شورای نگهبان:‌ روحانی برای دوره بعدی باید دوباره تائید صلاحیت شود

گفت و گوی گوی مثلث با عباسعلی کدخدایی؛سخنگوی شورای نگهبان : ممکن است برخی را که ردصلاحیت‌کردیم تایید کنیم

عباسعلی کدخدایی گفت و گویی ویژه و تفصلی با هفته نامه مثلث داشته است .

طبعا زمانی که مقابل سخنگوی شورای نگهبان قرار میگیریم آنهم در آستانه برگزاری انتخابات و در این فرصت باقیمانده اندک، سوالات بیشتر معطوف به همین موضوع خواهد بود؛ هم این انتخابات و هم ادوار انتخابات. مهمترین مسالهای که اکنون مورد سوال است بحث رجال سیاسی است. بالاخره شورای نگهبان چه تصمیمی در این مورد دارد؟ تصور من این است که یک رویه عرفی وجود دارد که در هر دوره باتوجه به شرایط روز و افرادی که حضور پیدا میکنند، تصمیم گرفته میشود. آیا این تصور من در مورد عرفی بودن این مساله درست است؟ من فکر میکنم قرار بود اتفاقاتی در این مورد در شورای نگهبان بیفتد و بحثهایی صورت بگیرد. اگر اتفاق جدیدی در این مورد افتاده، بگویید و گرنه بفرمایید معیارهای شورای نگهبان چیست؟

   ایام فاطمیه و شهادت دخت گرامی پیامبر اکرم را تسلیت عرض میکنم. در رابطه با بحث رجل سیاسی و معیارهای اصل یکصد و پانزدهم قبلا شورای نگهبان یک رویهای داشت که همچنان آن رویه برقرار است و در تشخیص مصادیق اعضای شورای نگهبان اعلام نظر میکنند که در گذشته در همه انتخابات انجام شده است. دور قبل در این مورد تلاش داشتیم. یک آئیننامه داخلی تدوین شد که مساله مقداری شفافتر شود. یک امر داخلی بود و طبیعتا برای خود اعضا و برای بیرونیها به آن شکل نمیتوانست اثری داشته باشد. اما اخیرا که سیاستهای کلی انتخابات از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ شد، ذیل جزء 5 بند 10 تعیین معیارها و شرایط و تشخیص آنها را برعهده شورای نگهبان گذاشتند. این کار در دستورکار شوراینگهبان قرار گرفت و دوستان کارشناس ما هم بحثهای خوبی داشتند. یکی، دو نوبت است که در شورای نگهبان بحثمان این بوده که بررسی اصلی را داشته باشیم. به دلیل این گرفتاریها و مصوباتی که آمده، فرصت نشد. همین امروز خوشبختانه بحث یکساعتهای را در مورد جزء 5 بند 10 اصل یکصد و پانزدهم داشتیم. بحثهای خوبی هم شد اگرچه بحثها مقدماتی بود. قرار شد ادامه پیدا کند و همه نظراتشان را بدهند ولی میگذاریم تا زمانی که ثبتنامها آغاز شود انشاءالله تا قبل از آن بتوانیم نظر شوراینگهبان را براساس معیارهایی که در قانون اساسی است و در سیاستهای کلی تدوین شده، اعلام کنیم.

یعنی تصور میکنید ممکن است به این انتخابات برسد؟

   ما تلاشمان این است که برای انتخابات برسد.

اکنون که بهصورت مدون وجود ندارد طبعا رویه سابق برقرار است. بفرمایید طبق همان رویه عرفی که وجود دارد، رجل سیاسی برای شورای نگهبان کیست؟

   معیارها تا الان، تا حدودی عرفی بوده است. یعنی افرادی که ثبتنام میکردند در شورای نگهبان مورد بحث قرار میگیرند و اگر مانع قانونی وجود نداشت، بحث میشود که مثلا آقای زید مسئولیت اجرایی داشته یا نداشته و اگر داشته، چه وضعیتی بوده و چقدر در آن مسئولیت اجرایی موفق بوده است. در مورد ویژگیهای مذهبیاش بحث میکردند و اینکه به هر حال در حوزه مذهب، فعالیتها و اقداماتی که انجام داده قابل اعتنا است. طبیعتا در بحثهای امانتداری و تقوا هم بحثهایی میشد. اما نهایتا رایگیری شورای نگهبان تعیین کننده است.

یعنی اجماع تکلیف را معین میکند؟

   خیر، اجماع لازم نیست. برای تائید افراد اکثریت را میخواهیم. پرونده آقای زید که باز شود، مطالب مطرح و هر کدام از اعضا صحبت میکنند و نهایتا رایگیری که آیا آقای زید شرایط اصل یکصد و پانزدهم را دارد یا ندارد؟ اگر هفت رای وجود داشت، کفایت (میکرد) و اعلام میشد.

بعد از مهلت ثبت نام پرونده همه افرادی که ثبتنام کردهاند باید به شورای نگهبان بیاید.

   در وزارت کشور که ثبتنام آغاز میشود، پروندهها هم برای شورای نگهبان فرستاده میشود.

