کارگران در هفته ای که گذشت

انترناسیونال ۶۹۷

 

هپکو، طنین پر قدرت اعتراض کل کارگران

دومین هفته از اعتراضات قدرتمند کارگران هپکو در اراک را پشت سر گذاشتیم. اعتراضات این کارگران از اوائل دیماه آغاز و از هجدهم دیماه، شتاب بیشتر و هر روزه بخود گرفت و همچنان ادامه دارد.

هفته گذشته بیش از هزار کارگر هپکو با شعار “زیر بار ستم نمیکنیم زندگی – جان فدا میکنیم در ره آزادگی”؛ “وای از این وضع – وای از این وضع”، به خیابان آمدند، پای کوبیدند و سرود آزادگی سر دادند، در این هفته کارگران این کارخانه  با شعارهایی چون “یه اختلاس کم بشه، مشکل ما حل میشه”؛ “مسئول بی لیاقت، استعفا، استعفا” در خیابانهای اراک مارش رفتند.

اعتراض کارگران هپکو به وضع بلاتکلیف کاری، خطر بیکار شدن از کار و ٥ ماه دستمزد پرداخت نشده است. این کارگران ازاینکه بعد از سالها کار کردن، زندگی و معیششان در خطر است، حتی دستمزدی که برایش کار کرده اند، با تاخیر پرداخت میشود، از اینکه با وعده و وعید آنها را سر میدوانند و تامینی ندارند، به خشم آمده و فریاد اعتراضشان به دزدیهای مقامات و نابرابری آشکار حاکم بر جامعه، است.

جالب اینجاست که شورای اسلامی و دارو دسته هایشان تلاش دارند، اعتراضات کارگران هپکو را به خواست بازگرداندن مالکیت کارخانه به دولت که خود نیز سودی در آن دارند، جهت دهند. اما کارگران با شعارهایشان کل این بردگی و بیحقوقی را به چالش میکشند.

تجمعات هر روزه کارگران هپکو، راهپیمایی هایشان در خیابانهای وسط شهر تصویر دیگری به فضای شهر اراک داده است.

گفتگوی یکی از بینندگان کانال جدید با یکی از کارگران هپکو تصویر روشنی از وضع این کارگران و اعتراضاتشان بدست میدهد. متن گفتگو را در زیر میخوانید:

پای صحبت دوستانی از هپکو

کارگران شرکت هپکو به تولید و تامین ماشین آلات راه‌سازی، معدنی و کشاورزی از جمله ماشین آلاتی بیل چرخ زنجیری، بیل چرخ لاستیکی، بلدوزر، لودر ، بهکو لودر، مینی لودر، غلطک، گریدر، شاول، دامپتراک، لوله گذار، کمباین، تراکتور اشتغال دارند. در این کارخانه از سال ٨٦ تا کنون تعداد کارگران به نصف رسیده است. همچنین یک معضل کارگران همانند بسیاری از کارخانجات دیگر تعویق پرداخت دستمزدهاست. اما حقوقهای چند ده میلیونی بعضی از مدیران هیچوقت عقب نمی افتد. مرتب از ما خواسته میشود صبر داشته باشیم. ولی طلبکاران که صبر ندارند. مگر میشود این وضع را ادامه داد.

کلا از فروردین ۹۴ بصورت علی الحساب حقوق های ما پرداخت شده است. شاید تنها در یک مقطع برای ٤ ماهی حقوق ما کامل پرداخت شده باشد. این که وضع نشد. حقوقها باید بموقع پرداخت شود.

ماهها حقوقمان را نمیدهند. وقتی هم به منزل میرویم باید جواب بچه هایمان را بدهیم. همه ما زیر فشار عصبی و زندگی هستیم. ما جواب میخواهیم. این وضعیت باعث از هم پاشیده شدن بسیاری از خانواده ها شده است.

برخی از پرسنل شرکت ما هم خودشان و هم همسرشان از کارکنان این شرکت هستند. و وقتی ٥ ماه هم دستمزد نداده اند. ببیند بر این بیچاره ها چه میگذرد.

مشکل ما فقط نپرداختن دستمزدها نیست. سطح آن هم نیز نازل است. خود جنابشان حقوقهای نجومی میگیرند. اما حق ما را نمیدهند. با این همه گرانی و مخارج زیاد گذران زندگی عذاب آور و سخت شده است .

