ایسنا:روستای “حمدان سلجه” یکی از روستاهای مسیر خسرج در حمیدیه، پس از سیل همچنان دچار آبگرفتگی است و اهالی این روستا رمضان خود را در چادرهای مسافرتی بر تپههای جنگلی خسرج و روی شنهای داغ ۴۴ درجه میگذرانند.
به گزارش ایسنا، در پی افزایش دبی رودخانه کرخه و مشکلات ناشی از سیل، ۱۳ روستای مسیر خسرج حمیدیه در معرض آبگرفتگی قرار گرفتند و دستور تخلیه این روستاها صادر شد. با فروکش سیلاب، تقریباً آب از بیشتر روستاها تخلیه شد و اکنون تنها روستای “حمدان سلجه” دچار آبگرفتگی است.
در زمان سیلاب، آب در منازل این روستا تا ارتفاع دو متر رسیده بود و راه ارتباطی روستا قطع شده بود اما حالا که سیلاب فروکش کرده، با جادهای باریک و پر از چالهچوله روبهرو هستیم که طی کردن مسیر را سخت کرده است. این جاده پس از سیل هنوز جاده نشده است.
در یک طرف مسیر خسرج، خانههای روستاییان قرار دارد و همچنان آب در برخی منازل وجود دارد و در طرف دیگر مسیر نیز زمینهای زراعی، که البته دیگر چیزی از کشت و زراعت در این زمینها باقی نمانده است. حالا برای اینکه آب را از این روستا تخلیه کنند، ماشینهای راهداری در حال ریختن خاک در روستا هستند تا آب باقیمانده جذب خاک شود.
در روستاهای مسیر خسرج، تا قبل از روستای “بیت گنیم” آب کمتری در مزارع وجود دارد. اهالی به منازل خود برگشتهاند. در طول مسیر کودکان روستا جلوی راه را میگیرند و میپرسند که چیزی برای ما آوردهاید؟ منتظر کمکها هستند.
کمی جلوتر در ورودی روستای حمدان سلجه، دیوارهای نیمهریخته و ویرانههای سیلاب و زمینهای کشاورزی که همچنان زیر آب هستند، نمایان میشود. از لابهلای درختان جنگلخسرج هم چادرهایی که سرپناه ۴۵ خانوار روستا شدهاند، به چشم میخورد.
اهالی این روستا که بیشتر دامدار و کشاورز هستند، حدود دو ماه است که در جنگل زندگی میکنند و حالا که دمای خوزستان به ۴۴ درجه رسیده و گرمای هوا با ماه رمضان نیز مصادف شده، شرایط برای این روستاییان بسیار سختتر شده است.
وضعیت زنان باردار، سالمندان و نوزادان و نالههای آنها در چادرها صحنههای تاسفآور و ناراحتکنندهای دارد. این روستاییان در گرمای شدید، حتی پنکهای برای تهویه هوای چادرها ندارند. یکی از نوزادان که ۱۶ فروردینماه در روزهای اول سیلاب به دنیا آمده، در آغوش مادرش گریه میکند.
زندگی در چادر با گرمای طاقتفرسا یک طرف و خطر خزندگان و حشرات و حیوانات موذی از طرف دیگر روستاییان را کلافه کرده است. به گفته روستاییان، تنها سر زدن مسئولان به روستا هم موجب دلگرمیشان میشود ولی فعلاً جای آنها خالی است.
با این وجود، این روزها اهالی روستای حمدان سلجه با جنگل انس گرفتهاند و هر چند بسیاری از روستاییان به دلیل گرمای هوا و شرایط زندگی در چادر توان روزه گرفتن ندارد، اما خانوادهها سفرههای افطاری ساده خود را در همین چادرها پهن میکنند. هرکس کار خود را میکند، یکی لباس میشوید و بر درختها پهن میکند، زنی نوزاد خود را که از گرما مینالد را شیر میدهد تا شاید آرام بگیرد.
دختربچه ۹ سالهای که در حال بازی است، میگوید: “مدرسهام خراب شده، دلم برای مدرسه رفتن خیلی تنگ شده است. فقط کارنامه ترم اول را دارم و امتحانات ترم دوم را ندادم.”
یکی از مادران جوان روستای حمدان سلجه میگوید: “این حال و روز ماست. تازه خانهمان را ساخته بودیم. چند ماه بیشتر نبود که در آن زندگی کردیم اما حالا سیل همه وسایلم را برده است. همین پتوی کثیفی که روی آن نشستهایم را همسرم در مسیر پیدا کرد و آورد. وقتی میبینم دیوارهای خانه ما خراب شده و ریخته، قلبم درد میگیرد.”
وی ادامه میدهد: “ای کاش حداقل میدانستیم تا کی باید در این جنگل بمانیم. پسرم شیرخوار است، گریه میکند و دیگر تحمل این گرما را ندارد. شبها فقط فکر میکنم که نکند مار یا حشرهای او را نیش بزند. اینجا حمام و توالت وجود دارد اما شما که وضعیت همه چیز را میبینید.”
یکی دیگر از زنان این روستا هم میگوید: “خیران غذاهای بستهبندی مثل ماکارونی و کنسرو که در گرما خراب نمیشوند را برای ما میآورند و ما غذا درست میکنیم. کپسولهای گاز را هم از شهر پر میکنیم و میآوریم.”
همسر این زن هم ادامه میدهد: “به هر خانواده ۳ میلیون تومان پول دادهاند که نمیدانیم وام است یا نه. قرار است با این پول خانه رهن کنیم اما مگر با ۳ میلیون تومان خانه میدهند؟ همین پول را هم داریم خرج زندگی روزمره میکنیم.”
عبدالله جنادله نوجوان ۱۶ ساله اهل این روستا میگوید: “همه زمینهای ما زیر آب رفته و حالا دیگر خانه هم نداریم. هنوز آب در خانهها است اما در حال کار خاکریزی هستند تا آب زمینها جذب خاک شود اما اینکه کی تمام میشود و ما با این خانههای ویرانه چه باید بکنیم، خدا میداند.”
پس از گذشت دو ماه از آغاز سیل خوزستان، همچنان اهالی روستای حمدان سلجه در چادرها بلاتکلیف هستند. هر چند قولهایی مبنی بر تأمین کانکس برای این روستاییان داده شده، اما فعلاً زمان عملی شدن آن مشخص نیست. تا روشن شدن تکلیف روستای حمدان سلجه، شاید بشود جای بهتری برای اسکان روستاییان پیدا کرد.