بعد این اتفاق میافتد که همه پروندهها بلااستثنا وارد جلسه شورا میشود؟

   بله. کارشناسان امور انتخابات بررسیهای مقدماتی را انجام میدهند. ما اداره کل انتخابات داریم که کارشناسان بررسی میکنند و اگر کسی سوابق سوئی داشته باشد از وزارت اطلاعات و تشخیص هویت و نیروی انتظامیسوال میکنند. ممکن است نسبت به افراد گزارشهایی رسیده باشد که آن گزارشها را بررسی میکنند و ماحصل را به آقایان اعضا در جلسات اعلام میکنند. تصمیمگیرنده اعضای شورای نگهبان هستند.

یعنی همه افرادی که ثبتنام میشوند دوازده نفر شورا باید در مورد آنها نظر دهند؟ حتی اگر هزار نفر ثبتنام کرده باشند؟

   همه مسائل به شورا گزارش میشود و اعضای شورا نظر میدهند حتی برای کسی که محکوم کیفری است.

یعنی همه اسامی به جلسه شورا میآید؟

   بله، باید به جلسه شورا بیاید و باید نظر دهد.

بعد از آن طبیعتا شما به یک عده محدودتری میرسید.

   بله، تعدادی وضعیتشان روشن است.

بعد دوباره سر همان مثلا 15 نفری که میمانند، برمیگردید.

   حسب مورد و اسامی که برایمان میآید. مثلا آقایی وزیر و معروف بوده، سمتی داشته را بررسی میکنیم. پنج نفر بعد از آن آدمهای گمنامیبودند و ممکن است سوابق کیفری هم داشته باشند طبیعتا آنها سادهتر کنار گذاشته میشوند.

مثلا به آقای زید که رسیدید همان اول تصمیم میگیرید و دیگر جلسه دوم ندارید؟

   بله، بحث میکنیم. مگر اینکه تحقیقات ناقص باشد آنوقت دوباره بحث میکنیم یا اینکه مذاکرات شورای نگهبان به نتیجه نرسد و کافی نباشد و بخواهیم یک جلسه دیگر بحث میکنیم.

این اتفاق زیاد افتاده؟

   زیاد نه ولی بعضا اتفاق میافتد.

سال 92 اتفاق افتاد؟

   بله، برخی افراد اینطور شدند و چند جلسه صحبت کردیم.

غیر از آقای هاشمی فرد دیگری هم بود؟

   برخی افراد بودند.

آقای روحانی هم بودند؟

   ضرورتی ندارد بگویم.

راجع به آقای هاشمی چند جلسه تشکیل شد، حالا که ایشان به رحمت خدا رفتهاند شاید راحتتر بتوانید اظهار نظر کنید.

   دو یا سه جلسهای بود. باید جلسات را ببینم.

یعنی در مورد آقای هاشمی به اکثریت نمیرسیدید؟

   خیر، بحثهای کارشناسی است. بههرحال آقایان باید قانع شوند و بعد به سراغ رایگیری برویم. هر کسی ممکن است نظر موافق یا مخالف داشته باشد و نسبت به همه همین طور است.

یعنی رایگیری نمیکردید؟

   اینطور نیست که یکبار رایگیری کنیم و دوباره باز هم رایگیری کنیم. اینکه نمیشد.

خبری راجع به آقای هاشمی منتشر شد که دو بار رایگیری شد!

   آن خبر کذب است. صراحتا چند بار دیگر هم گفتهام که خلاف واقع است.

بحثهای کارشناسی بین 12 نفر میشد یا از بیرون هم مسائلی منتقل میشد؟

   جلسات شورای نگهبان در بررسی صلاحیتها چه مجلس و چه ریاستجمهوری محرمانه است. مخصوصا وقتی میخواهیم جمعبندی و نتیجهگیری کنیم. اما مثلا در یک جلسه آقای زید را بررسی میکنید و میگویید که نیازمند تحقیقات است. بحثهای مختلف هم میشود و آقایان میخواهند که تحقیقات بیشتری صورت بگیرد. دوستان کارشناس ما باید بروند و تحقیق کنند. ممکن است بگوییم از وزارتاطلاعات بهعنوان یک مرجع رسمی باید دوباره سوال کنیم که باز سوال میکنیم. ممکن است آقایان بگویند که کارشناسان در جلسه شورا بیایند و مستقیما برای خود ما توضیح دهند.

یعنی این درخواست شورای نگهبان است؟

   بله، کارشناسان را دعوت میکنیم تا بیایند و توضیح دهند. همه این احتمالات وجود دارد و همه اینها رویه شورای نگهبان بوده تا الان.

یعنی استثناء نبوده است؟

   نخیر. ممکن است خواندن پرونده یک فرد کافی باشد و آقایان به تصمیم برسند، رای بدهند مثبت یا منفی و تمام شود. ولی خیلی از این افراد هم هستند که چند جلسه بحث میشود. فرقی هم نمیکند که آدم معروفی باشد یا نباشد. در چند جلسه بحث میکنیم و به جمعبندی نهایی میرسیم. ابهامات و تردیدهایی اگر وجود داشته باشد و وقت تمام شده باشد و آقایان قصد رفتن کرده باشند برای جلسه دیگری میگذاریم. یا اینکه ممکن است بگویند تحقیقات بیشتری صورت میگیرد و به کارشناسان ارجاع کنیم تا در این موضوع هم بررسی و نظرشان را به ما اعلام کنند.

