رادیو فرانسه:ژنرال دوگل پیش از مرگش در ۱۹۷۰ هنگامی که در شهرکی در شرق فرانسه میزیست، از میان همۀ رهبرانِ جهان تنها محمدرضا شاه را به حضور پذیرفت. پیش از انقلاب، ایران متحد کشورهای غربی به ویژه فرانسه بود. اما با آغاز انقلاب فرانسویها نه تنها از شاه پشتیبانی نکردند، بلکه حتی با انقلابیان همراه شدند. با این حال، پس از انقلاب روابط ایران و فرانسه روز به روز تیره تر شد. فرانسه در جنگ ایران و عراق از صدام حسین پشتیبانی کرد. از پس دادن پولهایی که در زمان شاه برای راه انداختن شرکت «اورودیف» گرفته بود، خودداری کرد. واکنش جمهوری اسلامی به رفتار فرانسویان گروگانگیری در لبنان و عملیات تروریستی در خاک فرانسه بود.
روز چهارشنبه ۲۹ نوامبر امانوئل ماکرون، رئیس جمهوری فرانسه، در یک گفت و گوی اختصاصی با خبرنگارانِ رادیوی ار. اف. ای. در شهر ابیجان، پایتخت اقتصادیِ ساحل عاج، گفت: ایران متحد ما نیست. ما از طریق پیمان اتمی رابطه ای معین با آن کشور برقرار کرده ایم و اکنون باید آن پیمان را با مذاکره کامل کنیم و به یک توافق دربارۀ فعالیتهای موشکی آن کشور برسیم. برای مقابله با عملیات بیثَبات کنندۀ ایران در چند کشور منطقه نیز باید مذاکره ای راهبُردی دربارۀ جایگاه آن کشور در منطقه انجام گیرد. از انقلاب ۱۹۷۹ تاکنون ایران و فرانسه نتوانسته اند رابطه ای استوار و پایدار برقرار کنند.
پیش از انقلاب، ایران متحد کشورهای غربی از جمله فرانسه بود. در نوامبر ۱۹۴۴ فرانسه تازه از اشغال نظامی نازیها رها شده بود که ژنرال دوگل، رهبر دولتِ «فرانسۀ آزاد»، در راه سفر به مسکو در تهران توقف کرد و در دیداری با محمدرضا شاه به او اطمینان داد که فرانسه به استمرار نظام پادشاهی در ایران بسیار اهمیت میدهد. یک سال پیش از آن، چرچیل، روزولت و استالین بیاعتنا به شاه جوانِ ایران کنفرانسی در سفارتِ شوروی در تهران برگزار کرده بودند. در سال ۱۹۶۳ دوگل برای دومین بار به ایران سفر کرد و پیش از مرگش در سال ۱۹۷۰ هنگامی که در شهرکِ «کُلُمبه له دُز اِگلیز» میزیست، از میان همۀ رهبرانِ جهان تنها محمدرضا شاه را به حضور پذیرفت.
در دورۀ پهلویها ایرانیان به ویژه سرآمدانِ ایرانی به فرانسه و زبان فرانسوی بسیار دلبسته بودند. اما رفتاری که فرانسویها در جنگهای هند- و- چین و الجزایر کردند تا حدودی از اعتبار آنان در افکار عمومیِ ایرانیان کاست. در دورۀ محمدرضا شاه حضور فرهنگیِ فرانسه در ایران چشمگیرتر از حضورِ اقتصادی و دیپلماتیک اش بود. اما با افزایش قدرت خرید ایران از سال ۱۹۷۳ بر اثر نخستین بحرانِ نفتی، دولت فرانسه در ۱۹۷۵ قراردادی اتمی با ایران بست که برپایۀ آن کمپانیِ «فراماتوم» که سپس «اَرِوا» نام گرفت، عهده دار ساختن پنج نیروگاه اتمی در ایران شد و ایران در سرمایۀ شرکتِ غنیسازی اورانیومِ «اورودیف» سهیم شد.
با آغاز انقلاب، فرانسویها نه تنها از شاه پشتیبانی نکردند، بلکه حتی با انقلابیان همراه شدند. در آن زمان، ژیسکار دستن رئیس جمهوری فرانسه بود و چندان که باید عنایتی به شاه ایران نداشت. او اجازه داد آیت الله خمینی در ششم اکتبر ۱۹۷۸ به فرانسه بیاید، در «نوفل لو شاتو» نشیمن بگیرد و انقلاب را از آنجا رهبری کند. انبوهی از روشنفکران فرانسوی از ژان پل سارتر گرفته تا سیمون دوبوار و میشل فوکو شیفته و هوادار انقلاب ایران و رهبر آن شده بودند. خمینی تا ۳۱ ژانویۀ ۱۹۷۹ در فرانسه ماند و پس از بازگشت به ایران و بنیانگذاری جمهوری اسلامی با فرانسه نیز مانند بعضی دیگر از کشورهای غربی درافتاد. به ویژه از آن رو که فرانسه درهای خود را به روی پناهندگان سیاسیِ ایران گشود و به سرشناسترینِ مخالفان جمهوری اسلامی پناه داد.
