علم الهدی:موقوفه گوهرشاد را ۵ ساله به من دادند، گفتم باید مادام العمر باشد

علم الهدی:”خواستند تولیت موقوفه گوهرشاد را ۵ ساله به من بدهند، گفتم اگر متولی منصوص هستم، باید مادام العمر باشد”.

روزنامه فرهیختگان؛حجت الاسلام سید احمد علم الهدی، امام جمعه مشهد:”خواستند تولیت موقوفه گوهرشاد را ۵ ساله به من بدهند، گفتم اگر متولی منصوص هستم، باید مادام العمر باشد.”. آقای محمدی گفت ما از سادات صالحه مشهدی، شما را پیدا کردیم و شما تولیت منصوص این موقوفه هستید. اول به من گفت به مدت ۵ سال تولیت این موقوفه بر عهده شما. بنده اعتراض کردم که اگر متولی منصوص هستم پس ۵ سال معنا ندارد، مادام‌العمر متولی هستم. بخش هایی از مصاحبه با علم الهدی برگرفته از این روزنامه

*

*آقا امر فرمودند به اوقاف و نماینده‌شان (آقای محمدی)، که موقوفاتی که مجهول‌التولیه است طبق نظر واقف، تولیت و مورد مصرفش را مشخص کنید. ازجمله موقوفاتی که می‌خواستند تولیت منصوص را مشخص کنند موقوفه گوهرشاد بود. در وقف‌نامه نوشته بود که تولیت این موقوفه با اولاد واقفه باشد. درصورت انقراض اولاد واقفه، با اولاد عبدالحمید علوی‌مشهدی و درصورت انقراض اولاد عبدالحمید با یکی از صلحای سادات مشهد باشد.

آقای محمدی گفت ما از سادات صالحه مشهدی، شما را پیدا کردیم و شما تولیت منصوص این موقوفه هستید. اول به من گفت به مدت ۵ سال تولیت این موقوفه بر عهده شما. بنده اعتراض کردم که اگر متولی منصوص هستم پس ۵ سال معنا ندارد، مادام‌العمر متولی هستم، مگر زمانی که به شما ثابت بشود که از سادات صلحا نیستم. سپس یک دادخواستی دادم به اداره تحقیق اوقاف و این اداره تولیت همیشگی موقوفه گوهرشاد را به نام بنده زد. ظرفیتی است که می‌توانم کار کنم، خدمت کنم.

وقتی توسط نماینده، ولی امر، بنده تولیت منصوص شدم، این شرعا تکلیف به گردن من است. آقا گفتند نماینده‌های ایشان به مسائل اقتصادی آلوده نشوند، بنده برای اینکه کمترین سربندی موقوفه برای من پیش نیاید، وکالت شرعی دادم به اداره اوقاف تا این موقوفه را اداره کند. اصلا به همین ملاک که آقا گفتند، من نرفتم وگرنه در اداره موقوفه که ناتوان نبودم. منتها نکاتی که از نظر شرعی برای من حساس بود را مشخص کردم و یک وکیل شخصی گرفتم که آن شخص آقای احمدزاده (مدیر کل اوقاف و امور خیریه خراسان رضوی) است.

*من از اینکه در این مدت چیزی از موقوفات به‌حساب من واریز شده خبر ندارم. آقای احمدزاده می‌داند. از این محاسبات اطلاعی ندارم. الان هم که حسابی شخصی نداریم، هر چه واریز می‌شود به حساب خود موقوفه است.

در مورد کنسرتها

**اگر ممانعت من از کنسرت نبود، اینجا تبدیل می‌شد به بازار کنسرت کشور. یعنی همه کنسرت‌ها می‌آمد اینجا. آن‌وقت زائر خارجی می‌آید اینجا تا کنسرت ما را گوش بدهد. حالا نه‌تن‌ها کنسرت، مسائل دیگر هم داریم که کنسرت در برابر آن چیزی نیست. کسی که مشهد می‌آید برای زیارت باید بیاید. اگر برای عیاشی می‌خواهد بیاید، جا برای عیاشی فراوان است، اما در اینجا فرهنگ امام هشتم باید حفظ شود. اینجا جزیره کیش نیست که وسطش یک گنبد طلا باشد.

*توجه داشته باشید که کنسرت موسیقی، فقط موسیقی نیست. الان کنسرت در کشور ما مبدل شده است به موسیقی جمعی. موسیقی جمعی حواشی منکر دارد که ربطی به خود آن نوا ندارد. گاهی من خودم کار‌های آقای سراج را گوش می‌دهم. اما اینکه بگوییم کنسرت آقای سراج آزاد، نه نمی‌شود. اینجا دیگر کسی به کنسرت آقای سراج گوش نمی‌دهد. بلکه با اعمال و حواشی‌اش اینجا می‌شود کانون منکرات.

*من موسیقی جمعی را قبول ندارم. ببینید، اینجا اگر کنسرت راه بیفتد، تبدیل به بازار کنسرت خواهد شد. خب یک چیزی که فرهنگ و اساس یک شهر را به هم می‌زند، چرا راه بیندازیم؟ من حتی در شهرسازی اینجا نقد دارم. الان ببینید که حرم مطهر انگار گوشه شهر است، خب جهت توسعه شهر باید اصلاح شود.

