مصاحبه با شهلا دانشفر به پایان سال ١٣٩٦ نزدیک شده ایم، بحث دستمزدها گرم است! بالایی ها یا حاکمان چه میگویند؟

شهلا دانشفر: بحث حاکمان و بالایی ها بر سر میزان حداقل  دستمزدها، بحث بر سر چابیدن بیشتر کارگران و کل جامعه و تحمیل تباهی و فلاکت بیشتر بر آنان است.  بحث بر سر اجرایی کردن اقتصاد مقاومتی و به عبارت دقیقتر اجرایی کردن سیاست تشدید ریاضت اقتصادی و تحمیل آن بر گرده کل جامعه است. و این داستان زندگی کارگران و کل مردم در طول حاکمیت رژیم اسلامی است. از همین رو موضوع میزان حداقل دستمزدها، همواره یک موضوع مهم جدال کارگران با رژیم اسلامی بوده و در آخر هر سال که موعد تعیین آنست، این جدال بیشتر بالا گرفته و به مخمصه ای جدی برای حکومت اسلامی تبدیل میشود. خصوصا امسال بدنبال خیزش انقلابی مردم در دیماه که جرقه های اولیه اش در اعتراض به گرانی، بیکاری، فقر و به کل بساط دزدسالار حاکم زده شد و نیز در متن اعتراضات گسترده کارگری و فضای پر التهاب جامعه، موضوع ابعادی بسیار فراتری بخود گرفته و کاملا سیاسی است. در نتیجه در شرایطی که وضعیت اقتصادی رژیم اسلامی به یک بن بست تمام عیار رسیده است، در شرایطی که نزاعهای درون حکومت بشدت بالا گرفته و حتی تا مرز گذاشتن اختلافاتشان به رفراندوم در میان مردم رسیده اند، حکومت اسلامی برای تصمیم گیری در مورد این موضوع در موقعیت بسیار وخیم تری نسبت به هر سال قرار گرفته است.

در نتیجه انعکاس این وضعیت را بر روی فضا و  بحث های بالایی ها و به عبارتی حکومیتان بر سر موضوع تعیین حداقل دستمزدها میتوان به روشنی دید. به این معنا که از یکسو زیر فشار جامعه ای که علیه فقر بپا خاسته است، مجبورند به اینکه مردم در فشار اقتصادی دارند له میشوند، اذعان کنند و بعضا وعده و وعیدهایی دهند و از سویی دیگر اقتصاد سراپا دزدی و رانت خواری شان، آنچنان فلج شده است که همه تلاششان در جهت تحمیل دستمزدهای بازهم چند بار زیر خط فقر به کارگران و به تباهی کشیدن بیشتر کل جامعه است. تا بلکه چند صباحی دیگر برای خود عمری بخرند. بدین ترتیب بحث هایشان مثل همیشه اساسا بر سر خط فقر، خط بقا و خط تباهی زندگی و معیشت کارگران و کل مردم است. اما برای اجرایی کردن آن پر از تناقض و کشاکشند و بعضا به هذیان گویی افتاده اند. یک مثال گویای این ضد و نقیض گویی ها بحث بر سر میزان نرخ تورم و نرخ خط فقر در جامعه است. از جمله  بانک مرکزی جمهوری اسلامی نرخ تورم را در دیماه ده درصد اعلام کرد. اما بعد این موضوع با اظهارات ضد و نقیضی روبرو شد و بطور مثال محمد دامادی عضو کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی در جدالش با روحانی و برای نشان دادن  کارنامه شکست وی طی سخنانی میگوید: ” این نرخ قابل قبول نیست و قاعدتا تورم باید بسیار بیشتر از این نرخ باشد. باتوجه به افزایش بسیار زیاد نرخ ارز در ماه‌های اخیر، نرخ تورم باید بسیار بالاتر از نرخ اعلام شده باشد”.

