حجاب را با زور نمی توان تزریق کرد.مسأله حجاب را به جایی رساندند که حل کردن آن سخت شده است فقط راههای ظریف، برخوردهای ملایم فرهنگی میتواند اثرگذار باشد.به حضرت آقا هم در ملاقات خصوصی بیان کردم که من حجابی را که در مالزی و اندونزی دیدم در ایران ندیده ام.
عضو سابق شورایعالی انقلاب فرهنگی به جماران گفت: مسأله حجاب را به جایی رسانده اند که حل کردن آن سخت شده است. فقط راههای ظریف، برخوردهای ملایم فرهنگی میتواند اثرگذار باشد. چند سال پیش در شورای عالی انقلاب فرهنگی مطرح کردم و به حضرت آقا هم در ملاقات خصوصی بیان کردم که من حجابی را که در مالزی و اندونزی دیدم در ایران ندیده ام. آنها یا با حجاب هستند، یا بیحجاب هستند ولی بدحجاب نیستند.
نظر شما درباره لایحه عفاف و حجاب چیست؟ پیشنهاد شما درباره بحث حجاب چیست؟
مسأله حجاب را به جایی رسانده اند که حل کردن آن سخت شده است. فقط راههای ظریف، برخوردهای ملایم فرهنگی میتواند اثرگذار باشد. چند سال پیش در شورای عالی انقلاب فرهنگی مطرح کردم و به حضرت آقا هم در ملاقات خصوصی بیان کردم که من حجابی را که در مالزی و اندونزی دیدم در ایران ندیده ام. آنها یا با حجاب هستند، یا بیحجاب هستند ولی بدحجاب نیستند.
چند سال پیش فرهنگستان علوم ایران مهمان فرهنگستان علوم مالزی بود. یکی از جاهایی که بازدید کردیم یک کارخانه لاستیک سازی بود. در آن کارخانه دریکی از بخشهائی که ما بازدید کردیم، رئیس بخش خانمی با حجاب تمام عیار بود و منشی او بیحجاب بود. من در یک گوشهای آن خانم دکتر را تنها گیر آوردم و گفتم یک سؤال از شما دارم. چرا حجاب دارید؟ به انگلیسی گفت، حجاب بخشی از هویت اسلامی من است. در آن فرهنگی که ایشان با آن بزرگ شده بود امربه معروف و نهی از منکر رسمی وجود نداشت و همه چیز آزاد بود، اما فرهنگی که با آن تربیت شده بود یک فرهنگ اسلامی بود..
مرحوم محمدرضا حکیمی(ره) چند سال پیش یک مقالهای در روزنامه اطلاعات نوشتند که از خاطرات ایشان بود. ایشان بعد از پیروی انقلاب خدمت آقای مطهری رفتند و گفتند، اینکه در اول انقلاب اینطور درباره حجاب سخت گیری میکنند درست نیست و باید فرهنگ این مطلب جا بیفتد؛ اینطور درست نیست. آقای مطهری به ایشان گفتند، درست است.
مرحوم حکیمی به ایشان گفت، نزد امام برویم. به قم رفتند. آن روز امام ملاقات نداشتند. ایشان میگوید، با آقای مطهری به خانه آقای منتظری رفتند و موضوع را با ایشان مطرح کردند. ایشان هم گفتند درست است و باید کار ظریف کرد. آقای مطهری روز بعد نزد امام میروند و به امام بازگو میکنند. امام فرمودند من اول انقلاب که درباره حجاب صحبت کردم گفتم، حجاب حکم شرعی است؛ ولی باید با ملاطفت برخورد شود و فرهنگ آن جا باید جا بیفتد.
من هم 10-15 سال پیش در شورای عالی انقلاب فرهنگی گفتم حجاب چیزی نیست که با زور بتوان تزریق کرد و باید فرهنگ آن را به نحو ظریف جابیندازید.
هرچه تذکر دادیم توجه نکردند که باید با ملاطفت با بدحجابان برخورد کرد
مسألهای که باید درباره حجاب پرسید این است کسانیکه در جامعه ما حجاب را رعایت نمیکنند خشمی دارند که الان حرف نمیشنوند یعنی الان هر چقدر ظریف با آنها حرف بزنیم باز نمیشنوند.
