روز چهارشنبه ٢٢ بهمن سالگرد انقلاب ٥٧ در جریان برگزاری مراسم حکومتی ٢٢ بهمن دو اتفاق افتاده که در نوع خود قابل توجه هستند. اتفاق اول شعار دادن علیه روحانی در اصفهان در مضحکه راهپیمایی حکومتی و اتفاق دوم نق زدنهای باند دیگر حکومت در باره اشاره نکردن به نام خمینی در بیانیه پایانی راهپیمایی حکومتی به مناسبت سالگرد ٢٢ بهمن.
رسانه های حکومتی وابسته به دو جناح حکومت هر کدام مشغول قلم فرسایی و به دنبال چرایی این وضعیت می باشند. واعظی رئیس دفترروحانی گفت این توهین به روحانی قابل قبول نیست. اصلاح طلبان حکومتی و ابواب جمعی شان این اقدام جناح مقابل را سنگ اندازی در مسیر دولت و دامن زدن به اختلافات می نامند.
رسانه های متعلق به اصولگرایان و بیت رهبری فعلا ساکت بود و مشغول وادار کردن دولت که گویا مسئول برگزاری مراسم 22 بهمن بود، هستند و دولت و دست اندرکاران مراسم را زیر ضرب گرفته اند که باید عذرخواهی بکنند. عذر خواهی از اینکه در بیانیه پایانی ٢٢ بهمن اسمی از خمینی برده نشده است.
سایت جماران در این باره نوشته:”موسسه آثار امام تنظیم کنندگان بیانیه راهپیمایی ٢٢ بهمن عذرخواهی کنند.کم توجهی به نام و یاد امام و تذکر بر تجدید پیمان با آرمان های ایشان در بیانیه پایانی راهپیمایی امسال، حتی در صورت سهو، قابل اغماض نبوده و مستوجب ارایه توضیح و عذرخواهی تنظیمکنندگان آن از علاقه مندان به امام راحل و انقلاب اسلامی است”.
اینها دو نمونه تیپیک از اختلافات جناح های حکومتی می باشد که در سالهای اخیر به خیابانها و مراسمات رسمی رژیم راه پیدا کرده و لشکرکشی های باندهای حکومتی علیه همدیگر را به نمایش گذاشته است.این وصف حال حکومتی است که در برابر چشمان مردم معترض در حال فروپاشی بوده و قدرتش روز بروز تحلیل می رود، است. و مردم خوشحالند و امیدوارتر و مصمم تر.
این وضعیت جمهوری اسلامی است. رژیمی که قرار بود “اقتدار و ایستادگی” نظام کثیفش را در این روز به نمایش بگذارد، یک جناحش علیه جناح دیگر شعار می دهد. رژیمی که ادعا می کند “توطئه های دشمنان” بخوان مردم را خنثی کرده،در برابر مردم چنین “قدرت نمایی” میکند.
مردم به این حال و روز حکومت نگاه کرده و در آن قدرت مبارزه و ایستادگی شان علیه حکومت را می بینند که چنین درمانده و درهم ریخته و بی افق شده است که حتی قدرت به صف کردن باندهای هواداراش در یک روز مهم حکومتی و به صف کردنشان پشت “خط انسجام نظام” را ندارد. حکومت و نظام وجناح هایش در برابر همدیگر صف آرایی کرده و وارد فاز جدیدی دارند میشوند.
اوج گیری اختلافات جناح ها وباندهای حکومتی و رویاروریی خیابانی شان علیه همدیگرنمایش صحنه هایی از فروپاشی حکومت آدمکشان در راس هرم قدرت می باشد. هر از چند گاهی اینها علیه همدیگر لشکر کشی کرده و ادعا می کنند؛ “دشمن” یعنی مردم از این فرصت؛ یعنی بی افقی و آچمزشدن نظام در برابر مبارزات مردم، سوء استفاده کرده و برعلیه کل نظام بسیج میشوند. این ترس شان البته واقعی است. “اقتدارحکومت” مدتهاست در برابر چشمان مردم فروریخته است. مردم از این وضعیت خوشحال بوده و آن را یک نتیجه مستقیم مبارزات خود و اعمال فشار به رژیم می دانند.
استیصال، در هم ریختگی و وضعیت بسیار شکننده و آشفته کل نظام؛ خطرسرنگونی وبازگشت مجدد اعتراضات علیه رژیم، کل حکومت را با کابوس سرنگونی روبرو کرده است. واقعیت این است که جنبش سرنگونی و مبارزات مردم در چند سال اخیر قدم به قدم حکومت و سیاست سرکوبهایش را به عقب رانده و همزمان اختلافات بالای حکومت را بشدت تحت تاثیر قرارداده است. عمیق تر شدن شکافها در راس حکومت یک نتیجه مستقیم فشار زور و اعتراض مردم می باشد و این را باید به فال نیک گرفت.
وضعیت در هم ریخته و بی افقی حکومت، گسترش اختلافات و شکافها در بالای حکومت امید و اطمینان مردم به با ثمر بودن مبارزه برعلیه حکومت و امید به پیروزی و به زیر کشیدن کل بساط رژیم را تقویت کرده کرد و مردم مترصد فرصت دیگری برای وارد کردن ضربه نهایی برای به زیر کشیدن کل بساط حکومت دزدان، آدمکشان اسلامی سرمایه و.. می باشند.
محمد شکوهی
23 بهمن 1399، 11 فوریه 2021