جواد ظریف که همتای آمریکایی سابقش به او لقب “ماله کش اعظم” داده است ظاهرا با یک فایل صوتی سه ساعته افشاگری مهمی کرده است! اصلاح طلبان ورشکسته سرگردان همیشه حاضر در مثلث رسانه ای بی بی سی، ایران اینترنشنال و صدای آمریکا از سخنان ظریفیک “بمب خبری” درست کرده اند. توجه کنید که در میان هیاهویی که حول این “بمب خبری” راه انداخته اند هر روز قریب ۵۰۰ انسان در آن مملکت به خاطر کرونا جان باخته اند. دزدیها هم البته ادامه دارد. سه میلیون تن فولاد گم شده است که برای جابجایی اش صدهزار تریلی لازم است!
میگویند سخنان ظریف به عنوان بخشی از یک پروژه تاریخ شفاهی دولت روحانی قرار بود بعدها ادیت و منتشر شود اما “دزدیده” شده و الان دنبال دزد هستند! به نظرم خودشان آگاهانه به بیرون سر داده اند. این فایل برای دولت روحانی قبل از مرخص شدنشان مصرف سیاسی دارد.
اما کل ماجرا چیست؟ کدام افشاگری؟ افشاگری علیه چه کسانی؟ واقعا ظریف چیزی را افشا کرده است که مثلا مردم نمیدانستند؟ هدف سیاسی چه میتواند باشد؟ چرا در آستانه انتخاباتشان جواد ظریف – البته حتما با هماهنگی رئیس جمهورش – به این فکر افتاده اند که چنین فایل صوتی را منتشر کنند؟ آیا این تلاشی مذبوحانه برای گرم کردن تنور سرد انتخابات است؟ مظلوم نمایی سیاسی در مقابل مردم خشمگین و تلاشی برای پاک کردن دستهای خونین باند روحانی-رظریف است؟ تقلایی برای بقای سیاسی کل حکومت اسلامی است؟
کل حرف ظریفاین است که در دو دوره دولت روحانی، “میدان” یعنی سپاه قدس سر به بیت خامنه ای به سرکردگی قاسم سلیمانی، “دیپلماسی” به سرکردگی شخص ظریف را بازی داده است. “میدان” نگذاشته “دیپلماسی”سیاست خارجی را آنچنانکه دولت روحانی میخواسته پیش ببرد. میدان نگذاشته برجام موفق شود. ظریف وزیر خارجه بوده است اما قاسم سلیمانی در این قلمرو خر خودش را میرانده است. در حالیکه ظریف با جان کری در خیابانهای سویس قدم میزده و با موگرینی گل میگفته و گل میشنفته تا مملکت را آباد کند، قاسم سلیمانی در خدمت سیاستهای پوتین پروژه محور مقاومت را پیش میبرده است. آش آنقدر شور بوده که جان کری به او گفته اسرائیل ۲۰۰ بار به مواضع حکومتشان در سوریه حمله کرده است و مقامات دولت عراق قبل از ظریف میدانستند که قرار است به عین الاسد موشک فرستاده شود و از ماجرای موشک به هواپیما هم ایشان دیرتر خبردار شده است.
وقتی همه این ادعاها را کنار هم میچینید قبل از هر چیز روشن میشود که جناب وزیر خارجه که هشت سال به مردم جهان در باره حکومت جنایتکارشان دروغ گفته است، اینجا تلاش دستان خونین روحانی و خودش و دارو دسته شان را پاک میکند. دنبال برائت نقش جناح و باند خودش در کثافات وجنایات هشت سال اخیر است. قطعا این یک وجه مهم بیرون دادن چنین فایل صوتی است.
