کلودیا روت به سران ایران: اگر خواهان تعامل با جهان هستید تمام زندانیان سیاسی را آزاد کنید
نائب رئيس پارلمان آلمان خواستار آزادی زندانیان سیاسی ایران شد. به نظر او بحران کرونا فرصتی است تا ایران به جامعه جهانی برگردد، اما پیش از آن باید با مردم خود رفتاری شایسته داشته باشد. گفتوگوی اختصاصی با دویچه وله فارسی.
لودیا روت، نائب رئيس مجلس فدرال آلمان و از اعضای رهبری حزب سبزهای آلمان، همیشه به اوضاع اجتماعی و سیاسی ایران توجه داشته است. او که به ایران نیز سفر کرده، به ویژه با وضعیت نابسامان حقوق بشر، پایمال شدن حقوق زنان و اقلیتهای ملی و مذهبی در جمهوری اسلامی آشنایی نزدیک دارد.
در روزهای گذشته، به ویژه در ارتباط با استمداد ایران از جامعه جهانی برای مقابله با ویروس خطرناک کرونا، زمزمههایی از امکان باز شدن دیپلماسی ایران در ارتباط با جامعه بینالمللی به گوش میرسد. به نظر کلودیا روت تعامل ایران با جامعه بینالمللی به رفتار سران جمهوری اسلامی بستگی دارد، و قبل از هر چیز تصحیح برخورد ناخوشایند آنها با موازین حقوق بشر.
در آخرین روز پایان سال خورشیدی، پنجشنبه ۲۹ اسفندماه، برابر ۱۹ مارس “دویچه وله” (فارسی) گفتوگویی اختصاصی با کلودیا روت انجام داد که در زیر نقل میشود.
دویچه وله: شما بارها نسبت به وضعیت حقوق بشر در ایران حساسیت نشان دادهاید؛ در سفری که چند سال پیش به ایران داشتید هم تأکید کردید که نباید رابطه آلمان و ایران تنها بر پایه برنامه هستهای جمهوری اسلامی و تجارت با ایران استوار باشد.
روت: از آن هنگام وضعیت حقوق بشر در ایران باز هم بدتر شده است. این روزها با شیوع ویروس کرونا خطر بزرگی جان افرادی را تهدید میکند که به دلایل سیاسی در زندان هستند. به همین خاطر است که نسرین ستوده و عده زیادی از زندانیان اعتصاب غذا کردهاند. زندانیان به شرایط خشونتآمیز و غیرانسانی در زندانها و همچنین به مندرجات مشکوک و ناروشن اتهامات خود معترض هستند.
آیا غیر از شما و چند نماینده دیگر، سایر سیاستمداران آلمان هم به شرایط اختناقآمیز در ایران توجه دارند؟
بگذارید یادآوری کنم که امروز آخرین روز سال ایرانی است و مردم در سراسر ایران خود را برای بزرگترین جشن ملی کشور آماده میکنند. عید نوروز که باید سرشار از شادی و سرخوشی و امید برای همگان باشد، در فضای اندوه گسترش اپیدمی کرونا و بحران شدید اقتصادی برگزار میشود. از این جهت من خود را در کنار ایرانیان حس میکنم.
واقعا غمانگیز است که جامعه بینالمللی فقط پس از اطلاع از اعتصاب غذای نسرین ستوده نسبت به وضعیت ناگوار زندانیان بیشمار در ایران توجه نشان میدهد. خانم ستوده از سر نومیدی و درماندگی فریادی کشیده است که من امیدوارم به گوش همه برسد. وضعیت زندانیان بیشمار در ایران غیرقابلتحمل است و حالا با گسترش اپیدمی بدتر شده است.
به نظر من دولت آلمان فدرال وظیفه دارد به یاری انسانهای شریف و شجاعی مانند نسرین ستوده و نرگس محمدی و بسیاری دیگر که بیگناه به زندان افتادهاند برود و آزادی بی قید و شرط آنها را خواستار شود. باید در هر فرصتی این تقاضا را در برابر حاکمان ایران فریاد زد: نسرین و نرگس و زندانیان سیاسی را آزاد کنید!
