۵ تیر ١٣98، 2۶ ژوئن 2019
خودکشی دو زن جوان در کامیاران و اشنویه
برپایهی گزارش رسیده روز شنبه ۲۵ خردادماه ۱۳۹۸ یک زن جوان اهل روستای چیابراله از توابع شهرستان کامیاران با نام #روپاک_حیدری خود را حلقآویز کرد و به زندگی خود پایان داد.
لازم به ذکر است که این زن جوان به دلیل مشکلات خانوادهگی اقدام به این کار کرده است و طبق گفتههای همسر ایشان نامبرده از سوی پدر و برادرش به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته است و او نیز تنها راه نجات را خودکشی دیده است.
همزمان یک زن دیگر با نام #کیمیا_شیخانی اهل روستای فجرآباد اشنویه نیز به علت مشکلات خانوادهگی و پس از مشاجره با همسرش با حلقآویز کردن خود به زندگی خود پایان داده است.
آنیشا اسدالهی مجددا بازداشت شد.
سهشنبه شب، ۲۸ خرداد ماه، ساعت نه و نیم شب، ماموران وزارت اطلاعات خانم آنیشا اسدالهی را که از بازداشتشدگان روز کارگر بود و با قرار کفالت به طور موقت آزاد شده بود، در خیابان کمیل، حین کار خود (آموزش زبان) بازداشت کردند.
نیروهای اطلاعاتی که تعدادشان ۱۲ نفر بود سپس به همراه آتیشا اسدالهی به منزل برادر ایشان رفته و در غیاب او در را باز کرده، خانه را تفتیش نموده و وسایل شخصی برادرش از جمله چند لپتاپ و هارد اکسترنال را با خود بردند. سپس نیروهای امنیتی به منزل خانم اسدالهی رفته، آنجا را زیر و رو کرده و لوازم خانم اسدالهی را نیز ضبط کردند.
ساعاتی پس از بازداشت، آتیشا اسداللهی با خانواده خود تماس تلفنی گرفته و گفته است که به زندان اوین منتقل شده است. دلایل بازداشت ایشان مشخص نیست.
مردی دو دختر ۱۶ و ۲۷ ساله برادران خود را به دلایل “ناموسی” به قتل رساند
یک مرد در یکی از روستاهای آبادان دو دختر ۱۶ و ۲۷ ساله برادرانش را به قتل رساند. این فرد پس از بازداشت، انگیزه خود از قتل دخترهای دو برادرش را دلایل “ناموسی” عنوان کرد. در قوانین مواردی در نظر گرفته شده که افرادی مرتکب قتلهای ناموسی میشوند را از مجازاتهای سنگین معاف میکند.
تجاوز به دختربچه پنج ساله در بوکان
برپایە گزارش رسیدە بە سازمان حقوق بشری هەنگاو و بە نقل از منابع محلی، روز جمعە (٣١ خرداد ٩٨ / ٢١ ژوئن ٢٠١٩)، یک کودک دختر کە تنها ٥ سال سن داشتە است بە بیمارستان بوکان منتقل شدە است کە شواهدی از آزار جنسی وی مشاهدە شدە است.
پدر و مادر این کودک پنج سالە کە از ساکنین غیر بومی بوکان بودە و هر دو ناشنوا هستند، از مربی کودک خود شکایت و اعلام کردەاند کە کودکشان را آزار و مورد تجاوز قرار دادە است.
هویت فرد متجاوز ”بابک . م“ دانشجوی رشتە معماری در یکی از دانشگاهای بوکان اعلام شدە است کە همان روز از سوی نیروهای انتظامی دستگیر و هم اکنون در زندان مرکزی بوکان محبوس می باشد. وی دوست پدر دختر بچە بودە و بە عنوان مربی بە خانە آنها آمدە بود.
دختربچەای هم کە مورد تجاوز قرار گرفتە بود از بیمارستان ترخیص و قرار است کە جهت بررسی های بیشتر بە پزشک قانونی ارومیە فرستادە شود.
