بخش ایران: نسان نودینیان
بخش بین المللی داوود رفاهی
اعتصاب كارگران شهرداری دارخوین شهرستان شادگان
كارگران شهرداری دارخوین شهرستان شادگان در اعتراض به عدم دریافت حقوق ٥ ماهه خود امروز ٢١ مرداد دست به اعتصاب زدند
اعتصاب تاکسی داران مهران
روز پنج شنبه ١٨مرداد ٩٧ تاکسی داران مهران در اعتراض به نداشتن امنیت شغلی و پاسخ نگرفتن در مورد مطالبات شان، دست از کار کشیده و اعتصاب کردند.
کشاورزان نقده کارخانه آذرقند را تا زمان پرداخت نشدن مطالباتشان تعطیل کردند و عواقب این اقدام را هم بر عهده مسئولین میدانند .
چغندرکاران نقده یکسال است که پولشان را نگرفتهاند
تجمعی از سوی کشاورزان چغندرکار نقده در اعتراض به عدم پرداخت مطالباتشان از سوی شرکت قند نقده در محل کارخانه برگزار شد.
کشاورزان در شهریور ٩٦ برداشت چغندرشان را انجام داده و به کارخانه تحویل دادند. از آن زمان تاکنون حقوق و دستمزدهای آنها پرداخت نشده است.
در استان آذربایجان غربی ٤ کارخانه قند در خوی، میاندوآب، ارومیه و پیرانشهر هستند.
فراخوان شورای هماهنگی کارگران خط و ابنیه راه آهن به تجمع سراسری مقابل مجلس
ساعت هشت صبح بیستم مرداد ماه
در فراخوان قید شده است که کارگران مناطق دور افتاده نیز در همین روز در مقابل مدیریت نگهداری تجمع خواهند کرد.
این تجمع با خواستهای حق داشتن تشکلهای مستقل کارگری، داشتن حق تجمع، کنسل شدن قراردادهای موقت، پرداخت بموقع حقوق کارگران و بیمه درمانی، یکسان سازی حقوق کارگران رسمی و غیر رسمی، پرداخت حقوق کارگران آنان در پایان هر ماه برگزار میشود.
خواستهای اعلام شده از سوی شورای هماهنگی اعتراضات کارگران راه آهن میتواند پرچم مبارزات همه کارگران باشد.
از مبارازت و خواستهای کارگران راه آهن وسیعا حمایت کنیم
روز شماری از اعتصاب سراسری کارگران راه آهن
– روز ١٧ مرداد کارگران حوزه احمداباد جلوی حرکت دو قطار را گرفتند.
– روز ١٧ مرداد کارگران راه آهن رفسنجان در اعتراض به پرداخت نشدن حقوقشان خط آهن را مسدود کردند.
– روز ١٧ مرداد کارگران خط وابنیه ناحیه شمال حوزه ٤ به علت پرداخت نشدن ٤ماه حقوق معوقه و بیمه.دست از کار کشیده و جلوی حرکت قطار مشهد به ساری را گرفتند.
– کارگران راه آهن شمالشرق شاهرود از سی و یکم تیر ماه اعتصاب خود را آغاز و این اعتراضات همچنان ادامه دارد.
– روز ١٦ مرداد کارگران سیرجان و احمدآباد و کهه به اعتصابشان ادامه دادند. در ایستگاه کهه هرمزگان تردد قطارها برای مدتی مختل شد.
– روز ١٥ مرداد کارگران شمال شرق ٢ ، جلوی قطار مسافری در ایستگاه بندرترکمن را گرفتند.
– روز سهشنبه٢مردادماه کارگران راه آهن زاگرس در اعتراض به پرداخت نشدن سه ماه حقوق خود اعتصاب کرده و در مقابل اداره کل راه آهن در اندیمشک تجمع کردند.
– از روز جمعه (٢٩ تیرماه) کارگران مناطق سیرجان، شهرهایی از استان خراسان از جمله مشهد، ابومسلم، سرخس، کاشمر، عطار، نیشابور و سبزوار، شهرهایی از استان آذربایجان چون تبریز، سلماس، صوفیان، عجبشیر، مرند و شفاخانه، شهرهایی از استان سمنان چون سمنان، شاهرود و دامغان، شهرهایی از استان لرستان چون خرم آباد و پروژه راهسازی بروجرد به اراک، و کارگران شهرهای بندرترکمن، خطوط ابنیه راهآهن زنجان، مناطق ریلی هرمزگان (سیرجان)، احمد آباد هرمزگان، اراک، اسلامشهر تهران، کرج، زاگرس، اندیمشک، رفسنجان، ارومیه، زاهدان، و کارگران دیزل تهران در اعتصاب بسر میبرند.
. شرکت پیمانکاری «توسعه و صنعت»، «گسترش آهنراه»، «تراورس» و «جوش گستر» ازجمله شرکتهایی هستند که با کارگران خطوط ریل راهآهن قرارداد کاری دارند
چهارمین روز اعتصاب بزرگ کارگران نیشکر هفت تپه
روز ١٥ مرداد کارگران تمام بخشهای شرکت نیشکر هفت تپه در اعتراض به عدم پرداخت سه ماه دستمزد و قراردادهای برده وار کاری، سطح نازل حقوقها و سپردن بخشی از سهام شرکت به بخش خصوصی و خطر بیکار شدن از کارخود برای چهارمین روز تجمع کردند. در تجمع روز قبل از آن کارگران این کارخانه بصورت یکپارچه مقابل دفتر مدیریت تجمع کردند و علیرغم ورد نیروهای گارد ویژه و پاسگاه هفت تپه ابه اعتراض خود ادامه دادند.د ر این شرکت ٦٠٠٠ کارگر به کار مشغولند و کارگران
تجمع اعتراضی کارگران شهرداری منطقه ٢ کرمانشاه
روز دوشنبه ١٥مرداد ٩٧ کارگران شهرداری منطقه ٢ کرمانشاه در اعتراض به دریافت نکردن حقوق عقب افتاده شان، در مقابل شهرداری مرکز تجمع کردند.
