آرمان صدیق: گزارش از اربیل

چند هفتە قبل یکی از پناهجویان کردستان ایران در اقلیم کردستان، در اعتراض به بی توجهی کمیساریای عالی پناهندگان به وضعیت وی اقدام به خودسوزی کرد که در نهایت به مرگ وی منجر شد.
جدای از موضع این نهاد و حکومت اقلیم درقبال وضعیت پناهجویان، نحوەی برخورد احزاب ناسیونالیست کرد(اپوزیسیون ایرانی) قابل تامل است. احزابی کە بیشتر اعضایش را این پناهجویان تشکیل میدهد و در خصوص اعتراضات و تجمعات اخیر پناهجویان نیز کنترل امور را در دستان خود گرفتند.
در ابتدا پناهجویان در اعتراض به وضعیت کنونیشان فراخوان تجمع دادند که بعد این فراخوان در قالب فراخوان احزاب(مرکز همکاری احزاب) داده شد و اولین تجمع شکل گرفت. در ادامه، معترضین اقدام به برپایی کمپهایی در محل تجمع(درب نمایندگی سازمان ملل) تا روشن شدن وضعیتشان و گرفتن جوابی درخور نمودند که با دخالت نیروهای امنیتی اقلیم اجازەی این کار دادە نشد و در نهایت قرار بر این شد که نمایندگانی جهت مذاکره با نماینده سازمان ملل در اربیل انتخاب شوند. هرچند مردم تلاش نمودند که نمایندگانی از داخل خود آنها تعیین گردد اما احزاب از این کار جلوگیری نموده و نمایندگان خود را بعنوان نمایندەی مردم بر ایشان تحمیل کردند. تحمیل از این حیث که مردم آشکار و پنهان احزاب را بعنوان نمایندەی خود قبول ندارند، چون دل خوشی از آنها نداشتە و در جریان ساخت و پاختهای آنها با حکومت اقلیم و دفتر سازمان ملل هستند. برای نمونه، بودجەی سالانەای کە از طرف سازمان ملل برای پناهندگان در نظر گرفته شده و به احزاب تحویل داده میشود، هرگز به دست پایین دستی ها نمیرسد و قرار هم نیست کسی در این خصوص پاسخگو باشد! از طرفی وقتی که با زور و اصرار معترضین یک نفر از بین خود آنها بعنوان نمایندەی مردم بە داخل جلسەی بە اصطلاح مذاکره راه داده شد، با اعتراض نمایندگان احزاب روبرو شدە و اعلام کردند کە در صورت حضور وی، ایشان جلسه را ترک خواهند کرد! مگر قرار بود بر روی چه مسلەای جز سرنوشت پناهجویان بحث شود که لازم نبود نمایندەی مستقیم مردم آنجا حضور داشته باشد!
این در حالی است که با توجه به اینکه شرط سکونت در اقلیم کردستان برای پناهجویان سیاسی تاییدیەی یکی از احزاب اپوزیسیون ایرانی است و سازمان ملل بە صورت مستقیم به آنها کمک نمیکند، و بسیاری از مردم به نوعی مجبور به همکاری با یکی از احزاب میشوند، طی اعتراضات اخیر جهت شرکت در تجمعات بارها از طرف این احزاب تحت فشار قرار گرفته و تهدید شدەاند کە در صورت عدم شرکت، تمدید اقامت آنها با مشکل مواجه میشوند!
این در حالی است که اگر این اتفاق بیفتد اکثریت این مردم بر سر دو راهی ای قرار خواهند گرفت که بهزاد محمودی را به کام مرگ کشید. بازگشت برای بیشتر این پناهجویان به معنای افتادن در دهان اژدهای جمهوری اسلامی است. اژدهایی کە شب و روز خواب سرکوب و ارعاب ترور و اعدام مخالفان و منتقدین خود را میبیند و هر لحظه مترصد فرصتی برای محقق شدن خواب چهل سالەاش است. کمااینکە بارها این کار را کردە و خصوصا با نفوذی که در داخل خاک عراق دارد و همچنین از سرسپردگی کامل احزاب حاکم بر اقلیم کردستان نهایت استفاده را میبرد و مخالفین و معترضین را هدف قرار میدهد. در این سوی مرز هم که نه حکومت اقلیم و نه کمیساریای عالی پناهندگان و نه هیچ نهاد دیگری هیچ مسولیتی را در قبال این پناهجویان نمیپذیرند.
به آشکار ترین نوع ممکن بیشتر ایشان توسط احزاب ناسیونالیست کرد اپوزیسیون ایرانی رسما به گروگان گرفته شدەاند و عملا به هیچ وجه نمایندەی آنها نیستند.
مردم چند خواستەی مشخص داشتند که اصلی ترینشان تعیین تکلیف آنها و گسیل به کشور سوم است. خواستەای کە این احزاب هرگز نمیگذارند محقق شود چون موضوعیت این احزاب و اردوگاهشان در گرو وجود و حضور فیزیکی به گرو گرفتە شدەی این پناهجویان است.
11 ژوئن 2021

اینرا هم بخوانید

فراخوان به اعتراض و اعتصاب عمومی در روز ۱۲ اردیبهشت

«شبکه زن زندگی آزادی» در اعتراض به احکام اعدام، جنگ علیه زنان و فقر و …