از سوی دیگر برخی مقامات دولت  در هفته‌های گذشته، بحث «خط فقر ملی» را پیش کشیدند و و بیشرمانه اعلام کردند که خط فقر ملی حدود ۶۰۰ یا ۷۰۰ هزار تومان است. از جمله میدری معاون وزیر کار طی سخنانی با  روزنامه اعتماد با وقاحت تمام میگوید: “برای رسيدن به رقم فقر ملی، فرمول مشخصي را مدنظر قرار داده‌ايم بدين صورت كه فقر شديد يا همان خط فقر ملی را از حاصلضرب هزينه‌های خوراكی هر نفر در ٤ يا ٥ به دست می‌آوريم كه ميانگين آن چيزی حدود ٧٠٠ هزار تومان برای هر خانوار است كه بين ٣ تا ٥ نفر جمعيت دارند.» سخن میگوید. شورایعالی کار جمهوری اسلامی نیز سبد هزینه امسال کارگران را دو میلیون و ششصد هزار تومان رقم زده است با ذکر اینکه این مبلغ مبلغ شامل هزینه مسکن، بهداشت، آموزش و خوراکی و آشامیدنی هم می شود. این درحالیست که در سال ٩٥ خود حکومتیان در اظهاراتشان خط فقر را ٤ میلیون اعلام کردند و همانطور که کارگران در بیانیه هایشان اعلام کرده اند این رقم اکنون به بالاتر از ٥ میلیون تومان در ماه رسیده است. بنابراین تناقض گویی ها یشان را به روشنی میبینیم و این خود نشانگر استیصال و مخمصه ایست که دچارش شده اند و بخاطر همین است که چنین به هذیان گویی افتاده اند.

بعلاوه همه میدانیم که نه نرخ تورم اعلام شده بانک مرکزی و نه میزان سبد هزینه های تعیین شده از سوی شورایعالی کارشان هیچکدام بطور واقعی اعداد و ارقامی برای مبنا قرار دادن نیستند، بلکه همه اینها آمار و ارقامی اختیاری هستند که ربطی واقعی به سطح زندگی و معیشت مردم ندارند. سطح این نرخ ها را کم میگیرند تا به قول خودشان “با توجه” کردن به آنها، و بسته به اینکه چقدر سمبه کارگران پر زور باشد، آنها را در تعیین میزان حداقل دستمزد کذایی شان “لحاظ” کنند. و وقتی هم جدالهایشان بالا میگیرد، نرخ ها بالا میروند تا روی رقیب را کم کنند.

بدین ترتیب مشتی شکم سیر و دزد نشسته اند و بر سر میزان حداقل دستمزد کارگر بحث میکنند و تصمیم میگیرند.  و وقتی بحث از دستمزد کارگر یا معلم یا بازنشسته است، گفتمان ها بر سر خط فقر می چرخد تا توقع جامعه را در این نقطه نگاهدارند. و در مقابل حقوقهای نجومی نصیب مقامات عالیرتبه دولتی و آقازاده هایشان میشود. کارگران نه تنها به دستمزدهای چند بار زیر خط فقر بلکه به این فاصله عظیم طبقاتی اعتراض دارند.

کارگر کمونیست: افاضات شورایعالی کار، دولت و تشکلهای زرد(شورای اسلامی کار، خانه کارگر و انجمن های صنفی) مبنی بر وضعیت نابسامان دستمزدها و فاصله معیشت و خط فقر را احدی از کارگران باور نمیکند، اینها در نزدیک به ٤دهه گذشته ثابت کرده اند که دوست کارگر و دلسوز آنها نیستند! امسال میزان خط فقر و معیشت و زندگی طبقه کارگر را چگونه تعریف کرده اند؟

شهلا دانشفر: شوراهای اسلامی، انجمن های صنفی و خانه کارگریها و کل این تشکل های دست ساز حکومتی همواره نقش جاده صاف کن را برای رژیم جهت تحمیل دستمزدهای زیر خط فقر به کارگران را داشته اند. برای اینکه مزخرفات این حضرات را بر سر میزان حداقل دستمزد کارگران روشنتر جلوی چشم بگذارم. بد نیست مثالی از گفته های اصغر برشان دبیر اجرایی خانه کارگر استان اصفهان که قبلا هم از سوی دیگر عناصر خانه کارگریها ابراز شده بود، برایتان بیاوریم. اصغر برشان میگوید: ” شورای عالی کار باید در تعیین نرخ دستمزد یک دوره زمانی چهار ساله را درنظر بگیرد و به ازای هر سال علاوه بر تعیین دستمزد براساس نرخ تورم، ٢٥ درصد از خلاء فاصله میان نرخ دستمزد براساس تورم و نرخ دستمزد براساس سبد معیشت کالا را درنظر بگیرد و به درصد نرخ افزایش دستمزد اضافه کند. در این برنامه با پایان سال چهارم، فاصله بین نرخ تورم و سبد معیشت کارگران پوشش داده می‌شود و در پایان سال چهارم تعیین دستمزد براساس هر دو بند ماده ٤١ قانون کار صورت پذیرد. این راهکار می‌تواند به عنوان یک مکمل تا حدودی خلاء لحاظ نشدن سبد معیشت کارگران را پُر کند..”.

