کارگر کمونیست ۸۸۲
طبق گزارشی که “شبکه الجدید” لبنان در روز جمعه گذشته انتشار داده، قرار است برای حسن نصرالله رهبر کشته شده حزب الله لبنان مقبره ای به هزینه ده ها میلیون دلار ساخته شود و این پولها توسط جمهوری اسلامی از طریق قاچاق به دست حزب الله لبنان رسیده اند. بر اساس این گزارش زمینی به ارزش 50 میلیون دلار برای اختصاص به این کار به طور غیر قانونی خریداری شده و از طریق شهرداری “برج البراجنه” که تحت نفوذ حزب الله می باشد، مجوزش گرفته شده است. برای ساخت این مقبره نیز آن طور که برآورد شده، حدود 50 میلیون دلار هزینه میشود.
این هم نمونه ای دیگر از جنایات جمهوری اسلامی که در مدت 46 سال از حاکمیت ننگین اش مکررا و می شود گفت هر روزه تکرار می شود. در حالیکه این روزها مردم در داخل گرفتار مشکلات عدیده تری نسبت یه گذشته هستند. این رژیم جنایتکار فقط با گلوله و ناامن کردن مکانهای کار و زندگی، قتل و کشتار و جنایت نمی کند، بلکه با تحمیل فقر و بیکاری و گرانی و از این طریق خارج کردن نیازمندی های زندگی مانند غذا، پوشاک، مسکن، دارو و بهداشت و غیره، تباهی و مرگ را بر جامعه حاکم کرده است. و این روش معمول دیگر حکومت است که مردم را با مرگ و نیستی دست به گریبان کرده است. پول ها و هزینه هائی که باید صرف برچیدن چنین نکبت و فلاکتی از زندگی اکثریت مردم کارگر و زحمتکش شود، دهها سال است که صرف گروه های تروریستی وابسته به حکومت می شوند تا در منطقه و در هر نقطه ای از جهان که نیاز داشته باشند، کشتار و قتل و ترور کنند.
رژیم جنایتکار اسلامی که چنین پول های کلانی را صرف ساختن مقبره و بارگاه برای یکی از جنایتکاران مرتجع خود در منطقه تحت نفوذ بقایای گروه حزب الله در لبنان، آن هم از طریق قاچاق خرج می کند، اما همین حالا طبق آمار رسمی دولتی بیش از 30 درصد مردم در ایران زیر خط فقر و حاشیه نشین بسر میبرند. آنگاه بی شرمانه 100 میلیون دلار را برای بنا کردن نمادی از قتل و جنایت و آدمکشی و تحجر و عقب ماندگی اسلامی برای حزب الله می فرستد. از جمله طی شش ماه گذشته گرانی به حدی رسیده که بسیاری از بیماران به خاطر ناتوانی اقتصادی در تأمین داروهای مورد نیاز و از این جهت که احساس میکنند باعث فشار آوردن بر خانواده هستند، از پزشکان معالج درخواست کشتن خود را کرده اند. حکومت جنایتکار اسلامی ارسال چنین پولی برای آدمکشان حزب الله را قدرت نمائی منطقه ای خود می داند. اما در ایران هر روز بر تعداد زباله گردها، کودکان کار، خودکشی و بزهکاری، قتل و جنایت و ناامنی ناشی از فقر و گرسنگی اضافه می گردد. آب و برق و گاز مکررا و هر بار برای ساعت ها قطع می شود و زندگی و کسب و کار مردم مختل شده است و پاسخ سران رژیم به مردم همواره “نداریم و پول نیست” بوده است.