آقای مصلحی در سال 92 به درخواست شورای نگهبان آمده بودند؟

 معمولا به شورا میآمدند.

در مورد آقایهاشمی، شورا از آقای مصلحی دعوت کرد که گزارش دهند؟

 بله.

یعنی درخواست آقای مصلحی نبود؟

 خیر. گاهی اوقات برای نمایندگان مجلس، دوستان وزارت میآیند و از آنجا که اطلاعات بیشتری دارند در جلسه شورا توضیح میدهند. اگر آقایان اعضاء قبول کنند، مانعی نیست. در مورد آقای هاشمی هم ما دعوت کردیم.

آیا طبق گزارشی که آقای مصلحی دادند، اعضای شورا به این نتیجه رسیدند که ایشان تائید نشوند؟

 خیر، اصلا. اعضای شورا طی دو یا سه جلسهای که بحث داشتیم، تقریبا همین جمعبندی را داشتند.

یعنی اکثریت از اول هم نظرشان این بود که به آقای هاشمی رای ندهند؟

 از اول هم همین بود. منتها رایگیری نکرده بودیم. آقای مصلحی هم توضیحات کلی و کلانی ارائه دادند که نسبت به شخص آقای هاشمی نبود. مسائل کلی انتخابات و تهدیدهایی که وجود دارد را بحث کردیم و رفتند. فکر میکنم جلسه رایگیری هم بعدا انجام شد نه اینکه در همان جلسه رای بگیریم.

دو سال پیش طی گفتوگویی که با آقای هاشمی داشتیم از ایشان ماجرای رد صلاحیت را پرسیدیم. ظاهرا دو نفر برای ایشان پیغام میبرند. آیا این به درخواست شورا بوده است؟

 بله، خود من گفتم و با این دو فرد هم صحبت کردم.

که انصراف دهند!

 بله.

آقای لاریجانی و آقای دکتر روحانی.

 بله.

مشخصا چه پیغامی دادید؟ گفتید که انصراف دهید تا ما شما را رد صلاحیت نکنیم؟

 در رابطه با اشخاص مخصوصا در مورد کسانی که معروف هستند این رویه شوراست. وقتی در جلسه رایگیری میشود و فرد برای تائید رای نمیآورد، آقایان پیشنهاد میکنند که اگر مایل هستند، میتوانند انصراف دهند که ما نتیجهای اعلام نکنیم. وقتی انصراف داده میشود، نتیجه اعلام نمیشود. در مورد شخص ایشان هم همین پیشنهاد بود. اینکه چگونه این کار انجام شد، یادم هست که آخر وقت بود و قرار بود برخی از آقایان فقها با ایشان صحبت کنند اما چون به قم رفته بودند و نبودند، نهایتا من پیشنهاد کردم که از طریق آقای روحانی و لاریجانی میتوانیم اعلام کنیم. استقبال کردند و قراری با آقای روحانی گذاشتم که در همین ساختمان آمدند و صحبت کردیم و مطلب را گفتیم. به آقای لاریجانی هم تلفنی گفتیم ولی هر دو زحمت کشیدند و فردا صبح نتیجه را به ما اعلام کردند و گفتند که صحبت کردهاند و آقای هاشمی هم گفتند که من انصراف نمیدهم. تکلیف ما هم همین بود که اعلام شود.

دلیل رد صلاحیت ایشان چه بود؟ آیا سن و سال ایشان مطرح بود؟

 در مورد ریاستجمهوری بارها عرض کردهام که اصل جمعبندی در مورد تائید صلاحیتها، رای اعضای شورای نگهبان است که حالا اگر بخواهم مورد یا مواردی را بگویم ممکن است اگر کسی رای نداده باشد به یک جهت باشد و دیگری که رای نداده باشد به جهت دیگری باشد. پس نمیتوانیم بگوییم. مهم این است افرادی که در شورای نگهبان هستند به اقناع برسند که رای مثبت یا منفی بدهند.

هیچ رایزنیای بعد از آن انجام نشد؟

 بعد از آنکه با آقای روحانی و آقای لاریجانی صحبت کردیم و آقایان هم همان فردایش آمدند و صحبت کردند، دیگر نتیجه را اعلام کردیم.

در همان سال 92 در دوران تبلیغات خبری منتشر شد که بازخوردهای زیادی داشت اما نهایتا تکذیب شد. خبر این بود که آقای روحانی ردصلاحیت شدهاند! این خبر صحت داشت؟ آیا راجع به ایشان مجددا بحث کردید؟

 رد صلاحیتی نبود. بحثهای مختلفی بود اما اینکه ردصلاحیت شده باشند، نبود.

یعنی اینکه بحث کردید که ایشان بماند یا برود؟

 بههرحال ببینید! در مورد پرونده افراد تا زمانی که هنوز شورای نگهبان فرصت دارد ممکن است اخبار یا گزارشهایی بیاید و آقایان مایل باشند گزارشها را بشنوند و ببینند. طبیعتا ما تکلیف داریم که جلسه بگذاریم و این گزارشها را مطرح کنیم. بحث برخی از گزارشها بود ولی اینکه بحث صلاحیت باشد، خیر.