ما خواستار احیای هپکو و امنیت شغلی مان هستیم. همکاران ما باید سرکارشان برگردند. کارخانجات دیگر در اراک مثل آوانگان و صنایع را بستند. کارگران این کارخانجات بیکار شدند. چه کسی از حالشان میپرسد. تمامی این صنایع باید احیا شوند. ما حقمان را میخواهیم. نپرداختن دستمزد وعده بردار نیست. ٥ ماه طلب داریم. از کجا بیاوریم. این زندگی نشد. گذران نداریم. برخی از ما تنها منبع درآمدمان همین حقوق ناچیز شرکت است و نمیدانیم چه کنیم. روزگار سختی را بدون حقوق می گذرانیم. میزان حقوق ما تازه اگر هر ماه به صورت کامل هم پرداخت شود، باز هم با خرج و مخارجمان جور در نمی آید. با این وضعیت چه طور جواب مخارج خانواده را بدهیم. حقوق ما کارگران باید همانند افزایش حقوق مدیران ارشد شرکت افزایش داشته باشد. برخی از مدیران شرکت هپکو حقوقی بیش از سه میلیون تومان دریافت می کنند. اما حقوق ما کارگران حداکثر یک میلیون تومان است. کارمندان ارشد که جای خود دارد. پرداخت حقوق آنها هیچگاه به تعویق نمی افتد. اما ما ٥ ماه است حقوق نگرفته ایم. بهانه می آورند که شرکت بیشتر از سیصد میلیون به بانکها بدهکاره. به ما چه. مگر این پول را به ما داده اند.”.بدین ترتیب کارگران هپکو در اراک پیگیر خواستهایشان هستند. کارگران هپکو کوتاه نمی آیند.

پلاسکو فراموش نمیشود

روز ٣٠ دی ساختمان پلاسکو که دچار حریق شده بود، تماما فرو ریخت. فاجعه دردناکی که در آن شماری از کسانیکه خود نجات دهندگان انسانها از طعمه حریق بودند، جان باختند. قربانی شدن دردناک شمار نامعلومی از آتش نشانان جسور و مردم در میان آتش و آوار پلاسکو دردناک است. اما در برابر این غم ، مردم پاسخ را در سوگ نشینی ندیدند، بلکه بیانیه های پر شوری که از سوی انجمن ها و نهادهای مختلف کارگری، دهها تشکل و انجمن دفاع از حقوق کودک و  معلمان، کانون نویسندگان و بخش های مختلف جامعه انتشار یافت، و  کارزار سراسری شمع و گل سرخ که با ابتکار مردم در شهرهای مختلف در همبستگی با آتش نشانان و جانباختگان این فاجعه دردناک شکل گرفت، کل توحش و بربریت سرمایه داری حاکم به چالش کشید.  آخرین نمونه با شکوه از این همبستگی ها، اعلام پشتیبانی کارگران برق فشار قوی از آتش نشانان و قربانیان فاجعه پلاسکو است.

فاجعه پلاسکو، جرقه ای دیگر بر نزاعهای درون حکومتی زد. هشدارهایشان بر سر خطر “بحران اجتماعی ” در پی این اتفاق دردناک بالا گرفت. درخواست استعفای قالیباف شهردار تهران به میدان کشیده شد. مسجد جامعی از عناصر اصلی باندهای شورای شهر تهران به همراه سایر اعضای آن، دست به یکسری افشاگری از کم کاریهای شهرداری و نهادهای مربوطه زدند. و در میان این نزاعها بار دیگر اسنادی از دزدی ها و به چاپ به چاپ هایشان رو شد. کار به جایی کشیده شد که مجلس ناچار شد بررسی موضوع را در دستور کارش قرار دهد. و همچنان نزاعشان تند است.

بعد از پلاسکو

فاجعه پلاسکو قربانی بسیاری گرفت. جان باختن عزیزانی در این فاجعه دردناک بود، و امروز ما مردم مدعی هستیم و خواستهایی داریم. حکومت اسلامی و مشتی سرمایه دار دزد مسئول مستقیم این فاجعه دردناکند. دولت و دست اندرکاران امر و شهردارشان در تهران مسئول این فاجعه عظیم انسانی اند. مسببین و عاملین فاجعه پلاسکو باید محاکمه شوند. نام تمامی جانباختگان این اتفاق هولناک باید دقیقا اعلام شود. و باید بازماندگان و تمامی قربانیان آن زندگی شان تامین گردد.

