در روزهای منتهی به پذیرش جمهوری اسلامی بر سر نشستن بر سر میز توافق با آمریکا، قیمت دلار بین 100 تا 105 هزار تومان بود و به تبع آن قیمت کالاها و مخصوصا قیمت کالاهای اساسی از قبیل خوراک، پوشاک و دارو از 50 درصد تا دو برابر و حتی بیشتر نسبت به دو، سه ماه قبل تر افزایش یافت.
روز شنبه 23 فروردین که بعد از اعلام تسلیم خامنه ای در برابر ترامپ در نتیجه بالا گرفتن فشارهای همه جانبه، عراقچی وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی با “استیو ویتکاف” سرپرست هیئت مذاکره کننده آمریکائی در مسقط اولین دیدارشان را انجام دادند و بعد از پایان دیدار، عراقچی از نتیجه آن ابراز رضایت کرد، قیمت ارز و طلا کاهشی 4، 5 درصدی کرد و در ادامه آن روز بعد تحت تأثیر تبلیغات مقامات و رسانه های حکومتی همزمان با امنیتی کردن بازار و تزریق ارز، قیمت ارزها و طلا با سرعتی عجیب دچار ریزش شد تا حدی که ارزش دلار به 85 هزار تومان کاهش یافت و طلا و دیگر ارزها نیز به همان نسبت قیمت شان پائین آمد.
این ریزش قیمت ارز و طلا در مدت دو روز بلافاصله بعد از نشست مسقط بهانه ای برای سران حکومت جور کرد که با برجسته کردن آن به عنوان دستاورد اقتصادی اولین نشست بر سر توافق با ترامپ، پوششی عامه پسند بر رسوائی خامنه ای بگذارند. همه بر طبل عوامفریبی کوبیدند و به زعم خودشان سقوط آزاد دلار را نشانه پیروزی و موفقیت حکومت تسلیم شده خوددانستند و سعی کردند از آن برای تسکین دادن به اکثریت مردم به زیر خط فقر رانده شده و عصبی و خشمگین استفاده کنند. می خواستند بگویند حکومت به خاطر کاهش مشکلات معیشتی و گشودن دروازه به سوی رونق اقتصادی پای میز مذاکره رفته و فورا باعث کاهش درصد زیادی از تورم و گرانی شده است که اگر همچنان ادامه یابد دستاوردهای اقتصادی خیلی بیشتری را نصیب می کند؛ و این در حالی بود که قیمت کالاهای اساسی مورد استفاده اکثریت مردم کارگر و زحمتکش و محروم جامعه نه تنها هیچ کاهشی نیافتند، بلکه همچنان رو به افزایش هستند.
ولی شیادی های سران رژیم اینبار هم مثل همیشه با نفرت مردم توأم با تمسخر حرف های چند روز گذشته خامنه ای که می گفت:” مذاکره شرافتمندانه نیست” و تمسخر “خودنویس دزدی” غریب آبادی مواجه گردید. مردم که تجربه عوامفریب های حکومت در چنین شرایط را دارند، بهتر از هر کارشناس اقتصادی ای می دانستند که کاهش 20 درصدی قیمت دلار در مدت دو روز آن هم بلافاصله بعد از اولین نشست نماینده حکومت با نماینده ترامپ در حالیکه قیمت هیچ یک از کالاهای اساسی کاهش نیافته، باز هم حاصل یک ترفند و یک کلاهبرداری دیگر رژیم است که ناچار به تزریق ارز به بازار و ایجاد فضای امنیتی شده تا غیر واقعی بودن تأثیر مذاکره بر کاهش قیمت ها را بعنوان اتفاقی واقعی به جامعه القاء کند و اندکی از سنگینی فضای روانی ضد حکومتی بکاهند.