یک سوال مهم راجع به انتخابات و شورای نگهبان وجود دارد که اگر شما توضیح بدهید شاید ابهامات برطرف شود. سوال این است که فردی مثل آقای سعیدیکیا و شریعتمداری با آن همه سابقه وزارت ردصلاحیت میشوند و در مقابل فردی مثل آقای غرضی تایید و و وارد انتخابات میشود. چه معیاری در این مورد وجود دارد؟

 همین بحث رای است که شما میفرمایید دلیل ردصلاحیت فلانی چه بوده است؟ رای افراد است. من که نشستهام و آقای زید را میبینم با سابقهای که دارد، نظرم مثبت است. همکارم که در کنار من نشسته، همین فرد را منفی میبیند و رای منفی میدهد. طبیعتا افرادی که رای مثبت یا منفی میدهند نزد خودشان حجت و دلایلی دارند. اما اینکه بخواهیم بگوییم این دلیل شورای نگهبان یا حجت شورای نگهبان است، نمیتواند باشد. اما نکته مهم این است که به هر حال آقای زید رای میآورد و مورد تعجب شما میشود ولی آقای امر رای نمیآورد و باز دوباره شما تعجب میکنید.

یعنی شورای نگهبان تشخیص داده که آقای غرضی میتواند ایران را اداره کند؟

 روی اشخاص صحبت نکنیم.

مثلا آقای زید؟

 بههرحال تشخیص آقایان این بوده و ما نمیتوانیم خلاف این را بگوییم.

تصوری که ایجاد شد این بود که بالاخره کسی باشد که سطحش از بقیه خیلی پایینتر باشد که خیلی هم رای پایین برخی شخصیتها به چشم نیاید یا بهتر بگوییم برخی افراد نفر آخر نشوند. آیا این درست است؟

 یک علت اینکه شاید این فاصلهها را حس میکنید به دلیل این است که ما واقعا معیار عینی نداشتیم. معیارهایمان بیشتر کیفی است و طول موج و فرکانس این معیار کیفی خیلی زیاد است. باید بتوانیم این را حتما به یک معیارهای عینی و ملموس تبدیل کنیم که اگر این کار بشود، بهراحتی میتوانیم به شما بگوییم اگر زید رد یا تائید شده به خاطر این بوده که اینها را نداشت. در مجلس این مساله مقداری ملموستر است اگرچه آنجا هم اعتقاد و التزام عملی به اسلام دامنه وسیعی دارد و نیازمند جزئیتر و کمیتر کردن مساله است. در ریاستجمهوری خیلی غیرعینی بودن شرایط این آثار را دارد. یعنی موجب میشود که ابهامات وجود داشته باشد.

به انتخابات سال 96 برویم؛ بحث مهمی که این روزها وجود دارد این است که گفته شده حتما دلیل نمیشود فردی که اکنون رئیسجمهور است پس برای دور بعد هم حتما باید تائیدصلاحیت شود. اما دوستانی که نقد دارند میگویند ایشان از تاریخی که انتخابات برگزار میشود تا تاریخی که رئیسجمهور بعدی سر کار میآید رئیسجمهور است. چگونه یک فرد بیصلاحیت میتواند رئیسجمهور مملکت باشد؟

 اگر قول میدهید تیتر یک نکنید، توضیح میدهم؛ این یک بحث کارشناسی و کاملا حقوقی است. ولی دوستان رسانهای این خبر را سیاسی میکنند. واقعیت این است که ما هیچکدام قصد این کار را نداریم و من فقط قانون را توضیح میدهم. قانون میگوید همه کسانی که ثبتنام میکنند چه برای انتخابات مجلس و چه ریاستجمهوری و چه خبرگان، شورای نگهبان باید بررسی صلاحیت شوند. فرقی نمیکند فرد نماینده فعلی است، نماینده سابق یا یک فرد عادی. فرقی نمیکند رئیسجمهور فعلی است یا رئیسجمهور قبلی یا فرد سادهای که اصلا پستی نداشته باشد. در خبرگان، هم به همین صورت است. پس تکلیف قانونی شورای نگهبان این است که همه افرادی که ثبتنام میکنند را بررسی کنند. در رابطه با سوال دومتان؛ صلاحیت مقامات که قبلا تائید شدهاند به همان دوره چهارساله محدود است. ما به آن دوره چهارساله وارد نمیشویم و نمیگوییم پرونده نماینده مجلسی که الان نماینده مجلس و نزدیک انتخابات است، تائید نمیشود. سوالتان این است که او چگونه الان نماینده مجلس است و این سوالی است که از سوی نمایندگان هم مطرح شده است. میگوییم شما برای آن چهار سال دوره قبل تائید شدید. اظهارنظر شورای نگهبان اگر الان مبنیبر رد باشد مربوط به دوره آینده میشود. این بحث کاملا حقوقی است و خواهشم این است که خیلی سیاسی نشود.