الان تحریک و نفوذ غوامل غرب در کار است، و هرچه راجع به اینها قبلاً تذکر دادیم توجه نکردند باید با ملاطفت با بدحجابان برخورد کرد و روی آنها کار ظریف فرهنگی کرد. باید به انها نشان داد که حتی وقتی ملکه انگلیس در انگلیس یا در دوبی به مسجد مسلمانان رفت با حجاب رفت
ممکن است زمانببرد.
بله. چارهای نیست. ولی باید کار شود. به علاوه اینکه تحریک خارجی به شدت وجود دارد. خانمی در اول انقلاب، در نیویورک استاد ژنتیک بودند و در بیمارستان نیویورک کار میکردند. ایشان که پاکستانی و مسلمان بودند و شدیداً طرفدار امام خمینی(ره) بودند، مقالهای نوشت. محتوای مقاله این بود که وزارت خارجه آمریکا طرحی به بنیاد دیل کارنگی معروف داد که بگویید از چه طریق میتوانیم در جهان سوم و در جهان اسلام نفوذ کنیم. این بنیاد در این خصوص کار کرد و بعد گفت، از طریق دانشگاهها وارد شوید و کار فرهنگی کنید.
همان زمان من از این مقاله پرینت گرفتم و به آقای دکتر ولایتی و خیلیهای دیگر دادم و گفتم این خانم در نیویورک دلسوزی کرده و این را پخش کرده که ما هشیار باشیم. من از این موارد که غربیها این کار را میکنند خیلی سراغ دارم.
مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با دکتر مهدی گلشنی که در دفترش در دانشگاه صنعتی شریف انجام شد، در پی می آید:
در حال حاضر ما در کشور با مسائل حاد اجتماعی روبه رو هستیم. از جمله مشکلاتی که داریم مسأله حجاب است که اخیراً ایجاد شده است. گاهی اوقات برخی از معضلات اجتماعی که در کشور درباره آن صحبت میشود، با توجه به اینکه اینها اتفاقاتی نیست که یک شبه رخ داده باشد و ریشههایی دارد، به نظر شما چه شد که به اینجا رسیدیم و چه ریشههایی باعث این وضعیت شده است؟
بعد از انقلاب که جنگ شروع شد به کلی از فرهنگ غفلت شد. سیاست مطرح بود، اقتصاد مطرح بود ولی فرهنگ مطرح نبود. حتی در انتخابات اخیر، آخرین انتخابات ریاست جمهوری، تمام کاندیداها مسائلی که بحث میکردند مسائل سیاسی و اقتصادی بود. در صورتی که هم منشاء مسائل سیاسی و هم منشا مسائل اقتصادی ما فرهنگ می باشد که متاسفانه از آن غفلت شده است.
در حال حاضر دانشآموزان مان با فرهنگ ملی-دینی ما بیگانه هستند. حتی مردم نیز با فرهنگ مان بیگانه هستند. به هویت ملی اهمیتی داده نمیشود. حواسها به غرب است. حضرت امام در سخنرانیهای خود تاکید بر این داشتند که ما میتوانیم و ما دست کمی از غربی ها نداریم.
من مثالی از ژاپنیها بزنم، در نیمه دوم قرن نوزدهم یک ژاپنی برای دکترای فیزیک از ژاپن به اروپا رفت. او از اروپا به استاد خود نوشت که این اروپاییها ی مطنطن چیزی ندارند که ما نداشته باشیم. ما هم در عرض 20 سال میتوانیم به اینها برسیم، و واقعاً در عرض 20 سال به غرب رسیدند. در نیمۀ اول قرن بیستم یک دانشمند ژاپنی با دو دانشمند آمریکایی در جایزۀ نوبل فیزیک شریک شد چینیها هم بیدار شدند. من چیزهایی در پکن دیدم که میزان علاقه آنها به کشورشان را نشان میداد. از رئیس فرهنگستان علوم پزشکی چین در کنفرانسی که ما شرکت کرده بودیم دعوت کردند تا سخنرانی کند. او را از بیمارستان با ویلچر آورده بودند . او گفت 90 درصد از افراد ما که به غرب میروند تحصیل کنند بر میگردند.
بنده 25 سال در شورای عالی انقلاب فرهنگی بودم و در این مدت تذاکراتی در موضوعات فرهنگی دادم، ولی به آنها توجهی نشد. هر چه بیان کردیم که معیار مقاله داشتن ، در فلان نوع مجلات، تحمیلی عوامل امریکا و اسرائیل است فایدهای نداشت. ما بیشترین ضرر را در علم از اینجا میخوریم.