تنها دلیل سران حکومت از صرف چنین هزینه هائی برای بازسازی تروریسم اسلامی در شرایطی که مردم جامعه در سخت ترین وضعیت معیشتی گرفتار شده اند، حفظ بقاء به هر قیمتی است. حکومت پس از ضربات سهمگینی که اسرائیل به نیروهای نیابتی اش در لبنان و غزه وارد آورد و از نظر توان نظامی و اقدام به عملیات های تروریستی ناکارآمد شد، بشار اسد سرنگون شد و حشدالشعبی و دیگر تروریستها در عراق عملا زیر فشار آمریکا از طریق دولت عراق زمین گیر شده اند، همچنان نمی خواهد دست از تقلاهای مذبوهانه و اجرای طرحهایش برای بازسازی و ترمیم و تقویت مزدوران منطقه ای خود بردارد. سران این رژیم می دانند بدون ادامه سیاست ها و اقدامات ضد انسانی و بحران آفرینی های منطقه ای و از این طریق حفظ هویت ضد آمریکائی و دشمنی با اسرائیل که از ابتدای به قدرت رسیدن رژیمشان شناسنامه و مشخصه آن شده است، نمی توانند به حیات سیاسی و حکومتی خود ادامه دهند. می دانند که دیگر نمی توانند نیروهای اعتقادی و ایدئولوژیک خود را همچنان با خود همراه کنند و از اینرو توان مقابله با مردم که دشمن اصلی جمهوری اسلامی هستند را بیشتر از دست خواهند داد.
برای جمهوری اسلامی ضروری و در عین حال عبث است که نمادهای ارتجاع و تحجر خود مانند خمینی و حسن نصرالله را با گزاف ترین هزینه ها در ایران و لبنان و هر جائی دیگر که میسرباشد، با زرق و برق بنا کند. اما برایش ضرورت دارد، چون علی رغم عقب نشینی ها و زانو زدن هایش در برابر ترامپ باید وانمود کند که همچنان همان جمهوری اسلامی مدعی رهبری اسلام سیاسی در دنیا و الگوی مدیریت جهانی بر مبنای آموزه های قرآنی و اسلامی است تا به این طریق بتواند انسجام به هم خورده درونی اش را ترمیم کند. اما عبث است، چون بیش از حد شیرازه اش از هم پاشیده شده و هر روز حلقه فشارها بر پیکرش تنگ تر می شود و همین اوضاع باعث تضعیف و درماندگی عمیق ترش می شود.
حکومتی که ده ها سال در بهترین شرایط اقتصادی، ایدئولوژیکی و حاکمیتی نوع خود همه توان مالی حاصل از غارت و چپاول دسترنج کارگران و مردم زحمتکش و ثروت های عمومی را صرف گسترش و تقویت اسلام سیاسی از طریق ایجاد جبهه موسوم به “مقاومت” شامل تروریست های لبنانی، فلسطینی، یمنی، عراقی و دولت بشار اسد و فاطمیون و زینبیون و هر گروه تروریستی و تبهکار دیگر بکارگرفته، امروز شاهد از دست رفتن سرمایه گذاری هایش است، و اکنون که در بدترین موقعیت از هر نظر گرفتار شده، به هیچ وجه نمی تواند به موقعیت قبلتر خود برگردد. دیگر نه در عرصه داخلی که به رابطه اش با مردم مربوط می شود، زمانی از نظر ادامه حیات برایش باقیمانده و نه در عرصه منطقه ای و بین المللی مانند گذشته دریچه و روزنه ای در مقابلش باز گذاشته شده است.
با اینحال جمهوری اسلامی حتی اگر یک روز به عمرش باقی مانده باشد، دست از هیچیک از اقداماتی که از ابتدای به قدرت رسیدنش برای ادامه بقاء خود در داخل و در منطقه با صرف هزینه های سرسام آور هزاران میلیارد دلاری در ازای به فقر و گرسنگی کشاندن اکثریت مردم انجام داده ، بر نمی دارد.
اینجا دیگر جامعه است که برای نجات خود از شر و نکبت جمهوری اسلامی باید زودتر و این بار قدرتمندتر و منسجم تر و همزمان در خیابان و کارخانه، در مدرسه و دانشگاه و غیره برای به سرانجام رساندن انقلاب خود، انقلاب “زن، زندگی، آزادی” خیز بردارد. نباید به رژیم اجازه دهیم که دسترنج و ثروت متعلق به عموم مردم را چپاول و همزمان هم به جیب بزنند و هم صرف بازسازی تروریسم منطقه ای و برپا ساختن نمادهای تحجر و آدمکشی شان کنند.
با سرنگون کردن جمهوری اسلامی و استقرار یک نظام انسانی و سوسیالیستی که اداره آن از طریق شوراهای مردمی باشد، می توانیم با همین پول ها و سرمایه هائی که امروز حکومت صرف برنامه ها ، پروژه ها و اقدامات تروریستی و تروریست پروری می کند، دنیائی سرشار از رفاه و خوشبختی برای همه مردم بسازیم.