پس آن دوره چه میشود؟

 آن دوره سر جای خودش هست. اظهارنظر شورای نگهبان برای 4 سال گذشته بوده و اظهارنظر فعلیاش برای 4 سال آینده است. شورای نگهبان قبلا برای 4 سال گذشته، اظهارنظر کرده بنابراین مورد تایید است.

یعنی تا پایان همین دوره فقط صلاحیت دارد؟

 بله، حکم قانون است نه حکم من و افراد دیگر.

میگویند آقای روحانی جلسهای با حضرت آقا داشتهاند و آقای روحانی بعد از آن جلسه گفته که من در دوره بعدی  نامزد میشوم. ماجرا چیست؟

 ما راه خودمان را میرویم.

به شما ابلاغ، پیام و توجهی شده است؟

 معمولا چیزی به ما ابلاغ نمیشود.

میگویند معمولا شورای نگهبان به بعضی شخصیتها میگوید اگر در انتخابات شرکت نکنند، بهتر است.

 شورای نگهبان بهعنوان یک مقام رسمی و جایگاه رسمی این کار را نمیکند. ولی مثلا شما از من میپرسید که میخواهید برای مجلس ثبتنام کنید. به عنوان دوست نظرت در این مورد چیست؟ من ممکن است بگویم با این شرایط شما بروید یا نروید. به عنوان یک نظر شخصی ممکن است توصیهای داشته باشم ولی به عنوان نظر قانونی و الزامآور ابدا این کار را نخواهم کرد.

اکنون این اتفاق افتاده است؟

 بله تعدادی آمدهاند.

از چه زمانی کار انتخابات 96 را شروع میکنید؟

 در بحث انتخابات باید هیاتهای نظارتی شکل بگیرند و هیاتهای نظارت باید هیاتهای اجرایی را در ردههای مختلف تائید کنند و طبیعتا کارهای مقدماتی برای برگزاری انتخابات ازجمله آموزش ناظرین و افرادی که باید سر صندوقها باشند درحال انجام است. ما کار خاص دیگری را شروع نکردهایم.

افرادی در انتخابات قبل صلاحیتشان تائید نشده اما در این دوره شروع به کار انتخاباتی کردهاند. آیا ممکن است صلاحیت این افراد تایید شود؟

 بله. ممکن است ما اشتباه کرده باشیم. ممکن است فرد مستندات جدیدی را داشته باشد و آنها را برای ما بیاورد. ممکن است قبلا یک مرجع رسمی نظری داده بود که اشتباه کرده و حالا نظرش را اصلاح کرده باشد. به خاطر همین است که قانونگذار میگوید صلاحیت هر فردی باید در همان دوره مورد بررسی قرار بگیرد. یعنی اگر یک نفر 10 بار هم ثبتنام کرده باشد ما 10 بار صلاحیتش را بررسی میکنیم تا اگر اشتباه یا کوتاهی صورت گرفته باشد، جبران شود و حقی از کسی تضییع نشود.

یک بحث در میان اصلاحطلبان این روزها خیلی مطرح شده است. میگویند ممکن است افرادی را تحت عنوان نامزد پوششی برای ثبتنام راهی وزارت کشور کنند. سوال این است که اگر یک نفر اعلام کند که نامزد پوششی است و تا قبل از انتخابات بخواهد انصراف دهد آیا شورای نگهبان صلاحیت او را تایید میکند؟

 تا الان نداشتهایم که کسی بگوید من برای نیامدن ثبتنام کردهام! چون همه برای آمدن ثبتنام میکنند. ولی گاهی اوقات شده که فردی گفته میخواهد بداند صلاحیتش تائید میشود یا نمیشود؟ از جهت عقلی این اشکال دارد چون بههر‌‌حال فرد میخواهد کار عبثی انجام دهد ولی واقعیت این است که قانون دست ما را بسته و ما نمیتوانیم کسی را منع کنیم. یعنی نمیتوانیم نیتخوانی کنیم و انگیزه فرد را شناسایی کنیم و بگوییم برای رقابت واقعی آمده یا برای پوشش یا اینکه فقط میخواهد تائیدش را بگیرد. اینها را نمیتوانیم استخراج کنیم. این امکانپذیر نیست بنابراین حمل بر این میکنیم که همه کسانی که میآیند و ثبتنام میکنند واقعا میخواهند در رقابت شرکت کنند و صلاحیتشان را هم بررسی میکنیم. حالا دیگر هر اتفاقی افتاد بقیهاش با اراده خودشان است.

اگر اعلام کند که برای کاندیدا نشدن میآید، چطور؟

 ما منع قانونی نداریم.

یعنی اصلا کاری ندارید به اینکه فردی اعلام کند نمیخواهد تا روز آخر در انتخابات بماند؟

 بله چون قانونگذار اجازه ندارد که به انگیزهها وارد شود. کار عبثی است، وقت ما را هم میگیرند. منع قانونی ندارند. افرادی را داریم که ثبتنام میکنند و تمام مراحل را میروند اما دو روز قبل از انتخابات انصراف میدهند. شما اصلا انگیزهاش را هم متوجه نمیشوید. این افراد را در مجلس زیاد داریم و چارهای هم نداریم.