خبرنگار CNN گفت «تهران آمریکاییترین شهری است که من تا حالا در عمرم دیده ام»
در جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی به آقای روحانی گفتم یک فرهنگ آشوبناک بر این کشور حاکم است که نه اسلامی، نه شرقی و نه غربی است. ایشان میخندید. گفتم غربی نیست چون غربیها در جهاتی موفق بودند، یک جهات منفی دارند ولی جهاتی مثبتی هم داشته اند. فرهنگ فعلی ما شرقی هم نیست به دلیل اینکه چین و ژاپن خود را به غرب رساندند. اسلامی هم نیست چون خبرنگار آمریکایی CNN، که به ایران آمده بود، گفت، «تهران امریکاییترین شهری است که من تا حالا در عمرم دیده ام». بنابراین، ما از فرهنگ غفلت کردیم.
خانواده ها غفلت کرده اند
تربیت کودکان را فقط بر عهده مدارس و دانشگاهها گذاشته اند
رؤسای دانشگاههای بعد از انقلاب به پای رؤسای پیش از انقلاب نمیرسند
آیا این جریان غالب نیست.
خیر. خانواده ها غفلت کرده اند و تربیت کودکان را فقط بر عهده مدارس و دانشگاهها گذاشته اند و متاسفانه از این موضوع به کلی غفلت شد. نظام هم آن را فراموش کرده است. من بارها در شورای عالی انقلاب فرهنگی عنوان کردم که ببینید در مدارس و در دانشگاهها چه خبر است. من اخیراً عدهای را مامور کردم که بیایند و کتابهای دبستان ها و دبیرستانها را بررسی کنند. آنها خیلی مشکل دارند.
درست می گویند که جامعه ما به سمت بیدینی یا به سمت زوال تفکر دینی میرود.{در غرب} در دهه های اخیر بعضی از بزرگان علم و فلسفه به دین برگشته اند.
نکتهای درباره فرهنگ الان مطرح میشود که جامعه ما به سمت بیدینی یا به سمت زوال تفکر دینی میرود.درست میگویند و این مایه تاسف است، مخصوصاً که در دهه های اخیر بعضی از بزرگان علم و فلسفه به دین برگشته اند. وقتی من در آمریکا بودم یک فیلسوف مشهور خداباور نبود. الان انجمن فلاسفه خدا باور چند هزار عضو دارد. الان فیلسوف خدا باور تراز اول انگلیس در کتابی نوشته است که روح غیرمادی است. این سخنان قبلاً نبود، ولی حالا خیلی تغییر کرده است.
نیکولاس ماکسول یک فیلسوف برجستۀ علم در انگلیس کتاب «از دانش به حکمت» را نوشته است و میگوید، حکمت را فراموش کرده ایم. او میگوید چرا امریکا 50 درصد از بودجه توسعه و تحقیق خود را صرف کارهای نظامی میکند؟ امریکا که نیازی به تقویت نظامی ندارد. آمریکا اسلحه میسازد و کشورهای دیگر را به جان همدیگر میاندازد. چرا انگلیس 30 درصد از بودجۀ توسعه و تحقیق خود را صرف کارهای نظامی میکند؟ چرا دانشمندان نسبت به این رویههای خلاف دولتها ساکت هستند؟ او این را صریحاً بیان میکند.
ماکسول یک گروه تشکیل داده که روی احیاء حکمت کار میکنند و معتقدند که برنامه دانشگاهها باید تغییر کند. باید از این استفاده شود که درغرب بهترین کتابهای دین باورانه منتشر شده اند. در دانشگاه کمبریج انگلیس انستیتوی علم و دین فارادی براه افتاده است که بسیار فعال بوده است. در دانشگاه آکسفورد مؤسسه رمزی تاسیس شده که در الهیات کار می کند.
در اینجا من انجمن علم و دین را دو سه سال پیش پیشنهاد کردم. در «کیهان» مقاله نوشتم و در «کیهان فرهنگی» هم مقاله نوشتم. برای علما و بعضی مقامات هم فرستادم، ولی هیچ کمکی نکردند. سراغ بنیاد مستضعفان رفتم که محلی را به ما بدهند و حمایت مالی کنند اما انجام ندادند. سراغ مؤسسه اوقاف هم رفتم. اصلاً به نامه من جوابی ندادند.
ادامه از لینک زیر