هنوز یک روز از تصویب قطعنامه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی علیه جمهوری اسلامی بهخاطر نقض تعهداتش در زمینه منع گسترش سلاحهای هستهای نگذشته بود که دولت ارتجاعی و تروریستی اسرائیل حملات هوایی و موشکی و پهپادی وسیعی علیه مراکز هستهای، نظامی و محلهای اسکان فرماندهان ردهبالای نظامی بخصوص سپاهی و متخصصان هستهای جمهوری اسلامی را آغاز کرد و همچنان با شدت و گسترش رو به افزایشی ادامه دارد.
در روزهای قبل از تصویب قطعنامه آژانس علیه جمهوری اسلامی، خامنهای و بقیه سران رژیم در پاسخ به پیشنهاد اخیر ترامپ مبنی بر برچیدهشدن کلی غنیسازی اورانیوم توسط جمهوری اسلامی در ازای ایجاد یک کنسرسیوم غنیسازی اورانیوم با غنای پایین و تحت نظارت آمریکا در خارج از خاک ایران یک دوره دیگری از رجزخوانی و گندهگویی را براه انداخته بودند که چشمانداز رسیدن به توافق را تاریک کرده بود و مهمتر این بود که بلافاصله بعد از اعلام تصویب قطعنامه، رئیس سازمان انرژی اتمی رژیم دستور راهاندازی یک مرکز جدید غنیسازی در مکانی بهزعم خودش امن و جایگزینی سانتریفیوژهای نسل اول با نسل ششم در “فردو” را صادر کرد که بیتردید مجموعه این برخوردها و اقدامات حکومت اسلامی در ترغیب دولت اسرائیل به جلو انداختن حمله نظامی مؤثر بودند.
اسرائیل در اولین مرحله از حملهاش به منازل فرماندهان نظامی و سپاهی، متخصصان هستهای و مراکز هستهای و موشکی رژیم در جمعهشب ۲۳ خرداد، ضمن خسارت رساندن به مراکز هستهای و موشکی، دهها فرمانده ارشد نظامی و کارشناس کلیدی هستهای حکومت را به هلاکت رساند. خبر به هلاکت رسیدن این جانیان رژیم که سوابق طولانیای از جنایت، فساد و دزدی به درازای عمر ننگین رژیم را در کارنامه سیاه و تبهکارانهشان دارند، باعث خوشحالی عمومی شد.
اما در کنار کشتهشدن جنایتکاران رژیم، متأسفانه تعدادی از شهروندان بهخاطر نزدیکی منازلشان با ساختمانهای فرماندهان و کارشناسان مورد حمله واقع شده رژیم و همچنین در جریان حملات دولت اسرائیل به مراکز نفتی و گازی در روزهای بعد جان خود را ازدستدادهاند که باعث اندوه مردم و بعلاوه ترس و اضطراب نسبت به خطراتی که جان و مالشان را بهطورجدی تهدید میکند، شده که باید محکوم و مورد اعتراض جدی قرار گیرد.
اما جنگ شروع شده از شب جمعه ۲۳ خرداد میان جمهوری اسلامی و دولت اسرائیل که تا حالا جان تعداد زیادی از شهروندان بیدفاع در هر دو کشور را گرفته، قبل از هر عاملی حاصل ۴۶ سال هویت ایدئولوژیکی رژیم بر مبنای دشمنی با اسرائیل و تهدیدات و رجزخوانیهای مقامات حکومت از خامنهای گرفته تا هر جنایتکار ریزودرشت دیگری علیه موجودیت اسرائیل است که در راستای آن هزاران میلیارد دلار از سفره مردم را هزینه گروههای تروریستی اسلامی کرده و اکنون بهانه به دست دولت اسرائیل داده تا خود را محق به حمله نظامی کند.
جمهوری اسلامی برای توسعه جبهه اسلام سیاسی در منطقه و جهان و حفظ و تثبیت خود بر رأس این جبهه فوق ارتجاعی، متحجرانه و ضدانسانی علاوه بر هزینههای هزاران میلیاردی برای پروار کردن تروریستها، از دهها سال پیش تا حالا حداقل دو تریلیون دلار از طریق صرف هزینهها برای ساخت و نگهداری سایتهای ساخت بمب هستهای و خسارتهایی که در نتیجه تحریمهای بینالمللی به اقتصاد زده، نهتنها اکثریت مردم را با فقر، گرانی، بیکاری و هزاران درد و رنج مرتبط دیگر درگیر کرده، بلکه امروز جان عموم را با خطر مواجه کرده است.