دادگاه تجدید نظرلیلا حسین زاده به حبس محکوم شد
دادگاه تجدید نظر استان تهران لیلا حسین زاده دبیر شورای صنفی مرکزی دانشجویان دانشگاه تهران و از بازداشت شدگان اعتراضات سراسری دیماه ۹۶ را به ۳ سال و ۶ ماه حبس تعزیری و ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم کرد. به استناد ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، مجازات اشد یعنی ۲ سال و ۶ ماه حبس قابل اجرا خواهد بود. لیلا حسین زاده پیشتر توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به تحمل ۶ سال حبس تعزیری و ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شده بود.
روز دوشنبه ۳ تیرماه ۹۸، رای دادگاه تجدید نظر لیلا حسین زاده، دبیر شورای صنفی مرکزی دانشجویان دانشگاه تهران به وی ابلاغ شد.
گزارشی از آخرین وضعیت یاسمن آریانی و فرشته طوسی
یاسمن آریانی, فعال حقوق زنان محبوس در بند زنان زندان قرچک ورامین, در سایه سردرگمی و بی توجهی مسئولان قضائی علیرغم اینکه اتهامش از نظر دادگاه امنیتی است اما در میان متهمان جرائم عمومی نگهداری میشود. همچنین فرشته طوسی, فعال سابق دانشجوئی دانشگاه علامه طباطبائی, طی هفته جاری از سوی دادگاه تجدیدنظر مورد محاکمه قرار گرفت.
روز پنجشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۸, امیر رییسیان، وکیل یاسمن آریانی, فعال حقوق زنان که نزدیک به دو ماه پیش به همراه مادرش منیره عربشاهی بازداشت شد و هماکنون در بند زنان زندان قرچک ورامین به سر میبرد در ارتباط با آخرین وضعیت موکلش از نامناسب بودن این زندان جهت نگهداری یاسمن آریانی و درخواست انتقال وی به زندان اوین خبر داد.
پیام شعله پاکروان مادر ریحانه جباری بمناسبت ۲۰ ژوین (سی خرداد)
من یک دادخواه هستم. دادخواه خون دخترم ریحانه جباری که در اکتبر2014(سوم آبان 1393)اعدام شد.در طول چهار سال و نیم گذشته با دهها خانواده بازمانده اعدام ملاقات کرده ام. من تاریخ سیاه کشورم در چهل سال اخیر را در گفتگو با همین بازماندگان درک کردم. تاریخی سرشار از خون. دریایی از خون بین مردم ایران و حکومت جمهوری شیطانی.
سی و هشت سال قبل, تظاهرات مسالمت آمیز مردم, با پاسخی خونین از سوی حکومت مواجه شد. تیراندازی به معترضینی که هیچ سلاحی بجز پلاکاردهایشان نداشتند.
ماه گذشته , به سخنان زنی که بیش از سی سال قبل در اصفهان زندانی بود گوش میکردم. او از شلوغ بودن اتاقها و تجمع بیش از حد زندانیان در زندان میگفت. از اینکه گاهی مجبور بودند به نوبت بخوابند. در بین حرفهایش یک جمله گفت که قلبم را اتش زد. او گفت در عرض دو سه ماه, زندان به شکل ترسناکی, خلوت شد. چنانکه که گویی هر کدام از ما زندانیان , در سلولی انفرادی هستیم.
شما بهتر از من میدانید که این خلوت شدن یعنی اعدام هزاران جوان . انهم در پی محاکمه ای چند دقیقه ای با یک سوال: ایا هنوز سر موضع هستی یا خیر؟ اگر جواب بلی بود به جوخه مرگ سپرده میشوی و اگر نه , به سلول باز خواهی گشت. انان که اعدام شدند در گورهای دسته جمعی دفن شدند. تنها ان جانهای شیرین نبود که از دست رفت. هزاران خانواده با دردی جانکاه روبرو شدند. هزاران مادر مجبور شدند صورتهایشان را در بالش فرو ببرند تا فریادی خاموش سر دهند. مادرانی مثل مادر میلانی,مادر بهکیش و دهها مادرِ پریشانِ دیگر به دنبال یافتن ردی از پیکرهای اعدامیان بودند. مادرانی همچون مادر لطفی پس از کشف گورستان خاوران با دستهایشان خاک را کندند و با دیدن لباس یا دست یا بخشی از صورت فرزندشان بیهوش شدند. بعدها همین مادران داغدار با اعتراض مداوم خود پرچمی را برافراشتند به نام دادخواهی که هنوز بر دوش بازماندگان تراژدی کشتار شصت و هفت قرار دارد.