آنچه در پلاسکو گذشت یک هشدار است. عاملین فاجعه پلاسکوبرای مردم شناخته شده اند. قبلا در مورد ناامنی این مکان تجاری هشدار داده بودند. اما  کاری نکردند و بخاطر سودجویی هایشان،  به کسبشان ادامه دادند، تا این فاجعه آفریده شد. در مورد سه هزار دیگر ساختمان در تهران نیز هشدار داده شده است و همچنان موضوع مسکوت است. و نه تنها این بلکه بسیاری از اماکن عمومی، مدارس، و محیط های کاری به لحاظ امنیتی خطر ساز هستند. و اینها را میگویند و کاری نمیکنند، چون منافعشان ایجاب نمیکند. چون زندگی مردم برایشان ارزشی ندارد. ما یک زندگی امن میخواهیم. امن شدن تمامی مراکزی که ناامن اعلام شده است، فوری است . نباید فرصت داد. فشار بیاوریم و آنرا برحکومت تحمیل کنیم.

بدنبال فاجعه پلاسکو و قربانی شدن شماری از کارگران آتش نشان، خواستهای برحق  هزاران کارگر آتش نشان که سالهاست پیگیرش هستند و برای آن بارها اعتراض کرده اند، از جمله خواست تامین تجهیزات ایمنی با استاندارد قابل قبول و امن در ایستگاههای آتش نشانی و بهبود شرایط زندگی آتش نشانان بیش از بیش به جلو آمده است. این خواستها مستقیما به امنیت جامعه و زندگی این کارگران مربوط است. اکنون که  آتش نشانان به مرکز توجه جامعه تبدیل شده و با حمایتی اجتماعی روبرویند، میتوانند با اتکاء به قدرت این پشتیبانی ها با خواستهایشان جلو بیایند. میتوانند تشکل سراسری خود را شکل دهند و با نیروی بیشتری پیگیر مطالباتشان شوند.

بدنبال فاجعه پلاسکو امروز بحث بر سر ٤ هزار انسانی است که با فروریختن این مرکز تجاری در تهران کارشان را از دست داده اند. بحث بر سر اینست که به غیر از این ٤ هزار نفر، هزاران کارگر دیگر هستند که به صورت غیر مستقیم در رابطه با فعالیت کارگاه‌های ساختمان پلاسکو مشغول کار بودند که وضعیت آنها نیز معلوم نیست.  این هم بعد  دیگر فاجعه انسانی است که در پلاسکو روی داد. وزارت کار جمهوری اسلامی از کارگران زیان دیده این مرکز تجاری خواسته است که برای “بیمه بیکاری” ثبت نام کنند. تا در صورت داشتن “شرایط دریافت استفاده از خدمات صندوق بیمه بیکاری” ظرف یک هفته “بیمه بیکاری” برایشان مقرر شود. بر همگان روشن است که آنچیزی که به آن بیمه بیکاری میگویند، با مبلغ  ناچیز و مدت محدود و هزار اما و اگرش شامل بسیاری از این جمعیت هزاران نفره که از کار بیکار شده و هست و نیستشان را از دست داده اند، نخواهد شد. این را خودشان نیز اذعان کرده اند. این هیاهو را به راه انداختند که در این روزهای داغ ماجرا جلوی جمع شدن هزاران کارگری که در این اتفاق دردناک کارشان را از دست داده اند و هیچگونه تامینی ندارند، بگیرند. تا صف اعتراض آنان را پراکنده کنند و با سردواندنشان برای مدتی برای خود وقت بخرند و بحرانی دیگر را از سر بگذرانند. چون میدانند این اتفاق در کنار خشم عظیمی که مردم از چنین فاجعه ای  پیدا کرده اند، در کنار فضای ملتهبی که در میان هزاران کارگر آتش نشان وجود دارد و در کنار خیل عظیم میلیونی بیکاری در جامعه نتیجه اش چه خواهد بود.

با قدرت همبستگی اجتماعی ای که در همین مدت با قربانیان پلاسکو آتش نشانان به میدان آمد، میتوانیم پیگیر خواستهایمان شویم. دور این مطالبات جمع شویم و گروههای مبارزاتی مان را شکل دهیم . پلاسکو یک هشدار بود. از دل این اتفاق تکاندهنده باید متحد تر و متشکل تر بیروی بیاییم.

گرامیداشت جانباختگان فاجعه پلاسکو را به صحنه همبستگی با خانواده های این عزیزان و اعتراضات و خواستهایمان تبدیل کنیم. فاجعه ای که در پلاسکو روی داد بیش از بیش توحش سرمایه داری حاکم و مشتی سرمایه دار مفتخور را در مقابل جامعه گذاشت. به این بربریت باید پایان داد.

اینرا هم بخوانید

اعتصاب و اعتراضات کارگری در صنعت نفت گفتگو با کاظم نیکخواه و شهلا دانشفر

گفتگو با کاظم نیکخواه و شهلا دانشفر در تلویزیون کانال جدید سیما بهاری: جامعه ایران …