظریف گرفته تا عراقچی و پزشکیان و لاریجانی، پیام هائی از قبیل ضرورت اعتمادسازی متقابل همراه با احترام، ابراز امیدواری و انتظار از ترامپ به پرهیز از جنگ و باز بودن در مذاکره و روابط مخابره کردند.

پیشتر نیز پزشکیان در مراسم تجلیل از فعالان طرح جهش تولید گفته بود که ما از جنگ نظامی نمی ترسیم ولی از جنگ اقتصادی می ترسیم و همین به خوبی وحشت سران حکومت از اوضاع پیش رو را نشان می دهد که خروش مردم علیه رژیم را جلو بیاندازد. خود سران حکومت همانطور که پزشکیان اذعان کرده می دانند که جنگ با اسرائیل تحت حمایت غرب و آمریکا چنانچه فاکتور جامعه معترض و تشنه سرنگونی حکومت را از معادله کنار گذاشت، باعث تضعیف حکومت تا حدی که رام نظام بین المللی و غرب شود، می گردد اما سرنگون نمی شود. ولی می دانند که این فاکتور اصلی خارج از اراده رژیم و دولت های درگیر با جمهوری اسلامی است و نمی شود از معادله حذف اش کرد.

بنابراین به طور واقعی سران حکومت هم از جنگ نظامی ای که باعث  رساندن آسیب های جانی و مالی به مردم باشد وحشت دارند و هم به قول خودشان از جنگ اقتصادی و تشدید فشارهای تحریمی که در دوره آتی ریاست جمهوری ترامپ اتفاق خواهد افتاد وحشت دارند.

مردم بیش از دو سال است که برای به زیر کشیدن جمهوری اسلامی عزم جزم کرده اند و در چند ماه اخیر به طور سازمانیافته تر علیه جنگ افروزی، تشدید فقر و گرانی، سرکوب و اعدام به میدان آمده و گلوی حکومت را بیش از پیش فشرده اند و همین اوضاع باعث شده تا سران حکومت را به موضع ضعف و التماس در برابر ترامپ قرار دهد تا شاید اوضاعشان بدتر از این نشود.

جمهوری اسلامی برخلاف دوره گذشته ترامپ که می توانست از نفت و خروج از توافق هسته ای و “ان، پی، تی” به عنوان ابزار فشار برای باج خواهی از غرب استفاده کند، برای دوره پیشرو هیچیک از این ابزارها را در اختیار ندارد و پیش بینی می شود که ترامپ برای رام کردن جمهوری اسلامی با دست بازتری فشار تحریم ها را افزایش دهد.

در نتیجه، بازتاب و تأثیرات اعمال فشارهای اقتصادی ترامپ به موازات فشارهای نظامی چه مستقیم و چه از طریق حمایت و تجهیز دولت اسرائیل به حد دوره های گذشته و تاکنونی نخواهد ماند و جامعه مجبور خواهد بود که سریعتر بساط حکومت را جمع کند و خود را نجات دهد.

اینرا هم بخوانید

دستمزد ما در دستان ماست- حمید دائمی- کارگر کارگاهی

کارگر کمونیست ۸۶۲ با نزدیک شدن به پایان سال یکی از مسائلی که همواره ذهن …