بیست سال قبل در جریان سرکوب دانشجویان علاوه بر پرتاب دانشجویان از پشت بام, دستگیری های گسترده و شکنجه مداوم در زندان, جوانی به نام سعید زینالی دستگیر و به زندان منتقل و پس از مدتی ناپدید شد. خانواده وی هنوز در جستجوی فرزندشان هستند و میخواهند بدانند چه بر سر سعید امده است. انان هنوز از سوی دستگاه امنیتی تحت فشارند. تا حدی که بارها دستگیرشان کرده و از انان خواسته اند دست از دادخواهی بردارند.
دهسال قبل در جریان اعتراضات مردم در زندان کهریزک به دستگیر شدگان تجاوز شد. ترانه موسوی پس از دستگیری مورد تجاوز قرار گرفته و سپس به اتش کشیده شد. زندانیان کهریزک تا سر حد مرگ مورد شکنجه قرار گرفتند و جسد کشته شدگان تحت تدابیر شدید امنیتی دفن شد. برای صدها دستگیر شده ی ان روزها ,احکام حبس طولانی صادر شد.
اما امروز که بیش از سی سال از قتل عام شصت و هفت و دهسال از اعتراضات هشتاد و هشت گذشته است زندانیان در چه شرایطی هستند؟
فعالین مدنی و صنفی , کارگران , وکلا, نویسندگان و فعالین محیط زیست در زندانها خودکشی میشوند. دسترسی به پزشک تا حد مرگ زندانی , غیرممکن است. من اسم این نوع مرگ را اعدام خاموش گذاشته ام. زندانیان مجبورند برای خواسته های ساده خود دست به اعتصاب غذاهای طولانی و خطرناک بزنند.ارش صادقی, سهیل عربی, جعفر عظیم زاده, اتنا دائمی, زینب جلالیان,اسماعیل بخشی و دهها زندانی دیگر تا مرز مرگ و زندگی رفتنداما هنوز رفتار قوه قضاییه همان است که بود. هنوز جسد رامین حسین پناهی , زانیار و لقمان مرادی به خانواده هایشان تحویل نشده. چنانکه خانواده های فرزاد کمانگر و یارانش همچنان چشم انتظارند.
به تازگی قوه قضاییه روش شنیع دیگری را علنی کرده است که نشان از سبعیت و وحشیگری حکومت دارد. هفته گذشته جوانی به نام علیرضا شیرمحمدعلی با ضربات متعدد چاقو در سلولش به قتل رسید. بدون شک این قتل به دستور و تحریک مسئولین زندان بوده چرا که زندان مجهز به دوربین است اما کارکنان مربوطه در هنگام قتل این جوان بیست ساله هیچ عکس العملی نشان نداده اند. مسئولین از مادرش تعهد کتبی گرفتند که سکوت کند تا جسد کارد اجین شده ی فرزندش را تحویل دهند.
همه این فجایع حاصل وجود قوه قضاییه ای است که خونخواران بر ان ریاست کرده و میکنند. ادمکشانی چون یزدی, شاهرودی و لاریجانی.
یکی از اعضای هیات مرگی که در ان روزهای خلوت کردن زندان, تند و تند حکم اعدام امضا میکرد امروز رییس قوه قضاییه است و انتظار بهتر شدن اوضاع زندانیان, بیهوده و غیرواقعی ست. سالهای سال است که ایران در صدر فهرست تعداد اعدام به نسبت جمعیت قرار دارد.هنوز هم هزاران نفر در زندان در صف طولانی اعدامند. هزاران انسان هر لحظه زیر سایه شوم چوبه دار زجرکش میشوند.
ایسکرا ۹۹۴