تلاش رژیم برای دستیابی به بمب هستهای هم برای امنیت جهان تهدید است و هم میتواند به پشتوانه آن خود را مقتدر در منطقه نشان دهد و دستش را برای سرکوب و اعمال جنایاتش علیه مردم در داخل بازتر کند. ازاینرو و با علم به این واقعیات است که تا آنجا که به ایران مربوط میشود، مردم بهدرستی جمهوری اسلامی را عامل جنگ میدانند و آن را مورد انزجار و زیر فشار قرار میدهند. مردم از جنگ تروریستهای اسلامی و دولت اسرائیل و همچنین از خود تروریستها در دو طرف جنگی که به جان دهها میلیون نفر در دو جامعه تحت حاکمیت این جانیان انداختهاند متنفر هستند و خواهان پایانیافتن جنگ هستند، ولی راه پایانیافتن جنگ نیز همچنین از نظر عموم مردم، سرنگونی حکومت است و فضای داخلی این واقعیت را در عمل نشان میدهد. سردادن شعارهای شبانه ضد حکومتی در هنگام حملات هوایی اسرائیل حکایت از تصمیم مردم برای به زیر کشیدن حکومت حتی در شرایط جنگی دارد و نشان میدهد که جامعه قصد به محاق رفتن و مجال دادن به رژیم را ندارد. باید شعارهای شبانه سریعاً در همه محلات تهران و بقیه شهرها تکثیر و گسترش یابد و به اعتراضات قدرتمند خیابانی همراه با اعتصابات عمومی و سراسری برای سرنگونی رژیم و پایاندادن به جنگ جاری و هر خطر جنگ تروریستی و ارتجاعی در آینده تبدیل شود.
زمان آن است که در سراسر کشور اعتصابات عمومی برپا شود. از روز دوم جنگ ترک محلهای کار و فعالیت در مراکز بازار در نتیجه حملات اسرائیل شروع شده است. در دومین روز جنگ، چندین مرکز تولیدی و کارگری مانند پالایشگاه فاز ۱۴ عسلویه پالایشگاه فجر جم و در شب پالایشگاه و مخازن نفت تهران بمباران شدند و در سومین روز یکی از مراکز تجاری تهران مورد هدف موشکهای اسرائیل قرار گرفت که به تعطیلی کامل این مرکز انجامید. همچنین ارتش اسرائیل هشدار داده که مردم بهخاطر حفظ جان خود از مراکز نظامی و سیاسی رژیم دور شوند و کارگران و کارکنان شاغل در مراکز تولید وابسته به ارگانهای نظامی و امنیتی، محلهای کار خود را ترک کنند.
معلوم است که باتوجهبه سوابق ددمنشی و جنایتکارانه هر دو طرف در کشتار مردم عادی و روند تاکنونی جنگ و همچنین بیاعتمادی و احساس خطری که اسرائیل نسبت به جمهوری اسلامی دارد، هیچ محیطی امن نخواهد بود. در نتیجه باید فوراً مراکز کار و تولید را تعطیل کرد و وسیعاً علیه جنگ و جمهوری اسلامی به خیابان آمد.
وضعیت جمهوری اسلامی طی این چند روز جنگ شدیداً بحرانیتر شده است. اکثر جنایتکاران حرفهایاش کشته شده، توان دفاعیاش را بهکلی ازدستداده و توان تهاجمی موشکیاش هم بسیار ضعیف و ناکارآمد است. سران رژیم شکست و در پی آن سرنگونی خود را قطعی میبینند، ازاینرو از طریق سران دولتهای منطقه و اروپا و حتی آمریکا مدام پیام پایان جنگ را (هر چند با پوشش حفظ آبرو، تحت عنوان پیششرط بازگشت به مذاکره) به دولت اسرائیل میدهند تا شاید از وضعیت بحران سرنگونی فعلی نجات پیدا کنند. گزارشها از فرار سران رژیم حکایت دارند. طبق همین گزارشات علیاصغر حجازی قائممقام دفتر خامنهای و تعداد دیگری از مقامات رژیم در حال گرفتن مجوز پناهنده شدن به روسیه هستند.
زمان بازگشت قدرتمندانه به خیابان به پشتوانه اعتصابات عمومی و سراسری است.
جمهوری اسلامی را سرنگون کنیم و خود و جامعه را نجات دهیم.
به نقل از نشریه انترناسیونال ۱۱۳۴