مندرج در ژورنال شماره ۸۸۵ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده کردن روی تلفن همراه)
“روزنامۀ اعتماد به نقل از اقوام آیناز کریمی، دانشآموز ۱۷ سالهای که به دلیل داشتن لاک ناخن و موی رنگ شده از مدرسه اخراج شد و خودکشی کرد، نوشت مدیر مدرسه به آیناز فحاشی کرده و حرفهای نامربوط زده است.”
جمهوری اسلامی حکومتی است که با گلها به زبان داس سخن میگوید. از شروع انقلاب مهسا تا مقطع فروکشکردن اعتراضات خیابانی صدها نفر را کشت و هزاران نفر را زخمی کرد. دستگیرشدگان را شکنجه کرد و بسیاری از آنها را زیر شکنجه کشت. به چشمها شلیک کرد، و هر آنچه سبعیت غیرقابلتصور را که توانست، بر سر آن جامعه فروریخت. این حکومت دشمن هر چه شادابی و زیبایی است. از جوانان بدش میآید. دنبال روضه و عزاداری است. با جامعه بهشدت در تضاد است. مردم اعتراضشان را نه فقط با تظاهرات که با رقص و موزیک و رنگ و خنده هم نشان میدهند.
در آبانماه و در فاصلهای کوتاه دو دانشآموز نوجوان بهخاطر رفتار توهینآمیز و مرتجعانۀ مسئولین مدرسه و احتمالاً از عصبانیت دست به خودکشی زدند و متأسفانه جانِ عزیزشان را از دست دادند. یکی بهخاطر حجاب و دیگری بهخاطرداشتن لاک روی ناخنها و رنگ روی موهایش. چه راحت میکشند!
مدارس را میخواهند به حسینیه تبدیل کنند و میدانند که نمیتوانند. یادشان به دختران جوانی میافتد که جلو عکس رهبر منفورشان با موهای زیبا و افشان ایستادند و انگشت میانه را نشانش دادند. یاد زنان زندانی میافتند که حاضر بهسرکردن حجاب نشدند و از رفتن به دادگاه امتناع کردند. یادشان به نمونۀ اخیر، آهو دریایی، میافتد و به یاد میآورند که اینها همنسلاند، از هم شجاعت میآموزند و به هم انرژی میدهند. میدانند که حریف این نسل بیقرار تمامیتخواه نیستند. زیبایی و جوانی و جسارت را با فحاشی و بددهنی تحقیر میکنند. آیناز کریمی این بددهنی و رفتار توأم با خشونت و تحقیر را تحمل نکرد و متأسفانه جان خود را گرفت. او مثل آرزو خاوری جوانی با رؤیاهای زیبا و سرشار از امید برای آینده بود.
خودکشی راه چاره نیست. باید اعتراض سازمان دهیم. اگر مسئولین مدارس به دوستانمان توهین میکنند و میخواهند لایحۀ حجاب را در مدارس پیاده کنند، راهش سازماندادن اعتراض است نه خودکشی!