یک بحث دیگر درباره این دور از انتخابات مساله جناب آقای رئیسی است. در قانون گفته شده کسی که در سمت ایشان قرار دارد قبل از ثبتنام باید استعفا کند اما گفته نشده منظور از ثبتنام دقیقا چه روزی است؟ آیا روز ثبتنام نامزد مطرح است یا مهلت ثبتنام کاندیداها؟ از لحاظ حقوقی بفرمایید فردی که در این سمت قرار دارد چه زمانی باید استعفاء دهد؟

 ایشان هروقت که اراده کرد و اگر قرار بر آمدن داشته باشد، باید استعفاء دهد. حالا این استعفاء هرچه زودتر، بهتر. قانونگذار برای برخی سمتها زمان معلوم کرده مثلا میگوید شش ماه قبل یا 9 ماه قبل استعفاء دهید که در مجلس زیاد داریم. ولی برای ریاستجمهوری استعفاهای محدود به زمانمان کم است. استعفای از حیث دخالت در انتخابات را داریم. مثلا هیچکدام از افرادی که به نحوی در انتخابات دخیل هستند یا دخالت دارند حق ندارند ثبتنام کنند. ایشان هروقت اراده کرد که ثبتنام کند، استعفاء میدهد و ثبتنام میکند. اینجا دیگر محدودیت زمانی نداریم. هر وقت خواست اعلام میکند و هیچ منعی ندارد.

یک نکته مهم در مورد شما وجود دارد و آن ماجرای رای گرفتن شما از مجلس دهم است. چه اتفاقی افتاد که شما رای گرفتید آن هم از این مجلس؟

 بقیه هم پرسیدهاند، من نمیدانم چه شد؟ ما احترام میگذاریم، رای مجلس بوده است.

میگویند با آقای عارف مذاکره کرده بودید.

 مذاکره به مفهوم این نیست. مشکلی ندارم و محدودیتی ندارم از جهت اینکه بگویم دوستانی در همه طیفها داریم و معمولا هم رایزنی میکنیم. ولی اگر خاطرتان باشد هم فراکسیون امید همه افراد را دعوت کرد و هم فراکسیون ولایت. چون همه را دعوت کردند ما هم رفتیم و آنجا صحبت هم کردیم. نظراتمان را گفتیم. آنها خیلی شفاف سوال کردند و ما هم شفاف پاسخ دادیم. گفتیم ما اینگونه هستیم و بعد هم در آن فراکسیون همین حرفها را زدیم. در صحن مجلس هم که آمدیم همان حرفها را زدیم. حرفی خارج از آن چه در صحن گفته شد در آنجا مطرح نبود.

یعنی هیچ مذاکره جداگانهای در جریان نبوده است؟

 مذاکره به مفهوم مذاکره نبود. بیان دیدگاههای دو طرف بود. چون هر 5 نفر رفتند.

اصلاحطلبان خارج از مجلس تصمیمشان این بود که شما رای نیاورید. خبری که من دارم این است که به آقای عارف گفته بودند تلاش کنید آقای کدخدایی رای نیاورد. یعنی تصمیم تشکیلاتی جناح اصلاحطلب این بود که شما رای نیاورید. این تصمیم به اعضای فراکسیون امید هم ابلاغ شده بود.

 برای اولین بار این نظر شما را تائید میکنم چون من خودم هم اخباری داشتم.

بعد از این اتفاق هم گویا با آقای عارف از سوی اصلاحطلبان خارج از مجلس برخورد شده است.

 حالا من فراتر از این را هم دارم که بعد از مصاحبه به شما میگویم.

آنچه رخ میدهد در واقع این است که آقای عارف قبل از رایگیری بین نمایندگان امید در صحن علنی مجلس حاضر شده و گفته که تصمیم عوض شده و ما میخواهیم به آقای کدخدایی رای بدهیم. چه اتفاقی در این یک ساعت افتاد؟

 آقای عارف از اول نظرش مثبت بود. چون شخصا مرا میشناسد و من هم شخصا با ایشان ارتباط دارم. اصلا ربطی به فراکسیون امید و مجلس ندارد. بنابراین اینکه آقای عارف نظرشان عوض شده باشد، خیلی بعید است چون نظرشان از اول مثبت بود. بقیه را نمیدانم.

میگویند آیتالله جنتی با آقای عارف تماس داشته است؟

 نمیدانم باید از ایشان سوال کرد!

بعد از آن اتفاق که فراکسیون امید به شما رای دادند، نگاهتان به فراکسیون امید مثبتتر شد یا هیچ فرقی نکرده است؟

من روابط سیاسی ندارم. خیلی از اعضای فراکسیون امید از دوستان قدیم ما هستند. قبل از اینکه فراکسیون امید تشکیل شود با اینها رابطه داشتیم. این رفاقت و دوستیمان هم همچنان باقی است. فرقی نمیکند در فراکسیون غیرامید هم همین گونه شود، باز دوباره همین وضعیت خواهد بود. چون دوستیهایمان براساس فراکسیونها نبوده است. با خیلی از آقایان نماینده ارتباطات دوستانه و کاری داشتهایم و این ارتباط برقرار است، تفاوتی نمیکند. چون نگاهمان هم نگاه سیاسی نیست. معتقدیم اینجا فقط نظر، نظر کارشناسی است، نباید هم فرقی بکند. ممکن است فراکسیون امید از جهت سیاسی از یک نظر خوشش نیاید یا یک مطلبی برای فراکسیون اکثریت از جهت سیاسی خوشایند نباشد اما ما نگاه نمیکنیم که چه کسی خوشش میآید یا نمیآید. ما به معیارهای قانونی و حقوقیمان نگاه میکنیم و براساس آن نظر میدهیم. ممکن است ناراحت شوند یا خوشحال، فرقی نمیکند.

