همراه با موج دوم کرونا، شاهد موج گسترده تر اعتراضات مردمی هستیم. اقتصاد در هم شکسته جمهوری اسلامی زندگی و معیشت مردم و امروز در دل بحران کرونا جان آنها را نیز به خطر جدی انداخته است. بحث امروز بر سر گرسنگی، بی مسکنی و بی تامینی مطلق مردم و ابعاد فاجعه بار آنست و مردم هم یک پارچه در خشم و اعتراضند. این شرایط دارد جامعه را بسوی طوفانی به مراتب قدرتمند تر از آنچه در آبان ٩٨ و دیماه ٩٦ شاهد بودیم میبرد. در مقابل، امر حکومتیان نیز حفظ نظام و تداوم چپاول ها و دزدی هایشان است. برای آن نیز ابزار سرکوبشان را حدادی میکنند تا بلکه بتوانند چند صباحی بیشتر برای خود زمان بخرند. اما مردم ایستاده اند و کوتاه نمی آیند. در چنین شرایطی است که مقابله با فقر و گرسنگی و بی تامینی میرود تا به جنبش و خیزشی قدرتمند برای تامین معیشت و حفظ بقاء در کل جامعه تبدیل شود. جنبشی که خواستش داشتن یک زندگی انسانی است و با قدرت به جلو میرود و با حرکت خود جنبش سرنگونی را به جلو سوق میدهد.
همین امروز برای نمونه شاهدیم که محیط های کار در برابر اینهمه بی حقوقی و بی تامینی از اعتراض می جوشد. خودشان گفتند اگر کار تعطیلی شود، ٣٠ میلیون گرسنه به خیابان خواهند ریخت و نمیشود کار را تعطیل کرد. و با همین منطق مردم را به کام بیماری مرگبار کرونا رها کردند. و امروز بسیاری از کارگران و مردمی که برای گذران زندگی و بخاطر فقر و گرسنگی ناگزیر به رفتن بر سر کار هستند و جانشان را برکف دستشان گذاشته و در محیطهای کار حاضر میشوند تا بقایشان را حفظ کنند، هرروز در حال تجمع و اعتراض و اعتصاب در دفاع از زندگی و معیشت خود هستند.
از سوی دیگر خیل عظیم و میلیونی ای از مردم بیکارند. بنا بر آمارهای حکومتی در همین چند ماهه بحران کرونا یک میلیون نفر کار خود را از دست داده اند. و این میلیونها نفر هیچگونه تامینی ندارند. نه خبری از بیمه بیکاری هست و نه درمان رایگان و امکانات تحصیلی رایگان برای کودکان. این در حالیست که قیمت ها سرسام آور بالا میرود و هر روزه افزایش می یابد و کارگر میگوید با ده میلیون تومان هم نمیتوان زندگی کرد. زیر چنین فشار کمر شکن اقتصادی ای که مدام به کارگران و کل جامعه وارد میشود، مسکن نیز به یک معضل بزرگ اجتماعی تبدیل شده و بسیاری از مردم خانه و ماوای خود را از دست داده و به حاشیه نشینی و حتی به چادر نشینی کشیده شده اند.
در چنین شرایطی است که بخش عظیمی از همان ٣٠ میلیون گرسنه ای که حکومت وحشت از بیرون ریختنشان به خیابان را داشت، امروز در کارخانه های مختلف دارند به حرکت در می آیند. امروز پیشتاز همه کارگران در این حرکت، کارگران نیشکر هفت تپه هستند که بار دیگر به میدان آمده و شعارهای کوبنده شان علیه اختلاس ها و علیه فقر و بی تامینی در شهر شوش طنین انداخته است. چرا که در محیط کار نیز کارگر همراه با کار کردن با یک مشت دزد و چپاولگر روبروست که دستشان در دست خود حکومتیان است و ماهها دستمزد کارگر بالا کشیده میشود. حتی حق بیمه کارگر برای برخورداری از همان حداقل بیمه خدمات درمانی پرداخت نمیشود. اگر کارگر در سن بازنشستگی باشد نیز با معضل نپرداختن حقوق و بیمه بازنشستگی روبرو میشود . بعلاوه اینکه تحت شرایط بحرانی اقتصادی هر روزه خطر بیکاری بالای سرکارگر است. تحت چنین شرایطی از فشار معیشتی و بیحوقی مطلق است که کارگر هفت تپه ضمن اینکه فریادش از گرسنگی و اینکه توان خرید شیرخشک فرزندش را ندارد بلند است، میگوید تا آخر میجنگیم و حقمان را میگیریم و این صدای اعتراض کل جامعه است که چنین رسا از نیشکر هفت تپه فریاد زده میشود.
