آوا عدالت: من فصلیه نمیشوم, من خون بس نمیشوم

انترناسیونال 883
فصلیه و خون بس یک سنت بشدت وحشیانه و ضد انسانی باقی مانده از دوران توحش است که هنوز در مناطقی از جهان از جمله در چندین استان در ایران جان سختی میکند. به جریان انداختن پرونده «خون بس» و «فصلیه» واپسگرایانه عده ای مذهبی متوحش برای احیای سنت قبیح و ضد زن است که با طرح پیشنهادی ثبت ملی آن در میراث فرهنگی، به آن وجهه قانونی داده و پر رنگتر و زنده کنند. در واقع بنوعی رسمیت بخشیدن به تحقیرو شکنجه زنان و تنزل دادن آنها به پایین ترین درجه اجتماعی است.
پرونده «فصلیه» و «خون بس» ۸ سال است که در چند استان در ایران در جریان است و میراث فرهنگی ثبت آنرا رد کرده است. اما با فراخوان رئیس دادگستری شوش در فضای مجازی دوباره به جریان افتاده است.
صادق جعفری چگینی از فصلیه و خون بس بعنوان دو میراث فرهنگی معنوی فاخر یاد کرده و در فراخوانش از عموم و فرهیختگان برای جمع آوری مستندات کافی و مثبت دعوت کرده است. و در اسفند ۱۳۹۸ سعی در برگزاری همایش بین چند استان همجوار در این خصوص داشته که خوشبختانه به دلیل شیوع کرونا برگزار نشد.
پیش از این تا سال ۱۳۹۱چهار استان لرستان، چهارمحال بختیاری، فارس، کهگیلویه و بویر احمد نیز درخواست ثبت ملی خون بس را داده بودند که به سرانجام نرسید. اینک مسئولین استان خوزستان هم به جمع متقاضیان ثبت این قانون وحشیانه و واپسگرا پیوسته اند.
پس از تذکر سازمان یونسکو به سازمان میراث فرهنگی، در خصوص ضدیت با حقوق بشر و نادیده گرفتن حقوق زنان در جریان فصلیه و خون بس، این جریان موقتا متوقف شد.

فصلیه به چه معناست؟
ازدواج اجباری زنان و دختران عشایر برای پایان دادن به دعوای خونین بین دو قوم یا عشیره،در میان عرب ها «فصلیه» و در اقوام دیگر «خون بس» نامیده میشود. نوعی دیه عشایری برای حل و فصل دعوای فردی و جنگ های طایفه ای است.بجای پول و جنس بعنوان دیه، دختری از یک طایفه را به مردی از طایفه متخاصم میدهند و دعوا فیصله می یابد. مردان طایفه و قبیله و یا ایل دست به هر قتل، دزدی، هتک حرمت، ضرب و جرح و هر انحراف و کج روی دیگر میزنند و دختران بی پناه بهای خطای مردان طایفه را با تن و جان و مابقی عمر و زندگیشان باید بدهند. در این ازدواجهای اجباری دختری که باید به عقد مردی از طایفه مقتول در بیاید بشدت تحت فشار و شکنجه روحیقرار دارد و در زندگی جدیدش میان آن افراد در پایین ترین شأن و مرتبه اجتماعی قرار میگیرد. تا آخر عمر به مثابه یک دشمن یا غنیمت جنگی در میان خانواده و بستگان شوهر به او نگاه میشود و حق هیچگونه اعتراض، انتخاب و تصمیم گیری را ندارد.این روش ضد انسانی این پیام را به مردان میدهد: “تو بکش، ما کنارت هستیم”. اطمینان و پشتوانه محکم دادن به مردان یک قبیله برای آزادی عمل در قتل دیگران: “ما تو را حمایت میکنیم، تو بکش بجای آن دختر میدهیم”.
درکضد انسانی بودن این سنت و سختی این موضوع که بهای جرم و جنایتیا هوسرانی دیگری را دختر یا خواهر آن مرد بدهد را بیش از هرکس یک زن لمس میکند. دختری که بدون رضایت خودش به عنوان همسر به اولیای مقتول داده میشود تا آخر عمرش بار تحقیر، سرکوفت وننگ را به دوش میکشد و یک لحظه نمیتواند طعم آرامش را در این به اصطلاح زندگی خانوادگی اش بچشد.

رسم خون بس در جوامع عقب مانده ای که بصورت قبیله ای زندگی میکنند وجود دارد و تنها مختص عشایر عرب نیست. اقوام بختیاری، لر،عشایر ترک در کشور ترکیه و بعضی خانواده های روستایی اروپایی که بصورت جمعی زندگی میکنند، هنوز این رسم را اجرا میکنند و این میراث زندگی فئودالی است.
اکنون یک جنبش در میان زنان علیه این سنت کثیف و ضد انسانی شروع شده است. زنان خوزستان با رسانه ای کردن موضوع و هشتگ #من فصلیه نمیشوم، #من خون بس نمیشوم، اعتراضشان را اعلام کرده اند. همچنین جمعی از فعالین زن خوزستانی با نوشتن نامه ای اعتراضی و سرگشاده به ابراهیم رئیسی، ضمن شکایت از دادگستری شوش، خواستار برخورد قوه قضائیه با دادگستری شوش و توقف ثبت پرونده فصلیه و خون بس شدند.

در نظام توحش و عقب مانده اسلامی ایران جایگاه زن به عنوان موجودی ضعیف و حقیر که فقط برای برآوردن نیاز مرد و تولید فرزند و امور خانه داری تعریف شده و تمام سعی و اهتمام مسئولین نظام در فشار وسرکوب و عقب راندن زن و تنزل او به پایین ترین درجات اجتماعی است نگاه میشود. اما زنان دیگر به این مهملات تن نمیدهند که نقششان در زندگی اجتماعی فقط بعنوان خانه دار و فرزندآوری و دارایی مردان باشد. زنان امروز ایران، جایگاه واقعی خود را دریافته اند و محکم جلوی عقب ماندگی و رسوم منسوخ و ضد انسانی می ایستند. از کرامت و حرمت و منزلت انسانی خود دفاع میکنند.

اینرا هم بخوانید

مهاجرت و سودای زندگی بهتر- کارگر کارگاهی- حمید دائمی

کارگر کمونیست ۸۲۶موج گسترده مهاجرت در سال های اخیر نشانی از وضع اسفناک معیشت زندگی …