نسخه پیشنهادی اصغر برشان، نسخه ای در راستای پیاده کردن همان اقتصاد مقاومتی حکومتی است. او با این فرمولبندی عجیب و غریب همراهی خود را با تحمیل دستمزدهای بازهم چند بار زیر خط فقر به کارگران لاپوشالی کرده و عملا بر نرخ تورم تعیین شده بانک مرکزی که قرار است در تعیین حداقل دستمزدها، به آن “توجه” شود، مهر تایید میگذارد و دست آخر همه حرفش اینست که نهایتا دستمزد کارگران ٣٠ درصد اضافه شود. یعنی سطح آن به رقمی معادل یک میلیون و دویست هزار تومان و یک پنجم میزان خط فقری که خود حکومتیان قبلا اعلامش کرده اند، برسد. این چنین است که امسال نیز خانه کارگری های رژیم همچنان در کنار حکومت ایستاده و تلاششان منحرف کردن ذهن کارگران از خواست افزایش همین امروز و مستقیم دستمزدهاست. در برابر این تقلا ها کارگران با خواست حداقل دستمزدها ٥ میلیون جلو آمده اند و امسال جنبش بر سر خواست افزایش دستمزدها و علیه حقوقهای نجومی قویتر از هر سال به جلو گام بر میدارد.

 

کارگر کمونیست: کارگران چه میگویند؟ آیا اجماع کافی برای مطالبه دستمزهای پیشنهادی آنها بدست آمده است؟

شهلا دانشفر: بر اساس ماده ٤١ قانون کار جمهوری اسلامی، شورای عالی کار همه ساله موظف است میزان حداقل مزد کارگران را تعیین کند. اولین سخن کارگران اینست که شورایعالی کار را به عنوان مرجع تعیین میزان حداقل دستمزدها قبول ندارند.

کارگران کل بساط مسخره سه جانبه گری شورایعالی کار که دو طرف آن کارفرما و دولت حامی سرمایه داران اند و طرف سومش نیزتشکلهای دست ساز حکومتی هستند که تحت عنوان نماینده کارگران در این شورا حضور دارند، قبول نداشته و به  آن اعتراض دارند.

از نظر کارگران شورایعالی کار به طور واقعی  نهادی است که نماینده سرمایه داران و دولت حامی آنهاست که هر سال می نشیند و از بالای سر آنان بر سر قیمت فروش نیروی کار کارگر تصمیم میگیرد. از همین رو  در شرایطی که کارگران از حق دخالت در تعیین قیمت نیروی کارشان توسط نمایندگان واقعی منتخب خود محرومند، خودشان مستقیما وارد عمل شده و رقم اعلام میکنند و این خود به کارزاری مهم در جنبش کارگری تبدیل شده است.  این کارزاری است در اعتراض به دستمزدهای چند بار زیر خط فقر و به کل این بساط توحش و بربریت که نزدیک به یک دهه است که شکل گرفته و هر روز قویتر به جلو میرود.  این کارزار امسال با رقم حداقل دستمزدها ٥ میلیون به میدان آمده است.

نکته دیگر اینکه باز بنا بر ماده ٤١ قانون کار میزان حداقل دستمزدها باید با “توجه” به درصد تورمی که از طرف بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران اعلام می شود، تعیین گردد. نرخ تورم و یا سبد هزینه ای که هر سال با هزار جور سحر و جادو و با  در نظر گرفتن هزار جور مصلحت سیاسی برای نظام و اقتصاد کشورشان تعیین میشود، هیچ اعتباری برای کارگران و مردم ندارد. چطور که در دی ماه امسال نرخ تورم توسط بانک مرکز فقط ده درصد اعلام شد، و این آشکارا دروغی بیش نیست. و همه کس میدانند حتی اگر دستمزد ماهیانه ٥ میلیون تومان در ماه باشد، باز بدون برخورداری از درمان رایگان، تحصیل رایگان  تحصیلات لازم برای تامین مسکن، کفاف زندگی را نخواهد کرد.