مردم خوب میدانند که نقش ظریف و روحانی این بوده است که در داخل مردم را با انتخاب میان “بد و بدتر” و امید اصلاح از درون حکومت مشغول نگه دارند و در سطح جهان، برای مردم جهان در باره وجود “دمکراسی” در ایران دروغ ببافند. مردم میدانند که از یکطرف باند خامنه ای یعنی همان “میدان” گروگان گیری سانتریفیوژی راه انداخته است و از طرف دیگر باند روحانی – ظریف یعنی همان “دیپلماسی” با کارت خطر هسته ای شدن جمهوری اسلامی در میز برجام اخاذی کرده اند تا برای حکومت اسلامی و اقتصاد ورشکسته اش فرجی حاصل شود و بقای سیاسی کل حکومتشان تضمین شود!
“افشاگری” ظریف و تنور “انتخابات!
وقتی فایل صوتی ظریف را گوش میکنید اولین چیزی که به چشم میخورد این است که شما با یک دولت، با یک حکومت به معنای متعارف کلمه به هیچ معنایی روبرو نیستید. متوجه میشوید که در ایران یک مافیای تمام عیار حاکمیت میکند. با این تفاوت که اگر مافیاهای شناخته شده جهان مقامات دولتی را میخرند، اینجا در ایران خود مقامات دولتی در راس سازمان مافیایی هستند. مافیا خود دولت و حکومت است. اینجا مجلس قانونگذار و قضات قضاوت کننده و دولت مجری و پلیس و سپاه را نمیخرند. همه اینها خود پایه گذاران و دست اندرکاران مافیای حکومتی هستند.
اما تا آنجا که به “انتخابات” مربوط است، اولا، تنور انتخابات سردتر از آن است که با یک فایل صوتی حاوی اطلاعات سوخته گرم شود. اطلاعات سوخته به این خاطر که کدام یک از باصطلاح افشاگریهای ظریف را مردم نمیدانند؟ قاعدتا برای گرم کردن تنور خاموش شده شان اصلاح طلبان باید فایلی را بیرون میدادند که مثلا نشان دهد یک قدم کوچک در جهت رفاه و امنیت مردم برداشته اند که البته نمیتوانند. مردم فراموش نکرده اند که کشتار آبان ۹۸ با دخالت فعال نیروهای سرکوب دولت حسن روحانی راه افتاد. آن خیزش را دو جناح حکومت اسلامی باهم و در کنار هم به خون کشیدند.
فایل صوتی ظریف برعکس، اعتراف به حقایقی است که مردم قبلا میدانستند و آنقدر برایشان روشن بود که آن را با شعار “خیلی دروغ شنیدیم، ما دیگه رای نمیدیم” در مقابل مجلس فریاد زدند. افشاگری ظریف اعتراف به این حقیقت است که برای حکومت اسلامی حضور تروریستی در عراق و سوریه و لبنان وجه مهمی از استراتژی بقا هست و دولت روحانی و وزیر خارجه اش هم عملا برای همین سیاست پادویی کرده اند! خدمات دیپلماتیک داده اند. “میدان، “حشت الشعبی” و “فاطمیون” و “زینبیون” سازمان داده و برای حماس و حزب الله دلار فرستاده است و “دیپلماسی” هم برای تروریسم جمهوری اسلامی خدمات دیپلماتیک داده است. جواد ظریف با معرکه گیری در باره “میدان” و “دیپلماسی” و اینکه دومی مجبور بوده به اولی خدمات بدهد و به قول خودش هزینه کند، دارد برای “دیپلماسی” یعنی باند خودش مظلوم نمایی میکند و پرونده بیگناهی دست وپا میکند.
واقعیت چیست؟ واقعیت این است که از یکطرف جمهوری اسلامی از طریق “میدان”، یعنی بیت خامنه ای و سپاه قدس، چمدان چمدان پول به حماس داده است، کشتی کشتی موشک به حوثیها ارسال کرده، و این وسط “دیپلماسی”، یعنی روحانی و جواد ظریف هم در سطح جهانی ماشین چهره رنگ کنی نیروهای تروریست منطقه ای حکومت را فعال نگه داشته اند تا استراتژی تروریستی منطقه ای جمهوری اسلامی با پوشش دیپلماتیک اجرایی شود! مردم دیده اند که یک جناح یعنی “میدان” گروگان گیری هسته ای راه انداخته است و جناح دیگر یعنی “دیپلماسی” کارت این گروگانگیری را روی میز برجام زده است! کاملا هماهنگ و با یک هدف مشترک: بقای سیاسی جمهوری اسلامی!
