کارگر کمونیست ۸۹۳
در مدت دوازده روزی که جنگ بود خامنه ای و اهل بیت اش به مخفیگاهی در عمق ده ها متر در زمین رفته بود و بقیه سران و سرداران رژیم که از اولین حملات اسرائیل جان بدر برده بودند، مدام سوراخ موش هایشان را از ترس کشف نشدن توسط جاسوسان موساد تغییر می دادند تا کشته نشوند. بعلاوه اینکه زبان رجزخوانی هایشان علیه اسرائیل و آمریکا و درعین حال عوامفریبی های شان از مردم بند آمده بود. تا اینکه بعد از روز ها و هفته ها از آتش بس که غرش جنگنده ها و پهباد ها و صدای انفجارهای مهیب بمب های اسرائیلی دیگر مانند دوران دوازده روزه جنگ، در آسمان و مراکز نظامی، امنیتی و هسته ای حکومت نمی پیچید، سران و سرداران و با تأخیر بیشتر رهبرشان جرأت بیرون آمدن و ظاهر شدن در جمع خودی های دست چین شده شان را پیدا کردند و با پر روئی و ادامه عوامفریبی های همیشگی با چاشنی ایرانی گری باز هم زبان درازی های شان را از سر گرفتند.
باز هم دروغ گفتند و شکست نظامی و امنیتی شان از اسرائیل را پیروزی نامیدند و نابودی اسرائیل را وعده دادند و همچنان نیز ادامه می دهند و باز هم بی شرمانه و به دروغ از حمایت مردم از رژیم مفلوک شان و حمایت از ادامه پروژه های شکست خورده هسته ای و ماجراجوئی های منطقه ای خود حرف می زنند. از دروغ هائی مانند “ملت ایران در برابر ناامنی هائی که دشمن به بهانه های عدم وجود آزادی های مدنی و غیره ایستاده” گرفته تا “ملت خواهان خدمت به نظام است” و “در جنگ دوازده روزه 90 میلیون ایرانی پای نظام ایستادند و انسجام و وفاق ملی ایجاد گردید” از جمله چرندیات و حرف های مفتی هستند که خامنه ای و بقیه درندگان اسلامی بازمانده از جنگ دوازده روزه این روزها برای روحیه دادن به نیروهای خودشان و همچنین بیهوده برای ترغیب مردم به همسوئی با خود یا حداقل به سکوت بر زبان می آورند.
اما در همین دوره که خامنه ای و دیگر جانیان اسلامی به دروغ مدعی شده اند که مردم از نظام پوسیده و کاملا شکست خورده دفاع کرده و زیر پرچم اش متحد شده اند و از جانب جامعه شعار “غنی سازی هسته ای حق مسلم ملت ایران است” را سر می دهند، مردم در برابر حکومت به خاطر براه انداختن جنگ نظامی و امنیتی کردن فضای شهرها که منجر به بازداشت صدها فعال سیاسی-اجتماعی و معترض به جنگ و جنگ افروزی های رژیم و کشته شدن شهروندان با شلیک مستقیم مزدوران امنیتی و سپاهی در پست های بازرسی منجر شده، ایستاده و با شعارهای شبانه “مرگ بر دیکتاتور” و “مرگ بر جمهوری اسلامی” و گسترش شعار “غنی سازی زندگی حق مسلم ماست” که اولین بار توسط بازنشستگان سر داده شد و نیز با حضور گسترده و اعتراضی در مراسم خاکسپاری افراد کشته شده به دست پاسداران آدمکش در همدان صدای اعتراض شان را بلندتر کرده و خواهان پایان دادن به بساط جنگ افروزی و آدمکشی و سیستم تباه کننده زندگی خود شده اند.
برخلاف دروغگوئی های سران رژیم، امروز و بعد از شکستی که حکومت از اسرائیل در جنگ اخیر خورده و علاوه بر آن باعث به هم ریختگی و فروپاشی بیشتر از پیش انسجام آن شده که دیگر قابل بازسازی نبست، جامعه بیشتر از گذشته بر نفرت و انزجار خود از جمهوری اسلامی و بر اراده خود برای سرنگون کردن آن افزوده و شواهد حکایت از شکل گیری انسجام و آمادگی بیشتری برای وارد آوردن فشارها نسبت به زمان پیش از جنگ دوازده روزه بر حکومت دارند.