از ۱۹۸۱ با روی کار آمدنِ سوسیالیستها روابط ایران و فرانسه روز به روز تیره تر شد. در ژوئن ۱۹۸۱ اسرائیل در گرماگرم جنگ ایران و عراق نیروگاه اتمی عراق را که فرانسویها ساخته بودند، بمباران کرد. فرانسه به دفاع از عراق برخاست و با این کار خشم رهبران جمهوری اسلامی را برانگیخت. در اوت آن سال کم و بیش همۀ فرانسویهای ساکنِ ایران به کشور خود بازگشتند. دولت فرانسه به درخواست کشورهای عربی بر میزان کمکهای نظامی اش به عراق افزود و ارتش آن کشور را با سلاحهای پیشرفته آراست. درآن جنگ، فرانسه بمبافکنهای میراژ و جنگندههای تهاجمیِ «سوپر اِتاندار» مجهز به موشکهای ضد کشتی در اختیار عراق گذاشت. واکنش جمهوری اسلامی گروگانگیری در لبنان و عملیات تروریستی در خاک فرانسه بود.
پس از انقلاب، فرانسه از دادن اورانیوم غنی شده به ایران خودداری کرد. شاه در ۱۹۷۳ یک میلیارد دلار و در ۱۹۷۷ صد و هشتاد میلیون دلار برای راه انداختنِ شرکت اورودیف به فرانسویها داده بود و در عوض حق داشت ده درصد از تولید اورانیوم آن شرکت را بخرد. جمهوری اسلامی پولهای ایران را از فرانسه طلب میکرد تا اینکه در ۱۷ نوامبر ۱۹۸۶ فرانسویها ۳۳۰ میلیون دلار به حساب ایران واریز کردند. در همان روز گروه اکسیون دیرکت «ژرژ بِس»، مدیر پیشین اورودیف، را ترور کرد. پژوهشگرانی معتقدند که سرویسهای امنیتی جمهوری اسلامی در پس آن ماجرا بودند.
گروههای وابسته به جمهوری اسلامی با گروگان گرفتن شهروندان فرانسوی در لبنان، توانستند انیس نقاش را از زندان فرانسه آزاد کنند. او در ۱۹۸۰ در رأس گروهی تروریست قصد جان بختیار را کرده بود و دستگیر شده بود. در سالهای ۱۹۸۵ و ۱۹۸۶ کارگزاران جمهوری اسلامی چندین بمبگذاری را در فرانسه سازماندهی کردند. سرانجام در ۱۹۹۱ فرانسه ۱٫۶ میلیارد دلار به جمهوری اسلامی داد و ایران سهامدار اورودیف باقی ماند، اما از گرفتن سهم خود از اورانیوم غنی شده چشمپوشی کرد.
در ۱۹۸۷ میان ایران و فرانسه جنگی دیپلماتیک درگرفت که ازآن زیر عنوانِ «جنگ سفارتخانهها» یاد کرده اند. دولت فرانسه از وحید گرجی، مترجم سفارت ایران در پاریس، خواست برای پاسخگویی به اتهام همکاری با یک گروه تروریستی خود را به مقامهای قضایی فرانسه معرفی کند. گرجی از سفارت بیرون نیامد. در واکنش به این ماجرا دولت ایران نیز مشاور اول سفارت فرانسه را در تهران به اتهام جاسوسی دستگیر کرد تا اینکه فرانسه از پیگرد گرجی دست کشید و به او اجازه داد به ایران بازگردد. ایران نیز دیپلمات فرانسوی را آزاد کرد. این ماجرا سبب شد رابطۀ دیپلماتیک ایران و فرانسه در ۱۷ ژوئیۀ ۱۹۸۷ بگسلد. تا دسامبر آن سال دیپلماتهای دو کشور از سفارتخانههای خود بیرون نیامدند. روابط دیپلماتیک دو کشور در ژوئن ۱۹۸۸ دوباره برقرار شد. جنگ در ۲۵ ژوئیۀ آن سال پایان یافت.
از آن زمان تاکنون دو کشور نتوانسته اند روابط دیپلماتیک استوار و به دور از بیاعتمادی برقرار کنند.