جالب است که در همین فایل صوتی گلایه ظریف این است که در رابطه با قتل عام موشکی هواپیمای اکرایینی ایشان در شورای امنیت ملی پرسیده است که “اگر واقعا موشک خورده است بگویید ببینیم ما چطور میتوانیم آن را علاج کنیم!” و به او گفته اند برو تویت بزن و تکذیب کن! ناراحت است که دیر متوجه شده است (البته این هم احتمالا دروغ است) و نتوانسته است به موقع “علاج” کند. روی این کلمه “علاج” دقت کنید. یعنی ظریف نتوانسته است به موقع در سطح جهان به وسیله “دیپلماسی” دروغهای بهتری تحویل دهد و ماله کشی کند چون دیر مطلع شده است. جالب است بدانید که در پاسخ به این یاوه جواد ظریف از طرف خانواده های دادخواه جانباختگان هواپیمای اکرایینی پاسخ جانانه ای داده شد: “هواپیمای اکرایینی را وارد سیرک انتخاباتیتان نکنید …دهانتان را ببندید در این مورد تا خانوادهها به زحمت نیفتند برای تو دهنی زدن به شما”!
این مظلوم نماییهای شعبده بازانه ظریف نمیتواند پرونده باندشان را سبک کند. مردم فراموش نکرده اند که بنزین را یکشبه سه رئیس سه قوه قانونی و قضایی واجرایی حکومت سه برابر کردند و مردم معترض را به تیربار بستند و قتل عام کردند و هزاران معترض را اسیر و زندانی کردند و حتی برای تعدادی حکم اعدام دادند، حکمی که با طوفان تویتری میلیونی پاسخ گرفت و دو روز بعد روحانی خطاب به مردم معترضی که ۱۵۰۰ نفر از عزیزانشانش قتل عام شده بودند هر هر خندید که “من هم مثل شما صبح جمعه خبردار شدم”!مردم وقتی این وقاحت رئیس جمهور را کنار وقاحت وزیرخارجه اش که بیشرمانه درجهان میچرخد و میگوید “ما در ایران کسی را به خاطر افکارش زندانی نمیکنیم” میگذارند، هم به این یاوه سراها میخندند و هم به عمق رذالتشان بیشتر پی میبرند و بیشتر معلوم میشود که در این حکومت انتخابات معنا ندارد. انتخابات چیزی نیست جز جلوه ای از کشمکش میان باندهای مافیایی و زرورق انتخاباتی بر روی باندبازیها و فروش جمهوری اسلامی به جهانیان.
کشتی سوراخ و مقامات هراسان!
بارها مقامات دانه درشت حکومت اسلامی گفته اند همه در یک کشتی هستند و اگر کشتی غرق شود همه باهم غرق خواهند شد! و سالهاست که همه این مقامات تلاش میکنند این کشتی را از غرق شدن نجات دهند و در عین حال دنبال راهی برای فرار خودشان از این کشتی هستند. مردم هم میدانند که مخصوصا با امواج خرشان خیزش ۹۶ و ۹۸ ترکهای بزرگی – ترکهای که هر روز بزرگتر میشود – در این کشتی خونین و چرکین ایجاد کرده اند و بقایش را به خطر انداخته اند. واقعیت این است که مقامات جمهوری اسلامی – عمامه دار و بی عمامه –تقلا میکنند کشتی حکومت اسلامی را از غرق شدن نجات دهند و در عین حال دنبال راهی برای نجات شخص خودشان هستند. اینها شبیه موشهایی هستند که در یک کشتی در حال غرق شدن گیر کرده اند.
