نشریه ژورنال شماره ۱۱۱۹– فایل پی دی اف – ویژه تلفن همراه
این شعار که با ریتمی دلنشین در تجمع سه روز قبل مردم شیراز فریاد زده شد گویای یک حقیقت مهم در فضای جامعه ایران است. موضوع تجمع و اعتراض بیآبی و بیبرقی بود. وقتی در کشور دیگری مردم علیه چنین مشکلاتی به خیابان میآیند، معمولا شعارشان، سخنرانیها و بیانیههایشان فقط حول همان موضوع است اما در ایران اوضاع متفاوت است.
اعتراض به بیبرقی، بیآبی، گرانی، حقوقهای چندرغاز، تخریب محیط زیست و هر موضوع تجمعی گویا بهانهای است برای یک امر مهمی که به یک انقلاب نیاز دارد. معضل برق و آب و گرانی و غیره البته که مساله عاجل زندگی همین امروز مردم است اما در دو دهه گذشته تجربه سیاسی تودههای مردم آنقدر رشد کرده است که بدانند حتی همین خواستهای حد اقلی به یک اقدام سیاسی و تاریخی، به سرنگونی حکومت گره خورده است. کارگران هپکو در خیابان سرود زیر بار ستم نمیکنیم زندگی جان فدا میکنیم در ره آزادگی میخوانند، بازنشستگان که علیه تضییقات اقتصادی به خیابان میآیند علیه سیاست هستهای حکومت شعار میدهند، مردم سنندج در مراسم گرامیداشت جانباختگان محیط زیست زن زندگی آزادی سر میدهند و مردم همدان در مراسم خاکسپاری عزیزان خود و درست پس از حمله «دشمن خارجی» شعار دشمن ما همینجاست سر میدهند. مقابله با حجاب و اعدام هم که مستقیما جزئی از مقابله با حکومت و بنیادهای سیاسی و ایدئولوژیک آن است.
هر مبارزهای در ایرانِ امروز از طرف مالباختگان یا بازاریان، کارگران یا معلمان، مدافعین حقوق کودک یا زنان و دانشجویان، وکلا و نویسندگان و هنرمندان یا رنگینکمانان، بیخدایان و یا معتقدین به مذاهب دیگر، همه و همه یک مضمون سیاسی مشترک دارد. مضمونی سیاسی علیه رژیم و علیه ستونهای سرکوب و ایدئولوژیک آن. همین مضمون سیاسی است که همه را به هم پیوند داده و همبستگی عمیقی را میان بخشهای مختلف جامعه شکل داده است. این مضمون سیاسی مشترک یک هدف مشترک و یک مسیر مشترک برای رسیدن به هدف را نیز به وضوح نشان داده است: سرنگونی از طریق اعتصاب و تجمع و خیزش و انقلاب. به درجهای که این مضمون سیاسی در اعتراضات پررنگتر شود توجه و همبستگی بیشتری ایجاد میکند و دشمن را بیشتر زمینگیر میکند.
بگذار اصلاحطلبان رنگارنگ بر طبل بیحاصل خود بکوبند. جامعه مسیر واقعبینانه خود را انتخاب کرده است: انقلاب برای آزادی.