عبدل گلپریان
رضا پهلوی گفته است: “امسال برای شرکت در کنفرانس امنیتی مونیخ دعوت شده بوده اما وزارت خارجه آلمان مانع حضور او در این کنفرانس شده است. او نوشت که در برلین، تصمیم گرفته شده است مردم ایران را به حاشیه برانند و صدای ایشان را خاموش کنند و در عوض، جمهوری اسلامی را راضی نگه دارند”.
اینکه دولت آلمان یا دولت هر کشور دیگری با جمهوری اسلامی لاس می زند امر تازه ای نیست بلکه سیاست رسمی این دولتها در مناسباتشان با دیگر دولتها از سر منافع خودشان است. در تاریخ ایران دولتهای غربی با محمد رضا شاه هم همین سیاست را دنبال می کردند. دورانی با محمد رضا شاه و طی بیش از چهار دهه اخیر هم با جمهوری اسلامی.
اما نکته قابل توجه در عصبانیت رضا پهلوی این است که خود را نماینده تام الاختیار مردم ایران معرفی می کند. وقتی می گوید: ” مردم ایران را به حاشیه رانده و صدای ایشان را خاموش کرده اند” همان رویکرد قیم مابانه در قبال مردمی است که یکبار تاج و تخت را بر زمین کوبیدند و اینبار هم با فریاد، انقلاب زن زندگی آزادی که رضا پهلوی طی بیش از ۲ سال و نیم اخیر به شیوه های مختلف در برابر آن ایستاد، می خواهند عمامه، قوانین و کل ساختار حکومت اسلامی را بر زمین بکوبند.
پرروئی رضا پهلوی حد و مرز ندارد. “هم علیه انقلاب زن زندگی آزادی و هم نماینده و سخنگوی مردم”. در این تردیدی نیست که دولتهای غربی با هر جانوری نظیر حکومت اسلامی، طالبان و داعش، مادام منافعشان اقتضا کند برایش فرش قرمز پهن خواهند کرد اما روی خوش نشان ندادن به رضا پهلوی از طرف اعضای کنفرانس مونیخ این پیام را هم در خود دارد که آنان او را به رسمیت نمی شناسند.
خودشیفتگی رضا پهلوی دست کمی از قلدری حاکمان اسلامی در آویزان کردن مدال کفالت بر سینه خود ندارد. ادا و اتورار رضا پهلوی بیش از هر چیز خنده خواننده نوشته او را به دنبال خواهد داشت.
همان مردمی که عزم جزم کرده اند حکومت اسلامی را بزیر بکشند و با انقلاب خود دولتهای غربی را رسوا کنند، اجازه هم نخواهند دارد فردی به اسم رضا پهلوی که تمام افتخارش این است که پسر پدرش است خود را بجای آنان قالب کند.
عبدل گلپریان
۶ فوریه ۲۰۲۵