به نظرم اولین اولویت مشترک سران جمهوری اسلامی، از سرداران جانی “میدان” تا حقه بازان جانی “دیپلماسی”، بقای حکومت اسلامی است. این هدف مشترک “میدان” یعنی بیت خامنه ای و سلیمانی و کیهان شریعتمداری و کلا سردارانسر به خامنه ای از یکطرف و “دیپلماسی” یعنی روحانی و جواد ظریف و دار و دسته شان از طرف دیگر است. در این هدف این دو کمپ تفاوتی ندارند اگر چه شیوه ها وتاکتیکهایشان فرق میکند. هر دو تلاش میکنند اولا حکومتی که باهم بنیاد گذاشته اند، کشتی در حال غرقرا از فروپاشی نجات دهند. هر دو همچنان تلاش میکنند تا دیر نشده خودشان را نجات دهند.
شواهد نشدن میدهد که هر چه زمان میگذرد، از نجات کشتی ناامید میشوند ودنبال راهی برای نجات فرد خودشان هستند. تاکید میکنم کهوضعیت موشهای هراسان گیر افتاده در یک کشتی در حال غرق شدن را پیدا کرده اند. این تمثیل به نظرم شاخص اصلی اوضاع کنونی است. مشخصه اصلی موقعیت حکومت اسلامی است. بی دلیل نیست که پیش از “افشاگریهای” جواد ظریف علیه “میدان”، فائزه رفسنجانی پرید وسط و ضمن تعریف و تمجید از بابای قاتلش در باره اینکه نباید رای داد وراجی کرد و اصلاح طلبان ورشکسته و سرگردان و سردرگم کهدنبال کورسوی امیدی هستند در وراجیهای فائزه”تابو شکنی” کشف کردند.
بی دلیل نیست که احمدی نژاد از سوراخش بیرون آمد که ای مردم مقامات در آفریقا جزیره خریده که “در صورت جوشیدن خشم ملت به آنجا فرار کنند”! و با بیشرمی قابل انتظاری خودش را در کنار همان “ملتی” قرار داد که در کشتار ۸۸ آنها را خس و خاشاک نامیده بود و قول داد همراه همان “ملت” به “۳۰۰ نفری که پدر ملت را در آورده اند” ماهی یک میلیارد بدهد “مشروط بر آنکه با مردم کاری نداشته باشند”! شاید روانکاوان و روانشناسان خبره از عهده تحلیل این درجه از وقاحت سیاسی در یک فرد بر بیایند اما اگر احمدی نژاد، این دماگوگ بی مقدار اما متوهم اگر عاقل باشد واینقدر احمق نباشد که تصور کند ممکن است امام زمان وقت خودش از چاه جماران ظاهر شود و نجاتش دهد، بهتر است در آن جزیره کذایی جایی برای خودش رزرو کند. او در ردیف اول دادگاه مردم ایران برای محاکمه سران جمهوری اسلامی خواهد نشست.
نکته این است که تحرک اخیر فائزه رفسنجانی، و احمدی نژاد و این آخر جواد ظریف از یک جنس هستند: تلاش و تقلا برای بقای سیاسی حکومتشان از یکطرف و نجات خودشان از طرف دیگر. تردید نکنید که در ماههای آینده این “افشاگریها” و این تنشها میان باندهای حاکم از جناحهای مختلف حکومت اسلامی علیه همدیگر بیشتر خواهد شد. اما به جای نجات حکومت و باند خودشان، بالانس کشتی در حال غرق شدن را بیشتر به هم خواهند زد. این جنایتکاران دارند دست و پا میزنند. مردم هم این را می بینند و امیدوارتر میشوند چون کشتی ای را که تلو تلو میخورد راحتتر میتوان وارونه کرد! ****
انترناسیونال 918