اما باز هم سر حکومت و سرانش به سنگ خورد و در برابر جامعه بی آبروتر شد. مردم به درستی به بازی های رسوا و نخ نمای رژیم اعتنائی نمی کنند، بلکه به پول ناچیزی که در جیب دارند و به میزان اجناس ضروری ای برای تأمین نیازهای روزانه زندگی شان که می توانند با آن چندرغاز خریدی کنند، باور دارند و تنها آن را معیار افزایش یا کاهش تورم و گرانی می دانند. از اینرو است که علی رغم کاهش های دستوری و موقتی و بدون پایه اقتصادی قیمت ارز و طلا دست از اعتراض بر نمی دارند و همچنان بر فشار خود بر حکومت می افزایند.
در این رابطه ادامه و گسترش اعتراضات نسبت به گرانی و مشکلات معیشتی ثابت کرده اند که سران رژیم نتوانسته و نمی توانند مردم را فریب دهند. در مدت یک هفته از زمان اولین نشست تا دومین نشست هیئت های جمهوری اسلامی و ترامپ بر سر توافقات هسته ای و بعد از ابراز رضایت خامنه ای از عقب نشینی اش، تجمعات اعتراضی هفته ای بازنشستگان تأمین اجتماعی، کشوری (معلمان، علوم پزشکی و مخابرات) طبق معمول و با قدرت برگزار شدند و کارگران پالایشگاه دوازدهم پارس جنوبی، کارگران برق منطقه ای فارس و کارگران پروژه ای زیرسازی راه آهن مبارکه دست به اعتصاب زده اند. همچنین بلافاصله روز بعد از “پشتک و وارو” زدن های عراقچی پس از پایان دومین نشست در “رم”، کارگران پیمانکاری نفت و گاز گچساران و بازنشستگان فولاد و معدن اصفهان و کرمان و بازنشستگان تأمین اجتماعی خوزستان و شوش دست به تجمع و اعتصاب زده و بازنشستگان شهرهای مختلف فراخوان به تجمع اعتراضی برای روزهای آینده را داده اند.
به این ترتیب بازنشستگان و کارگران که همواره صدای اعتراض اکثریت محروم و عموم مردم معترض جامعه علیه جمهوری اسلامی بوده اند، پاسخ درخور خود را در شرایطی که رژیم در تقلای لاپوشانی عقب نشینی و تسلیم خود در برابر ترامپ با نمایشات و تبلیغات دروغین بازگشائی مسیر رونق اقتصادی و بهبود شرایط معیشتی است، می دهند و به حکومت اجازه بهره برداری نمی دهند.
در نتیجه همین فشارهای اعتراضات کارگران و بازنشستگان و زیر سایه اعتراضات عمومی، سران رژیم به موازات هیاهوها و ابراز رضایت ها از نتیجه تاکنونی نشست هایشان با نمایندگان ترامپ، صحبت از ناروشنی و حتی ناامیدی از تأثیرات تسلیم هسته ای بر اقتصاد و معیشت مردم میکنند. خود خامنه ای بعد از برگزاری اولین نشست عراقچی با استیو ویتکاف اعلام کرد که حل مشکلات اقتصادی با مذاکرات عمان ارتباطی ندارد و به صراحت انتظارات از رونق اقتصادی و بهبود اوضاع معیشتی چه با توافق و چه بی توافق را بی اساس دانست.
از اینرو تنها راه برای پایان دادن به فقر و گرانی و همه فلاکت های اجتماعی ادامه اعتراضات در سطوح سراسری و عمومی است و برای این کار نیازمند ایجاد شبکه های سازماندهی در همه مراکز و محافل کارگری و اجتماعی هستیم.
روز جهانی کارگر مجال مناسبی برای ایجاد ارتباطات مورد نظر است. با گسترش و مشترک کردن فعالیت های خود برای برگزاری مراسمات روز جهانی کارگر و همچنین در مراسمات این روز قرارهای خود را برای تداوم ارتباطات و ایجاد شبکه ها بگذاریم و به آنها پایبند بمانیم.
کارگر کمونیست ۸۸۰