نکته مهم اینجاست که در اعتراض به زندگی زیر خط فقر و حقوق های نجومی اجماعی وسیع و سراسری وجود دارد. از جمله هم اکنون کارگران با خواست حداقل دستمزد ٥ میلیون به میدان آمده اند و برای مثال ٩ تشکل کارگری چون انحمن صنفی برق و فلز کرمانشاه، اتحادیه آزاد کارگران ایران، کانون مدافعان حقوق کارگر، کمیته پیگیری برای ایجاد تشکلهای کارگری و اتحادیه نقاشان استان البرز در یک بیانیه و کارگران سندیکای شرکت واحد، سندیکای نیشکر هفت تپه و گروه اتحاد بازنشستگان در بیانیه مشترک دیگری بر این خواست تاکید کرده اند. همچنین یک خواست قطعنامه تجمع اعتراضی سوم اسفند بازنشستگان در مقابل مجلس نیز به این خواست اختصاص داشت. ضمن اینکه شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان و نیز ٥٣ انجمن صنفی کارگران ساختمانی در بیانیه ای در همین هفته  به دستمزدهای زیر خط فقر اعتراض کرده و اعلام کرده اند که اگر خط فقر ٤ میلیون است، دستمزدها باید بالاتر از این رقم باشد و دیگر حاضر به ادامه وضعیت برده وار کنونی نیستند. بدین ترتیب اعتراض به زندگی زیر خط فقر از یکسو و حقوقهای نجومی و اختلاس های میلیاردی از سوی دیگر موضوع اعتراض کل جامعه است و کارزار بر سرخواست حداقل دستمزد ٥ میلیون تومان به این مبارزه وسیع اجتماعی، پرچم میدهد و به لحاظ سیاسی جایگاه بسیار مهمی دارد.

کارگر کمونیست: موانع امروز کدامها هستند! تکلیف دولت و شورایعالی کار روشن است، کدام موانع در درون کارگران و طبقه مزدبگیر وجود دارند؟!

شهلا دانشفر: همانطور که در سوال قبل پاسخ دادم، هم اکنون اجماع وسیع و اجتماعی ای در اعتراض به زندگی زیر خط فقر در جامعه وجود دارد که میتواند زمینه وسیعترین اتحاد در میان کارگران، بازنشستگان، معلمان، پرستاران و بطور واقعی در میان ٩٩ درصدی های جامعه بر سر خواست حداقل دستمزد ٥ میلیون باشد. میگویم ٥ میلیون، چون این یک اعتراض مشخص به خط فقری است که سقفش امروز به ٥ میلیون در ماه رسیده است. و معنای اعلام چنین خواستی به معنای اعتراضی اجتماعی علیه فقر و علیه حقوقهای نجومی و کل بساط دزدسالار حکومت است. همچنین طرح این خواست، اعتراض مشخصی علیه تصمیم گیری بر سر زندگی و معیشت کارگران در نهادی چون شورایعالی کار است. و اعلام این اعتراض به معنای واقعی قدرتنمایی کارگران و بخش های عظیم حقوق بگیران جامعه در برابر این بساط بردگی است. حال وقتی در چنین ابعادی به این موضوع نگاه میکنیم. متاسفانه انتظار بیشتری برای گردآمدن تمامی تشکلهای کارگری، بازنشستگان، معلمان حول خواست حداقل دستمزد ٥ میلیون تومان است. اما علیرغم پیشروی هایی که داشته ایم و جلو تر به مواردش اشاره کردم، هنوز فاصله زیادی تا متحقق کردن این انتظار هست. میتوانم بگویم برخی برخوردهای رقابتی و بعضا سکتاریستی و فرقه گرایانه و کم سیاسی به مبارزه که بعضا دیده میشود، به سهم خود مانعی برسر راه شکل گیری چنین سطحی از اتحاد و همبستگی و قدرتمایی بزرگ کارگری است. وظیفه کارگران کمونیست، چپ و رادیکال است که بر این نوع موانع خرد فائق بیایند. از نظر من خواستهای سراسری ای چون خواست افزایش دستمزدها، خواست درمان رایگان و تحصیل رایگان برای همگان، خواست بیمه بیکاری برای همه کارگران بیکار اعم از زن و مرد، خواست ایجاد تسهیلات برای تامین مسکن، خواست لغو احکام امنیتی صادر شده برای فعالین کارگری، معلمان و کلیه فعالین سیاسی و آزادی تمامی زندانیان سیاسی همه و همه خواستهاییست که میتوان بزرگترین و وسیعترین اتحاد مبارزاتی را حولش شکل داد و کارزاری بزرگ و اجتماعی حول آنها به راه انداخت. نکته مهم دیدن جایگاه مهم این کارزار در جنبش کارگری، خصوصا در اوضاع سیاسی امروز جامعه و به میدان آوردن کل نیروی اجتماعی آن در این مبارزه است. و دیدن آن خود نقش تعیین کننده ای در رفع مانعی که به آن اشاره کردم، دارد.