این که رهبری ایران بسیاری از زندانیان را عفو کرده، اقدامی مثبت اما غیرکافی است. به همین دلیل باید با پیگیری بیشتر از آنها بخواهیم اصول حقوق بشر را رعایت کنند. من همصدا با انسانهای بیشماری در ایران از دولتهای اروپایی و دموکراتیک انتظار داریم که این خواست را دنبال کنند. باید بدانیم که وضعیت در ایران به هیچوجه ابدی و غیرقابلتغییر نیست.
وقتی محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، در پیام نوروزی خود از همه ایرانیان میخواهد که در کنار میهن خود باشند، این سؤال پیش میآید که چرا خود رژیم با افراد ایرانی مانند نسرین ستوده و نرگس محمدی رفتاری چنین ناشایست دارد.
شما شخصا چه تقاضایی از حکومت ایران دارید؟
میدانیم که ایرانیان سال خیلی بدی را پشت سر گذاشتند. وضعیت اجتماعی و اقتصادی کشور وخیم است: کمبود آب و خشکسالی، سیلاب و تغییرات اقلیمی خطرات بزرگی برای کشور هستند. افزون بر این بیتدبیری و فساد بیداد میکند. از همه بدتر در سالی که گذشت حکومت با بیرحمی و خشونتی شدید به سرکوب کسانی پرداخت که به خاطر حق و عدالت به خیابان رفته بودند، یعنی کسانی که صدای خود را علیه بیداد و اختناق بلند کرده بودند. به گفته ناظران و گزارشگران صدها نفر از این مردم دادخواه به قتل رسیدند. پس از ماجرای سقوط هواپیمای اوکراینی به خانواده قربانیان حتی اجازه سوگواری داده نشد.
دولتهای اروپایی باید در هر فرصتی به شکلی خستگیناپذیر به نقض مداوم و خشن حقوق بشر در ایران و محدودیت حقوق اساسی اعتراض کنند. رعایت حقوق بشر باید پیششرطی باشد برای بهبود روابط دوطرفه. در شرایط فاجعههای طبیعی و گسترش اپیدمی ارسال کمکهای انسانی البته اولویت قطعی و فوری دارد. مشکلات با ایران اما بیش از این حرفهاست. جمهوری اسلامی باید سیاست منطقهای خود را، در رابطه با سوریه و عراق و کشورهای خلیج فارس و همچنین در قبال اسرائیل از بنیاد تغییر دهد. این نظام باید به رفتار قلدرانه با مردم خود، با زنان و اقلیتهای قومی و دینی، و تداوم توسل به مجازات اعدام پایان دهد. این کاستیها به هیچوجه با مبانی حقوق بشر و تعهدات ایران نسبت به عهدنامههای بین المللی سازگار نیست. به موازات این مسائل میتوان در جهت احیای توافق هستهای ایران (برجام) با قدرتهای بزرگ نیز تلاش کرد.
آیا آلمان فدرال قادر است بر حکومت ایران فشار وارد سازد؟
در تعامل با رژیم ایران هیچ داروی معجزهآسایی وجود ندارد. مهم آن است که ما در تمام سطوح رویکردی اخلاقی و اصولی داشته باشیم. به سخن دیگر ما از سویی باید در هر موقعیتی رفتار و گفتاری روشن داشته باشیم؛ از سوی دیگر دولت آلمان اگر بخواهد مورد اعتماد باشد باید عملکرد خود را با موازین حقوق بشر همساز کند. برای نمونه صدور اسلحه به مناطق بحرانزده یا بدرفتاری با پناهجویان به هیچوجه قابلتوجیه نیست.
نباید از خاطر ببریم که لغو توافق هستهای (برجام) از سوی حکومت دونالد ترامپ به اعتماد ملل به شدت آسیب زد و به طرز بیسابقهای دیپلماسی بینالمللی را تضعیف کرد. افزون بر این باید از تحریمهای یکجانبه ایالات متحده انتقاد کرد که اگر مانع یاریهای انسانی شده باشد، قطعا از نظرگاه حقوق ملل قابل دفاع نیست. واقعیت این است که نه اتحادیه اروپا و نه طرفهای دیگر توافق هستهای به تعهدات خود عمل کردند. این انتقاد به آنها وارد است که در برابر سیاست تهاجمی آمریکا هیچ عزم و ابتکاری از خود نشان ندادند. من در گام اول طرفدار برچیده شدن تمام محدودیتهایی هستم که از ارسال مواد غذایی و دارویی و تجهیزات و کالاهای پزشکی به ایران جلوگیری میکنند.