در مورد خانم خالقی که پیروزی ایشان بعد از انتخابات توسط شورای نگهبان باطل اعلام شد، مباحثی پیش آمد و دامنه آن به انتخابات ریاستجمهوری کشیده شد.

 من آن زمان در شورا نبودم.

میگویند اگر این رویه ادامه پیدا کند شورای نگهبان همین کار را در مورد رئیسجمهور منتخب هم میتواند انجام دهد.

 در ریاستجمهوری تا مرحله تنفیذ، شورای نگهبان این حق را از نظر حقوقی و قانونی دارد.

اینکه میگویید تفسیر شما از قانون است یا اصلا قانون مشخص کرده است؟

 نظارت شورای نگهبان، نظارت عام، استصوابی و در تمامی مراحل و در تمام امور است. ماده هشت قانون انتخابات ریاستجمهوری را بخوانید. در انتخابات مجلس و ریاستجمهوری وقتی میگوید نظارت عام در تمامی امور و در تمام مراحل یعنی چه؟ حالا برخی آقایان اعتقادشان این است که حتی بعد از تصویب اعتبارنامهها در مجلس هم این نظارت استمرار دارد اما شورای نگهبان تا زمان تصویب اعتبارنامهها سابقه و رویهای داشته که این کار را میکرده است. پس رویهاش به دلیل این بوده که تفسیر خودش از قانون همین بوده و این کار انجام شده است. نسبت به قضیه اصفهان هم ظاهرا براساس همین نظر رای داده بودند.

یعنی شما میفرمایید بعد از اینکه انتخابات تمام شد و هیاتهای وزارت کشور و شورای نگهبان هم آرا را تائید کردند و گفتند که صورتجلسات درست است و هر دو مرجع اعلام کردند که تعداد رایهایی که شمردند، یکسان بوده، باز شورای نگهبان تا روز تنفیذ ممکن است بگوید که آقای زید رئیسجمهور نباشد!

 توجه دارید که اعلام صحت انتخابات برعهده شورای نگهبان است نه هیاتهای نظارت.

پس آن هیاتها چه چیزی را اعلام میکنند؟

 آن هیات نظارت ما در استان فلان است که نظرش را اعلام میکند. در اینجا گزارشهایی به دست ما میرسد و شکایتهایی میشود. چون شورای نگهبان میگوید و نه هیات نظارت. شورای نگهبان باید صحت انتخابات را اعلام کند. اگر شورای نگهبان به این مرحله رسید که در مسیر انتخابات هر اقدامی صورت گرفته است که بر نتیجه انتخابات موثر بوده و آن اقدام، اقدام خلافی بوده، این حق را دارد که وارد شود و نسبت به صحت انتخابات اعلام نظر کند.

نکته دیگری که در انتخابات خبرگان وجود داشت و محل بحث شد اینکه فقط فقها میتوانند بحث کنند؟

 در رابطه با خبرگان اگر بحث صلاحیت افراد را میفرمایید طبق قانون خبرگان که مصوب خود مجلس است…

نه اصل 99 را میگویم…

 نه، قانون انتخابات خبرگان که مصوب خود مجلس خبرگان است، آمدهاند بررسی صلاحیتها را به فقهای شورای نگهبان واگذار کردهاند.

اما سه نفر از فقها در انتخابات نامزد بودند…

 بله.

یعنی فقط سه نفر راجع به کل کاندیداهای انتخابات نظر دادند؟

یک مرحله صلاحیت نامزدهاست و یک مرحله هم نظارت بر انتخابات است. در مرحله صلاحیت فقها هستند که طبق قانون…

من متوجه پاسخ شما شدم اما نکته من این است که در همین انتخابات اخیر سه نفر از فقها خودشان کاندیدا بودند.

 ظاهرا در قانون گفته شده نسبت به استانی که کاندیدا هستند نمیتوانند نظر دهند.

در مورد ثبتنام خانمها در انتخابات به چه نتیجهای رسیدید؟ آیا تغییری در تصمیم قبلی شما حاصل شده است؟ بحثهای زیادی در این مورد تا کنون مطرح شده است.

 خانمها میروند و ثبتنام میکنند. من در مورد قسمت دومش حرفی نزدم که تائید میکنند یا نمیکنند. گفتم در روند رسیدگی قرار میگیرد. ممنوعیت برای ثبتنام تا الان نبوده است.

برداشت شما از کلمه رجال کلمه مرد است؟

 شورای نگهبان باید اعلام کند.

نظر شما به عنوان حقوقدان چیست؟

 نمیتوانم نظر شخصی بدهم.