خامنه ای در چنین شرایط بی اطمینانی و بی اعتمادی برای بقاء حکومت اش مجبور می شود در جمع آدمکشان دستگاه قضائی حاضر شود و آن ها را تشویق به صدور احکام قتل و اعدام برای بازداشت شدگان اخیر که دستگاه های امنیتی و نظامی رژیم برای پوشاندن شکست خود از اسرائیل آنها را به اتهام واهی جاسوسی برای موساد بازداشت کرده اند، می کند و این جنایتکاری سیستماتیک حکومتی را امنیت قضائی تعبیر می کند که به زعم او امنیت اقتصادی و اجتماعی را به دنبال می آورد.
اما مردم منشأ ناامنی های اقتصادی و اجتماعی، گرانی، فقر، استبداد و نبود آزادی های سیاسی و اجتماعی را دستگاه های سرکوبگر رژیم می دانند که یکی شان دستگاه آدمکش قضائی است و سالهاست که برای بستن دست جنایتکارش جنبشی را پایه گذاری کرده اند که یک سر آن در دست زندانیان در پشت میله های زندان ها است.
جنبش علیه اعدام، جنبش دادخواهان و جنبش برای آزادی زندانیان سیاسی که در پیوند عمیق با جنبش های کارگری، زنان و جنبش دفاع از محیط زیست و غیره نوک حمله پیکان خود را اساسا و بیشتر از هر دستگاهی معطوف به قوه قضائیه کرده اند و این پاسخ کوبنده اجتماعی به این یاوه گوئی های خامنه ای طی سالیان گذشته مخصوصا از زمان انقلاب “زن، زندگی، آزادی” تا به امروز است.
خامنه ای و سران و سرداران آدمکش حکومت حفظ و بقاء رژیم شان را می خواهند تا با سرکوب و بازداشت و اعدام و قتل، جامعه را تحت انقیاد و کنترل گیرند و از آن طریق بساط دزدی و فساد و چپاول در داخل را پهن کنند و از ثروت و درآمدهای عمومی و متعلق به مردم و همچنین با تحمیل فقر و گرانی بر اکثریت جامعه برای ماجراجوئی های منطقه ای و پروژه های هسته ای در جهت گسترش محدوده نفوذ اسلام سیاسی و تروریسم اسلامی خود به راحتی هزینه کنند.
در برابر جانیان حاکم نیز جامعه ای با بیش از 85 میلیون نفر قرار گرفته اند که می خواهند جمهوری اسلامی را سرنگون و جنایتکارانش را به پشت میز محاکمه بکشانند و به سزای اعمالشان برسانند. مردم می خواهند با سرنگون کردن رژیم به همه ناامنی های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی در جامعه پایان دهند و جامعه ای آزاد، برابر، مرفه و انسانی را با دخالت مستقیم خود از طریق شوراهای خود بنیاد نهند.
خامنه ای و بقیه جنایتکاران می خواهند در درمانده ترین و مستأصل ترین شرایط خود این تناقض و ضدیت و دشمنی دیرینه میان حکومت و مردم که امروز به شدیدترین درجه رسیده و به عیان ترین حد نمایان شده است را با لفاظی های عوامفریبانه لاپوشانی کنند تا شاید راهی برای نجات پیدا کنند و مردم در متحدترین و منسجم ترین موقعیت اعتراضی تاکنونی خود در برابر حکومت قرار دارند و به رژیم اجازه بهره گیری از شرایط جنگی برای کند کردن مبارزاتشان را نخواهند داد.
خامنه ای بی شرمانه از زبان مردم رو به جهان و رو به طرف های درگیر بر سر مسئله هسته ای می گوید:”غنی سازی هسته ای حق مسلم مردم است” و مردم بر دهان او می کوبند و می گویند:” غنی سازی زندگی حق مسلم ماست”! و به این ترتیب است که صف خود و همچنین مطالبات و خواست های خود را از صف حکومت و اهداف سیاسی، نظامی و امنیتی آن که هم برای مردم در داخل و هم برای جوامع بین المللی خطرناک هستند نه تنها جدا می کنند، بلکه در مقابل اش قرار می گیرند.
مردم به طور مختصر آنچه که می خواهند، آزادی، رفاه و به طور کلی زندگی است و آنچه را نمی خواهند، کلیت جمهوری اسلامی است.