به دنبال آتش سوزی لس آنجلس، تعدادی از مهره های اصلاح طلب و اصولگرای حکومت جنگ زرگری مسخره ای راه انداختند و از این طریق جلوه ای دیگر از وقاحت عجین با تنفرپراکنی و قصاوتی که به گفته خودشان بر گرفته از آموزه های دینیشان است را آشکار کردند.
جلودار این جنگ زرگری پیرحسین کولیوند رئیس هلال احمر رژیم بود که با ادعای توانمند بودن و متخصص بودن آتش نشانان و مدرن بودن تجیهزات آتش نشانی و اعلام آمادگی برای اتنقال آنها برای مهار آتش سوزی به آمریکا بود.
از باند اصلاح طلب و نزدیکان به دولت؛ عارف معاون اول پزشکیان برای مردم حادثه دیده آتش سوزی دعا کرد، فاطمه مهاجرانی سخنگوی دولت، منصور حقیقت پور نماینده سابق مجلس و روزنامه اینترنتی “فراز” هم به عربده کشی مهدی کوچک زاده نماینده اصولگرای مجلس نسبت به کسانی که به زعم او قصد کمک مالی به صلیب سرخ آمریکا دارند، اعتراض کردند.
طرف دیگر این جنگ زرگری، وابستگان به باند اصولگرا بودند که از جمله آیت الله رسول فلاحتی امام جمعه و نماینده خامنه ای در رشت، مطهری نماینده ادوار مجلس، مهدی کوچک زاده نماینده مجلس و پیرحسین کولیوند رئیس هلال احمر که هر چند تعلق جناحی اش کاملا آشکار نیست ولی مورد توجه اصولگرایان است، ددمنشی و ضد انسان بودن خود و مکتب دینی و قهار و خونریز بودن خدای موهومشان را بر خلاف باند اصلاح طلب که در پیش و پس جملات و الفاظ ظاهرا رئوفانه و مهربانانه از نوع ریاکارانه اسلامی آشکار می کردند، بی پرده به رخ کشیدند.
این جنگ زرگری علاوه بر نمایش ظرفیت کثافات دینی و اسلامی ای که می تواند چنین جانوران درنده ای را پرورش دهد، نمائی از جدال بر سر چپاول و غارت دسترنج ها و ثروت های عمومی را باز هم عیان کرد.
مهدی کوچک زاده که از به اصطلاح درخواست کمک مالی صلیب سرخ آمریکا به جای انتقال نیروی های آتش نشان هلال احمر جمهوری اسلامی در پاسخ به نامه کولیوند برافروخته و گر گرفته بود، از داخل مجلس عربده کشان داد می زند:”من به عنوان یک مالیات دهنده راضی نیستم که یک قران از مالیات من قبل از اینکه خرج غزه شود برود برای لس آنجلسی های پفیوز خرج شود”! و بلافاصله توسط فاطمه مهاجرانی، منصور حقیقت پور و روزنامه اینترنتی “فراز” افشا می شود که دست کم در 6 سال اخیر حتی یک ریال هم مالیات نداده است!
همانگونه که بلافاصله رقبای کوچک زاده او را افشا می کنند که اصلا او مالیاتی پرداخت نکرده و این فقط شامل این مهره رژیم نمی شود، بلکه همه سران و سرداران و کارگزاران رژیم را در بر می گیرد که نه تنها مالیاتی نمی دهند، بلکه غارتگران مردم جامعه هستند. بدین ترتیب دعوا بر سر محفوظ ماندن و دست نخوردن سهم بری از دزدیها است که حتی در جنگ های زرگری و عوامفریبانه شان هم از آن غافل نمی شوند.
مهدی کوچک زاده که در این نمایش انزجار آور به دفاع از حق (ناحق) خود بر می خیزد و داد می زند که من راضی نیستم مالیاتی که می پردازم برای لس آنجلسی ها فرستاده شود، نماینده مجلس حکومتی است که 45 سال است علی رغم اعتراضات توده ای و عمومی مردم از کارگر، معلم، بازنشسته و کارمند گرفته تا کسبه و کشاورز و غیره نسبت به چپاول دسترنج ها، ثروت ها و مالیات هائی که به زور ازشان گرفته می شود، جدا از سرازیر کردن بخشی از آن به حساب های شخصی سران و سرداران و مدیران، خرج تقویت و تجهیز ماشین آدمکشی و گروه های تروریستی وابسته به خود در منطقه می کند.
این جانیان در جریان جنگ 8 ساله که برای استقرار حکومتشان براه انداختند، نه تنها مالیات از محروم ترین بخش های کارگران و معلمان و غیره می گرفتند، بلکه بدون رضایت و حتی بدون اطلاع آنها حقوق چند روزشان را به اصطلاح برای کمک به جبهه های جنگ برداشت می کردند. بعد از جنگ هم و تا امروز دستشان همچنان در جیب مردم است و هزینه تروریستهائی می کنند که در همین 15 ماه گذشته دریائی از خون در غزه و جنوب لبنان خلق کرده اند. در مسابقه کشتاری که یک طرف آن دولت ارتجاعی و ضد انسانی اسرائیل و طرف دیگرش جمهوری اسلامی و تروریستهای حماس و حزب الله و دیگر آدمکشان اسلامی بوده اند و در این میان ده ها هزار انسان بی دفاع را به کام درد آورترین نوع مرگ فرو برده و شیرازه زندگی میلیون ها نفر جان به در برده از بمباران ها، توپ باران ها و موشک باران های طرفین از هم گسسته شده است. این در حالیست که هزینه طرف اسلامی دخیل در این جنایات با چپاول حقوق و معیشت اکثریت مردم ایران تأمین شده است.
ما مردم در همه دوره های عمر حکومت آدمکشان و تروریست ها به چپاول دسترنج ها و ثروت های عمومی چه برای ثروت اندوزی های شخصی و چه برای جنگ افروزی و تروریست پروری و براه انداختن کشتار در غزه و لبنان و چه برای ماجراجوئی های هسته ای و موشکی اعتراض کرده و خواهان برخورداری از یک زندگی متعارف بوده ایم. ولی پاسخ جانیان حاکم همواره سرکوب، بازداشت و اعدام و کشتار بوده و از اینرو جنگی به طول 45 سال، تا به امروز میان مردم و جمهوری اسلامی بردوام بوده است. جنگی که بازنده آن جمهوری اسلامی بوده و تا سرنگونی اش ادامه خواهد داشت.
امروز جامعه با صدائی بلندتر بر سر رژیم فریاد می زند که حق ندارد معیشت و رفاه مردم را غارت کند و با آن در داخل و منطقه و هر جا که تروریست هایش بتوانند پا بگذارند آدم بکشند و ویرانی ببار بیاورند!
نمادهای میدانی این صدای بلند اعتراض، بازنشستگان و کارگران و پرستارانی هستند که هر هفته تجمع و اعتصاب می کنند و شعار علیه جنگ افروزی حکومت و اختلاسگران آن می دهند و طولی نخواهد کشید تا با توجه به ضعف و ناتوانی بی سابقه رژیم مردم در کل جامعه علیه همه جوانب حکمرانی حکومت به میدان بیایند و کارش را تمام کنند.