در ادامه وی به روابظش با دولت احمدی نژاد روحانی و رئیسی نکاتی را می گویذ

 در دولت آقای احمدی‌نژاد نه‌تن‌ها حمایت کردم، بلکه بنده هزینه شدم تا ایشان رای بیاورد. خود ما طرفدار سرسخت بودیم. اما در اواخر دولت، ایشان با رهبری در زاویه مخالفت قرار گرفت و این موضوع پیش رفت و به جایی رسید که انحراف ایشان از خط رهبری بین مردم علنی شد. ما که نوکر جریان‌های سیاسی نیستیم، ما نوکر ولایتیم. طبیعتا وقتی کسی بخواهد راهش را از خط ولایت جدا کند ما با ایشان درگیر می‌شویم.

* مشایی و دخالتش در امور تا حدودی قابل تحمل بود. منتها از یک زمانی به بعد دیگر احمدی‌نژاد خودش معلم مشایی شده بود و در موضع سرسختانه‌ای در مقابل رهبری قرار گرفت. حتی برخی به من خُرده می‌گرفتند که شما در حمایت از احمدی‌نژاد اشتباه کردید. بیان می‌کردم که احمدی‌نژاد این نبود و شرایط قدرت او را به اینجا رساند. اسب قدرت که ایشان سوار بود، رم کرد و او را به در و دیوار زد، تا اینکه در برابر رهبری ایستاد.

* در دولت روحانی مطرح کردند که شلوغی مشهد در آن سال‌ها از طرف ما بوده است و ما مردم را علیه دولت تهییج کردیم. درصورتی‌که شلوغی‌ها ابتدا در تهران بود و نه مشهد. هفته قبلش هم در نمازجمعه گفته بودم که اهانت به رئیس‌جمهور شرعا جایز نیست، چون رئیس‌جمهور منصوب حجت امام زمان (عج) است و کسی حق ندارد توهین کند.

*در مواضع مختلف نسبت به دولت ایشان نقد‌هایی داشتیم و همین بهانه به دست‌شان داده بود. استانداری وقت به من گفته بود که از دفتر رئیس‌جمهور خواسته‌اند که شرح گفته‌های شما را برای آن‌ها بفرستیم، حتی شنیدم که ایشان کلاسوری تهیه کرده از نقد‌هایی که من علیه دولت مطرح می‌کردم و گفتند می‌خواهد این را ببرد محضر آقا. درمقابل البته ما هم حمایت‌هایی که از دولت داشتیم را سرجمع کردیم و برای دفتر آقا فرستادیم. آن مقداری که من از آن دولت حمایت کردم، از دولت سیزدهم نکردم.

* الان فکر می‌کنند، چون رئیس دولت قوم و خویش من است، من به دولت نقد نمی‌کنم. چشم نقدبین ندارند اینها. در صورتی که سه هفته حرف من مساله معیشت مردم بود. حتی وقتی وزیر اقتصاد مشهد بود به ایشان گفتم خودتان اقتصاددان هستید و متوجه هستید که مقصد اقتصاد کلان با اقتصاد خرد فرق می‌کند. مساله ثبات معیشتی برای ما مهم است. اینکه معیشت را به مسائل اقتصاد کلان گره زدید؛ مخالفیم.

*مردم خطبه‌های ما را گوش نمی‌دهند، نمازجمعه هم که شرکت نمی‌کنند و حتی خطبه‌ها را از تلویزیون گوش نمی‌دهند، ولی در عوض هر چیزی که دیگران نوشتند و آن را تیتر کردند، همان را به حساب ما می‌گذارند. خب ببینید؛ کسی این پنج جلسه را که ما برای معیشت به دولت سیزدهم نقد کردیم نمی‌بیند و فکر می‌کنند ما به دولت نقد نمی‌کنیم.

*در دولت اول آقای روحانی وزیر بهداشت طرحی داشت برای خانواده که ما چندین بار از این طرح حمایت کردیم.

*دولت فعلی در بعضی مواضع فرهنگی مثل عفاف و حجاب جلو نیامده و به آن نقد دارم که چرا در مسائل فرهنگی مرتبط با عفاف و حجاب، هم دولت و هم مجلس و هم قوه قضائیه جدی‌تر از این برخورد نمی‌کنند. لایحه عفاف و حجاب را بنده در خطبه‌ها نقد کردم و لایحه را برگرداندند. در جریان اقتصاد کلان دولت موفق بوده است، مساله ارز ۴۲۰۰ تومانی و گرفتن یک بازار از دست سودجویان مساله کوچکی نبود. در عین حال الان مساله ما «اقتصاد معیشتی» است. من یک منطق اقتصادی دارم و آن این است که مساله ثبات معیشتی به توسعه اقتصادی نباید گره بخورد. این دو با هم فرق می‌کند.

اینرا هم بخوانید

به نجات چهار زن مبارز در خطر اعدام برخیزیم!

چهار زن مبارز شریفه محمدی، پخشان عزیزی، وریشه مرادی و نسیم غلامی سیمیاری توسط بیدادگاههای …