وظیفه ما تلاش برای بردن وسیع این گفتمانها در میان کارگران و بخش های مختلف آن چون بازنشستگان، معلمان، بازنشستگان، جوانان بیکار و بخش عظیمی از حقوق بگیران جامعه است که با درد زندگی زیر خط فقر دست و پنجه نرم کرده و میخواهند از شر جهنم سرمایه داری حاکم خلاص شوند.

یک نقطه قدرت ما امروز برای پیشبرد این گفتمان ها، وجود ابزاری چون مدیای اجتماعی است. خوشبختانه امروز کارگران، معلمان، بازنشستگان و بخش های مختلف جامعه از طریق گروههای مبارزاتی ای که در تلگرام درست کرده اند، در تماسی هر روزه  با یکدیگر قرار دارند. و این بستری است که میتوان با استفاده از آن و جاری کردن گفتمان هایمان در این گروهها بیشترین اتحاد را حول خواست افزایش دستمزدها ٥ میلیون و موانع شکل دادن به مبارزه ای متحد بر سر این موضوع و دیگر مطالباتمان شکل دهیم.

همچنین تشکلهای موجود کارگری، رهبران چپ و رادیکال نقش تعیین کننده ای در پیشبرد این گفتمان ها و قدرتمند تر کردن هر چه بیشتر کارزار بر سر خواست افزایش دستمزدها داشته باشند. باید با تمام قوا وارد این کارزار شد.

کارگر کمونیست: حزب کمونیست کارگری هر سال اطلاعیه میدهد و تلاش میکند، بر افکار عمومی کارگران و فعالین کارگران تاثیرات معینی را برای دستیابی به دستمزد مناسب، بگذارد!  اقدامات امسال را برای ما تعریف کنید!

شهلا دانشفر: بحث ما بر سر میزان حداقل دستمزدها، خط رفاه است، نه خط فقر. اعتراض ما به کل این بساط تبعیض و نابرابری و بساط دزد سالاری سرمایه داری حاکم است. و اینها همه گفتمانهای چپ در جامعه است که هر روز بیشتر در جنبش اعتراضی کارگری و جنبش های اعتراضی دیگر به جلو آمده و خود را در شعارهای خیابانی این جنبشها بیان میکند. یک تلاش مهم ما تعمیق این گفتمان ها و اجتماعی کردن هر چه بیشتر آنست. تلاش دیگر ما نشان دادن نفس اهمیت موضوع مبارزه علیه دستمزدهای چند بار زیر خط فقر با خواست افزایش دستمزدها به رقم ٥ میلیون تومان و جایگاه مهم آن در فضای سیاسی امروز جامعه است. در همین راستا ما تلاش داریم که بیشترین اتحاد و همبستگی بر سر این موضوع را در جنبش کارگری و در سطح جامعه بوجود آوریم. ما میکوشیم که به تردید ها و ناباوری ها بر سر ممکن بودن چنین مبارزه ای پاسخ دهیم. البته چندین سال است که ما برای شکل دادن به چنین کارزاری تلاش کرده ایم و به سهم خود نقش مهمی در پیشروی های آن داشته ایم. اما همانطور که جلوتر اشاره کردم امسال وضعیت ویژه است و جلو رفتن هر چه قدرتمند تر این کارزار تاثیر مهمی در عمق بخشیدن به جنبش اعتراضی کل جامعه علیه شرایط موجود خواهد داشت. تلاش ما ایجاد بیشترین اتحاد و همبستگی در این مبارزه است.

تشکر از شرکتتان در این مصاحبه

 

اینرا هم بخوانید

جامعۀ زیر خط فقر و جنبشی گسترده بر سر معیشت – شهلا دانشفر

مندرج در ژورنال شماره ۸۷۰ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده …