کارگر کمونیست ۸۸۲
حمید دائمی، کارگر کارگاهی
در آستانه ۱ می، درست زمانی که در حال تدارک برگزاری مراسم بزرگداشت روز جهانی کارگر هستیم؛ با فاجعه ای مواجه شدیم که اکثریت ۹۹ درصدی جامعه را در سوگ قربانی شدن همقطاران مان در بندرعباس فرو برد. جانباختن تعداد زیادی از زحمتکشان این بندرگاه و به ماتم کشاندن هزاران خانواده، به واسطه کشته و زخمی شدن نان آواران شان، جنایت آشکار رژیمی است که بقای خویش را به هر قیمتی؛ حتی به قیمت قربانی کردن هزاران انسان بی گناه مقدم می شمارد. در دل این فاجعه جبران ناپذیر و با بجا ماندن جانباختگان و آسیب دیدگان جسمی و روحی فراوان؛ عده ی بیشمار دیگری هم از همقطاران ما کارگران و مزدبگیران، بستر کار و شغل و هستی خود را از دست دادند. این همه جنایت از سیاست ها و تدابیری حاصل شده که رژیم جنایتکاران جنگ افروز، همه جامعه را درگیر امیال تروریستی خود کرده و ادوات و جنگ افزارهای خود را آزادانه در مسیر زندگی ما کارگران قرار داده اند و از عواقب فاحعه آمیز آن ابایی ندارند.
کشتار کارگران بندر رجایی، بی شباهت به دیگر قربانگاه های کار در ایران نیست. با اندک تفاوت در نوع ابزار و آلات قتل هاست. به معادنی شبیه است که کارگران در آن مدفون می شوند. به ساختمان هایی که بدلیل عدم رعایت ایمنی، که عمدتا با هزینه های اندک میسر است، کارگران همچون برگ های پاییزی به دامن مرگ سقوط می کنند. به کارگاه ها و پالایشگاه هایی که سالانه بدلیل آلودگی های مختلف جان همقطاران ما را می گیرد.
قتلگاه بندرعباس، نشانه آشکار ضدیت نظام با کارگران و مزدبگیران است و مردم است. تاکیدی بر ماهیت کثیف رژیمی که برای بقا خود از ادامه سیاست های تروریستی دست بر نخواهد داشت و تمام نیرویش را برای هرچه بیشتر مسلح کردن خود در مقابل جامعه به پاخاسته است.
فاجعه بندر رجایی، دم خروس رژیم جنایتکاری است که از هر فرصتی برای تسلیح بیشتر خود استفاده می کند. این اتفاق درست زمانی افتاده است که با ژست مصالحه گر، تسلیم مذاکراتی شده که برای محدودیت و خلع ید نظامی از سوی سرمایه بزرگ و قطب مقابل تروریستی طراحی شده است. اما تدارک تولید تسلیحات بیشتر را، آنهم به شکلی بسیار خطرناک، شبیه مین، بر سر راه مردم بی دفاع، تا دم مرگ رها نمی کند. این رفتارهای رذیلانه و از سر دستپاچگی برای پنهان داشتن تدارکات تولید سلاح های بیشتر، از چشم تروریست های غربی، نشانه آشکاری از تقلاها و حربه آخر این جماعت جنایتکار است. این دقیقا همان دلیلی است که کارگران و زحمتکشان در ایران، کمترین توهمی نسبت به اقدامات و سیاست خارجی آنان نداشته و کلیت نظام را جنگ افروز و جنگ طلب قلمداد کرده و خواست مبرم تری از سرنگونی کامل آن ندارند.
همه این حوادث در مقابل چشمان تیز بین جامعه جهانی اتفاق می افتد. هم دادن فرصت و فرجه به تروریستهای حاکم بر ایران که توسط دولتهای غربی انجام می شود؛ که برای این جانیان به منزله “مائده آسمانی” است؛ به جای تحریم های سیاسی و دیپلماتیک و اخراج و بستن تمام سفارتخانه ها و مراکز تروریستی جاسوسی آنان از سرتاسر جهان است. هم تلاش های بیشتر برای تولید سلاح های کشتار جمعی و بازتولید قوای نظامی برای نا امنی منطقه و جهان در کنار فجایعی که هر روز بر زندگی میلیون ها انسان اسیر در چنگال کثیف این دزدان تحمیل می شود.
در اول ماه مه امسال همبستگی با مردم بندرعباس پاسخ محکم کارگران و مردم به حکومت جنایتکار بود. و امروز خواست کارگران و زحمتکشان از همقطاران خود در سرتاسر جهان و نیز از احزاب و سازمان های کمونیست و انقلابی، افشای این سیاست ها و فشار بر دولتهای مصالحه کار و منفعت طلب حاکم بر کشورهای خود، برای همراهی و کمک به بایکوت همه جانبه رژیم آدمکشان اسلامی و سرنگونی و پیروزی انقلاب زن زندگی آزادی است که آرمان های همه انسان های تحت ستم را نمایندگی می کند.
دشمنی که در مقابل ما کارگران است؛ رژیم درمانده و به تمام معنا فلج و سر درگمی است که با وجود دارا بودن تسلیحات و تجهیزات مختلف سرکوب؛ قادر به سر پا شدن و انسجام و سازماندهی خویش نیست و دچار چنان فروپاشی از درون و بیرون است که یارای مقابله با موج عظیم توده های خشمگین و مصمم برای سرنگونی را ندارد.
از سوی دیگر، با وجود همه مصائب و مشکلاتی که دامن گیر زندگی ما کارگران و مزدبگیران است؛ علی رغم فقر و فلاکت و گرانی و تورم و همه تنگناها و بن بست ها و صدها عارضه اقتصادی و اجتماعی و سیاسی در زندگی ما، ، نقطه قوت ما در هم سویی و هم شکلی خواسته ها و مطالبات ماست. خواست رفاه و معیشت انسانی و آزادی و برابری و رفع هرگونه تبعیض، تار و پود اتحادی طبقاتی است و این خواست و آرزوی جامعه ۹۹ درصدی است که ما را به هم پیوند داده است. جامعه کارگری و مزدبگیر و همه ستمدیدگان ایران، با انباشت همه این خواست ها و آرزوها و با آگاهی مشترک از اینکه، رژیم جنایتکار را عامل همه این تبعیض ها و نابرابری ها و همه این مصائب و کشتار و قتل ها؛ میدانند. حکومتی که به خاطر منافع و بقاء خود حاضر به قربانی کردن همه جامعه است. این آگاهی مشترک ما را به نقطه مشترکی بنام اتحاد برای سرنگونی و به پیروزی رساندن انقلاب مان می رساند.
با همه تلخی و دشواری این فاجعه جبران ناپذیر و با وجود عمق سوگ و اندوه کودکان، زنان و خانواده های داغدار جانباختگان بندر رجایی، جا دارد خشم و نفرت خود را در روند مبارزه ای به کار ببندیم که نخستین هدف آن سرنگونی عاملان و آمران این فاجعه و همه جنایاتی است که طی ۴۶ سال حکومت کشتار و غارت دزدان سرمایه اسلامی به ما کارگران و مزدبگیران تحمیل شده است.
زنده باد انقلاب زن زندگی آزادی
کارگر کارگاهی- حمید دائمی