حضرت آقا توصیه فرمودند که آقای احمدینژاد در انتخابات نباشند، تحلیلی هم در این مورد داشتند. برداشت من این است که منظور آن فرمایش، گرایش، فکر و دامنه حضور آن فرد یا تفکری است که میتواند در انتخابات باشد و خطری را متوجه کشور کند. اکنون آقای زید منسوب به ایشان اعلام نامزدی کردهاند و مرحله بعدتر از ایشان دوست آقای زید گفتهاند که او همان احمدینژاد است. یعنی تا دیروز اگر میگفتید مشایی همان احمدینژاد است اشتباه میکردید! ایشان آقای احمدینژاد است. شما در بررسی صلاحیت آقای زید فرمایش حضرت آقا را ملاک قرار میدهید؟

 آن توصیه، شخصی است. یعنی به شخص خود آقای احمدینژاد بازمیگردد.

آیا توصیهای به معنای حکم به شورای نگهبان نبوده است؟

 نبوده ولی این توصیه مقام معظم رهبری نسبت به ایشان به عنوان یک امر قانونی هم میتواند محسوب شود. بعید میدانم که دیگر خود آقای احمدینژاد بخواهد بیاید. اما اینکه این را به اطرافیانشان تسری دهیم از جهت این ممنوعیت، خیر. اگر افرادی ثبتنام کنند در چارچوب خودشان و وضعیت خودشان بررسی میکنیم.

حتی اگر بگویند من و او یکی هستیم و من معاون اولش خواهم بود!

 ارتباطی ندارد. آن ممنوعیت حضرت آقا در مورد شخص ایشان است. ما افراد را در چارچوب مقررات خودمان بررسی و اعلام نظر هم میکنیم.

 اکنون برداشت شما از جامعه ایران برای انتخابات سال 96 چیست؟ این جامعه از اتفاقات این چهار سال راضی هست یا خیر؟ صریحتر بپرسم آیا میل به تغییر دارد یا بهدنبال تثبیت است؟

 نمیتوانم تحلیل سیاسی را بیان کنم که به شورای نگهبان منتسب شود. اما آنچه میتوانم بگویم اینکه مردم ما خیلی باهوش هستند و تصمیمهای درستی میگیرند. برای مردم تفاوتی نمیکند که چه کسی و از چه حزب و گروهی باشد. مردم انتظار دارند و معمولا هم به شعارهایی رای دادهاند که در جهت رشد و پیشرفت و سازندگی کشور بوده است. هرکسی که در این چارچوب قرار بگیرد به نظرم مردم هم استقبال میکنند و اگر کسی هم قرار نگیرد، طبیعتا استقبال نخواهند کرد. این شور و احساسات هم درصدی روی افراد تاثیر دارد. واقعا باید برای مردم روشن شود اولا ویژگیها و شاخصهای رئیسجمهور، نماینده مجلس، نماینده خبرگان رهبری که چه کسانی باید باشند و چه کسانی میتوانند بیایند. شاید این برای ما صورت خوبی نداشته باشد که شما با 12هزار نفر مواجه میشوید که ثبتنام میکنند یا در انتخابات ریاستجمهوری بیش از هزار نفر ثبتنام میکنند! وظیفه شما رسانهایها اینجا سنگین میشود. شما اگر بتوانید وظایف رئیسجمهور و نماینده مجلس و خبرگان را به خوبی تبیین کنید و درواقع شفافیت را بین مردمترویج کنید، کمتر افراد میتوانند با یک شعار اصطلاحا توخالی و شعاری که پشتوانه و واقعیت نداشته باشد، مردم را تحریک کنند که در این جهت به او رای دهند. برای شورای نگهبان آنچه مهم است مشارکت گسترده مردم است. انتظارم وحدس من هم این است که انشاءالله در 96 مشارکت بالایی خواهیم داشت.

اکنون در شورای نگهبان چه آرایش سیاسیای وجود دارد؟

 هیچ آرایشی وجود ندارد.

مثلا برخی میگویند فقها این طرف و حقوقدانان آن طرف هستند؟

 نه، اینطور نیست. اختلاف سلیقه در محافل کارشناسی یک امر طبیعی است. من ممکن است سر یک مساله حقوقی با حضرت آیتالله جنتی اختلافنظر داشته باشم که ایشان یک رای مثبت دهند و من رای منفی، اینکه طبیعی است. از این بحثهای طلبگی در داخل شورا زیاد داریم اما اینکه این بحثها منتسب شود به یک جناح یا گروه خاص، ابدا اینگونه نیست.

یعنی اینکه میگویند آقای جنتی در شورا این تعداد رای دارد و در مقابل برخی دیگر تعداد دیگری درست نیست؟

 اصلا ما جناحبندی سیاسی و گروهی در داخل شورا نداریم. ممکن است حتی من که خیلی به آیتالله جنتی نزدیک هستم در خیلی از آرا اختلاف سلیقه داشته باشیم. نظرات هم علنی است و ضبط میشود. بحث روشنی است و زیاد هم نمونه داریم.

اینرا هم بخوانید

انجمن قلم آمریکا از نویسندگان جهان خواست از سپیده رشنو و نویسندگان زندانی سخن بگویند

انجمن قلم آمریکا با انتشار متنی به‌قلم سپیده رشنو، نویسندهٔ معترض به حجاب اجباری، با …