در همین شرایط شاهد تجمعات اعتراضی بخش های مختلف کارگری از جمله معلم، بازنشسته، کارگر برق فشار قوی، کارگران شهرداری ها و راه آهن، معدنچیان، کارگران مخابرات، نفت و پتروشیمی ها و عسلویه و صدها مرکز دیگر کارگری هستیم که با اعتصاب و اعتراض و راهپیمایی بر خواستهای بحق خود تاکید میکنند. در مواردی این اعتراضات ابعاد سراسری بخود گرفته است.
نکته قابل توجه اینجاست که مردم امروز دارند از وظیفه دولت در قبال تامین معاش خود سخن میگویند. و این گفتمانی است در ادامه اعتراضات کارگر، معلم، بازنشسته و مردم معترض که با شعار معیشت، منزلت، حق مسلم ماست، فریاد اعتراض خود را علیه فقر، تبعیض و نابرابری و کل بساط سرمایه داری وحشی حاکم بلند کرده و حکم به رفتن آن داده اند. با این تفاوت که این اعتراض امروز رنگ شرایط انفجاری کنونی جامعه را بخود گرفته است و همانطور که اشاره کردم جامعه دارد میرود تا با خیزشی عظیم تر به کل این بساط توحش و بردگی پایان دهد.
اولین نکته مورد تاکید اینست که حق معاش. حق برخورداری از ضروریات زندگی با استانداردهای متعارف و انسانی، حق مسلم و پایه ای همه مردم در هر شرایطی است. و امروز در شرایطی که مساله معیشت و جان انسانها به هم گره خورده است، تامین معیشت مردم توسط دولت به موضوعی عاجل و حیاتی تبدیل شده است. بویژه نکته قابل توجه اینجاست که امروز یک محور مهم اعتراضات مردم بر سر همین موضوع معیشت است. امروز حرف جامعه اینست که دولت در قبال زندگی و معیشت مردم مسئول است. باید این گفتمان را به جنبشی گسترده و قدرتمند در تمام جامعه تبدیل کرد.
تاکید ما بر پرداخت حقوق پایه و تامین زندگی همگان توسط دولت است. و حقوق پایه بدون هرگونه قید و شرطی شامل همه شهروندان بدون در آمد و کم در آمد جامعه میشود. بنابراین تمام کسانی که درآمدی ندارند یا در آمدشان پایین است، کارگر بیکار، کارگر شاغل کم درآمد، کارتون خواب، دستفروش، بازنشستگان، معلولین، کودکان کار، تن فروشان همه و همه باید از این حقوق برخوردار باشند.
رفتن بسوی اعتصابات سراسری، دادن پلاتفرم های مبارزاتی مشترک بر سر این خواست از سوی بخش های مختلف کارگران، معلمان، بازنشستگان، دانشجویان و دیگر بخشهای جامعه ، همه و همه گامهای مهم در این راستاست. نیشکر هفت تپه با بلند کردن پرچم شوراها الگوی خوبی از اعتراض سازمانیافته را در اختیار کل جامعه قرار داده است. در کنار نیشکر هفت تپه بایستیم و با گفتمان پرداخت حقوق پایه توسط دولت به همه مردمی که در آمدی ندارند و کم در آمد هستند، و در کنار آن درمان رایگان برای همه، تحصیل رایگان برای همه کودکان و داشتن مسکن مناسب صف متحد اعتراضمان را سراسری سازمان دهیم.
انترناسیونال 875