ما همه با هم هستیم. این شعار یک جامعه به پا خاسته است، ترجمان این شعار یعنی جنبش سرنگونی رژیم اسلامی، یعنی ما مردم، ما ۹۹ درصدی ها، یعنی ما معلمان، ما بازنشستگان، ما زنان گروگان گرفته شده قوانین اسلامی، یعنی ما پرستاران، کارمندان، بیکاران، کولبران و سوخت بران، یعنی توده میلیونی مردم و در راس آنها جنبش زنده و فعال کارگری، همه و همه برای بزیر کشیدن بساط ۴۳ سال فقر، جنایت، زندان و کشتار، با هم و در کنار هم هستیم. این شعار یک جامعه ۸۳ میلیونی، شعار مردمی منزجر و متنفر از یک مافیای مفتخور اسلامی و غارت گر است. باید با تمام قدرت از این شعار و از جنبش سرنگونی برای جمع کردن بساط حکومت اسلامی در این مسیر گام نهاد و آنرا تقویت کرد. به این میگویند تلاشی برای متحد شدن و متشکل شدن همه مردم ستمدیده علیه جنایتکاران اسلامی حاکم بر ایران.
در تقابل با این شعار و حرکت اجتماعی و میلیونی که ۹۹ درصدی های جامعه آنرا فریاد می زنند، درک و تفکری عقیم که خود را در لابلای کتابهای چپ غیر سیاسی و ایدئولوژیک دهه ۵۰ منجمد کرده است وجود دارد. این درک هر از گاهی ناله ای سر می دهد و دوست دارد این شعار و این حرکت اجتماعی در میان توده های مردم را به حساب احزاب راست واریز کند. این نگرش بی ربط به دنیای امروز حتی خیزش اعتراضی و انقلابی در هر گوشه ای از این دنیا را در قاب بالایی ها می بیند و می فهمد. این متد به داور جدال احزاب و به داور بده و بستان میان احزاب سیاسی دولتها تبدیل شده است و هر گونه صدای حق خواهی جامعه از پایین را با این عینک داوری توضیح می دهد. این همان درد غیر قابل علاج چپ سنتی، چپ غیر سیاسی و چپ غیر اجتماعی در برخورد به تحولات سیاسی اعتراضی در جامعه است.
مشکل این متد این است که در مقابل حرکتها و اعتراضات میلیونها انسان کور است اما در مقابل بازی های سیاسی دولتها، احزاب و جریانات سیاسی همه چیز را زیر ذره بین قرار می دهد. پایین را خط می زند و میدان جفتک پرانی بالایی ها را در مخیله خود تجزیه و تحلیل می کند. درجه دست و دل بازی این عقلیت تا به آنجا پیش می رود که تمام وقایع و رویدادهای اعتراضی در جامعه را زیر سر احزاب راست و در چهارچوب سیاست دولتها می فهمد.
آنقدر در بذل و بخشش انعطاف پذیر است که صدای حق خواهی هر ستم دیده ای را به سینه نیروهای راست الصاق می کند. اگر فردا از سوی صدها نفر از بهائیان تظاهراتی علیه ویران کردن منازلشان که توسط مزدوران اسلامی صورت می گیرد براه بیافتد، آنرا به خود مربوط نمیداند و اسرائیل را پشت آن می بیند نه خانه خرابی مردم منتسب به بهانی را.
برای زدودن این تفکر خشک لازم است بارها و بارها تکرار کرد که کارگر برای رهای خود از ستم و استثمار سیستم مافیای اسلامی و پایان دادن به غارت هستی مردم و برای به گور سپردن فرهنگ، سنت و قوانین اسلامی حاکم بر جامعه ، باید کل شهروندان عاصی از باندهای مافیای اسلامی را پشت سر خود بسیج کند. جنبش طبقه کارگر مدتها است به این سنت مبارزاتی دست برده است و تلاش می کند تا با اعمال این رهبری به بساط، ستم، استثمار، بی حقوقی، غارت، چپاول و نابرابری های اعمال شده از سوی مفتخوران اسلامی بر کل جامعه پایان دهد. آیا درک این واقعیت ساده و عینی سخت است؟
عبدل گلپریان
۷ دسامبر ۲۰۲۱
اینرا هم بخوانید
دست چپاولگران حکومتی از منابع انرژی کوتاه – عبدل گلپریان
مندرج در ژورنال شماره ۸۸۱ (لینک به فایل پی دی اف نشریه ژورنال برای پیاده …