نشریه ژورنال شماره ۱۰۲۴ – فایل پی دی اف – ویژه تلفن همراه
زندان قرچک ورامین یکی از بزرگترین افتخارات جمهوری اسلامی زندان زنان است که در شهر ری قرار دارد و سولهای بوده برای نگهداری از گاوها، و هیج جایی به عنوان زندان ثبت نشده است. این زندان متشکل از هفت بند و یک کوریدور بزرگ و هزار و پانصد زن است که همگی بهنوعی قربانی یک حکومت مستبد و دیکتاتور به نام جمهوری اسلامی هستند.
در زندان قرچک چه میگذرد؟ زندانیان هر روز ساعت ۶ صبح برای گرفتن آمار از بلندگوهای زندان با صدای زندانبان بیدار میشوند و به صف میایستند و شمارش میشوند. بعد از یک ساعت که آمار تمام میشود. برای خوردن صبحانه که از تکهای پنیر و تکهای نان لواش که از شب قبل بهعنوان جیره تقسیم شده است همراه با فلاسکهای آب جوش که از آشپزخانه پُر شده و پشتِ بند گذاشتهاند، مشغول خوردن صبحانه میشوند.
بعد از صبحانه عدهای به کارگاه میروند و مشغول کار دوختودوز میشوند یا به کارگاه چوب میروند و مشغول کار میشوند. البته بدون هیچ دستمزد و باید هزینه پارچه و چوبی را که شخصا استفاده کردهاند را بپردازند. یک عده هم داخل هواخوری وقت میگذرانند و زندان هیچ برنامه آموزشی و یا سرگرمی برای زندانیان ترتیب نمیده
بین ساعت ۱۲ تا ۲ معمولاً وقت ناهار است. دیگهای بزرگ برنج و خورشت توسط خود زندانیها به بندها آورده میشود و باز هم توسط خود زندانیان پخش میشود. البته غذاهای زندان بیکیفیت و غیربهداشتی است. برای نمونه خورشت قورمه سبزی که بارهاوبارها گِل در خورشت دیده شده است. مشخص است که سبزی آن تمیز شسته نشده و لوبیاهای آن نپخته است و گوشتی در آن دیده نمیشود. شاید در آن دیگ بزرگ جمعاً ۱۰ تکه گوشت بیشتر نباشد که تقریباً به هیچکس نمیرسد. برنج علاوه بر پایینبودن کیفیت، طبخ خوبی هم ندارد و خوب پخته نمیشود. انگار که برنج نپخته را میخوری.
در خورشت قیمه هم لپهها سفت و نپخته است و از مرغ ریش شده به مقدار خیلی کم بهجای گوشت استفاده میشود. البته بعضی وقتها هم آن مرغ ریش شده هم وجود ندارد. طبق گفته مسئولین، جیره ماهانه تمام شده است. غذاهای دیگر شامل عدسپلو، استانبولی، برنج و سویا، آش است که در طول هفته این غذاها تکرار میشود.
زندان قرچک فاقد آب آشامیدنی تصفیه شده است. چند تا دستگاه تصفیه آب توسط چند فرد خیر سالها قبل خریداری شده اما هم تعدادشان نسبت به آن تعداد از زندانیها کم است و هم خراب میشوند و زندان اقدامی برای تعمیر آنها نمیکند. به این دلیل زندانیان مجبور هستند که از فروشگاه آب بخرند.
قیمت اجناسی که در فروشگاه فروخته میشود بسیار بالا است و زندانیان زیادی هستند که سالها در زندان هستند که تعداد زیادی از آنها پدر و مادر خود را ازدستدادهاند و هیچ واریزی هم ندارند. این زندانیان مجبور هستند که از آب ناسالم بخورند.
داخل بندهای قرچک هیچ پنجره یا روزنهای که از آن نور یا هوا بیاید وجود ندارد. فقط در طول روز چند ساعت درِ هواخوری باز میشود و ساعت ۶ عصر تا ساعت ۱۰ صبح فردا در بسته میشود. البته به بهانههای مختلف پیش میآید که هفتهها و شاید ماهها درِ هواخوری باز نشود.
میدانم که با خواندن این مطالب ناراحت میشوید. ولی اینها واقعیتهای تلخ زندان زنان در قرچک ورامین است. لطفاً به گوش جوامع بینالملل و سازمانهای حقوق بشر برسانید. البته نمیدانم چقدر بتوانند دردی از دردهای ما مردم ایران را کم کنند. امیدوارم که تلاشهای ما بیتأثیر نباشد.