تجمع اعتراضی کارگران فلات قاره جزیره خارک
روز دوشنبه ١٦مرداد٩٧ دهها تن از کارگران فلات قاره جزیره خارک در اعتراض به کم شدن٥٠٠ هزار تومان از دستمزد خود اعتصاب کرده و تجمع اعتراضی برگزار کردند. علت اعتصاب کم شدن مبلغی بین ٤٠٠ تا ٥٠٠ هزار تومان از حقوق آنهاست و اعتصاب کنندگان خواستار علت و پیگیری این موضوع هستند.
تجمع سراسری بازنشستگان دانشگاههای فرهنگیان در تهران
روز ١٤ مرداد جمعی از بازنشستگان دانشگاههای فرهنگیان سراسری کشور به تهران آمدند و در اعتراض به عدم پرداخت پاداش پایان خدمت خود در محل دفتر مرکزی دانشگاه فرهنگیان تجمع کردند.
تجمع اعتراضی رانندگان بخش خصوصی اتوبوسرانی تهران
روز ١٤ مرداد رانندگان بخش خصوصی اتوبوسرانی تهران در اعتراض به وضعیت معیشتی شان دست به تجمع زدند. یکی از رانندگان در توضیح اعتراضاتشان میگوید:” ما انقلاب نکردیم که سرمان را زیر آب کنند و ظلم و ستم به ما کنند”.
تجمع اعتراضی رانندگان بخش خصوصی اتوبوسرانی تهران
روز ١٤ مرداد رانندگان بخش خصوصی اتوبوسرانی تهران در اعتراض به وضعیت معیشتی شان دست به تجمع زدند. یکی از رانندگان در توضیح اعتراضاتشان میگوید:” ما انقلاب نکردیم که سرمان را زیر آب کنند و ظلم و ستم به ما کنند”.
کارگران
پروین محمدی
خطاب به روحانی “نجابت” از آن ما و ثروت های نجومی از آن شما
پس از چند ماه که هر روزه با دزدی های مرئی و نامرئی از درآمدهای حداقلی ما کارگران بوسیله نوسانات نرخ ارز صورت گرفت و قدرت خرید میلیونها حقوق بگیر بیش از دو برابر سقوط کرد و دورنمای زندگی برای ما کارگران و توده های زحمتکش مردم ایران سیاه تر از پیش شد، رئیس دولت در برنامه تلویزیونی ظاهر شد تا پاسخی به معضلات پیش رو که بر معضلات پیشین تلبار شده بود را بدهد
بگذریم که ایشان نه میتوانست و نه میخواست پاسخ دهد بلکه با سخنانش نشان داد که ما کارگران باید بر خواستهای مطالباتی انباشته مان با قاطعیت و بی هیچ تخفیفی پای بکوبیم تا قادر به ادامه زندگی شویم.
ایشان در جنگ با رقیبشان (امریکا)میگوید: “نباید در مقابل حریف کوتاه آمد ،باید محکم و با جدیت خواستمان را مطرح کنیم وگرنه پیروز نخواهیم شد ”
جناب روحانی فکر نمیکنید با جهنمی که شما برای ما کارگران درست کرده اید ما نیز حق داریم و باید در مقابل غارتگری هایتان از دسترنج مان و ثروتهای اجتماعی با جدیت بایستیم و مطالباتمان را طلب کنیم.
ایشان برای آنکه ما کارگران بر احقاق مطالباتمان نکوبیم و اصراری نداشته باشیم مثل همه دولتمردان صفت “نجابت” را به ما میدهد و میگوید با تمام این بلایایی که در عرض این چهل سال بر سر جامعه آورده ایم مردم نجیبی داریم .
صفت “نجیب” از قدیم به کسی اطلاق میشود که توی سرش میزنند ولی وی از سر نجابت خم به ابرو نمیآورد و سر به زیر باقی میماند.
اتفاقا آقای روحانی خوب میداند در این چهل سال چه سیلی هایی به ما کارگران زده اند ولی خوب میداند که ما “نجابت” به خرج نداده ایم و تا آنجایی که زورمان به شمشیرهای گرفته شده بر بالای سرمان رسیده است ایستادگی کرده ایم .
آقای روحانی فراموش میکند و یا خود را به فراموشی میزند که اگر مردم مطیع و به زعم شما نجیبی داشتید چرا در این مملکت روزی نبوده است که احکام سنگین حبس و شلاق برای معلمان و کارگران و وکلای عدالت خواه ودانشجویان برابری طلب صادر نشده باشد.
چرا کارگران بعد از ماهها بیحقوقی دست به تجمع خیابانی میزند، گارد ویژه و گسیل ماشین و اداوات سرکوب و احضار رهبرانشان در دستور کارتان قرار میگیرد ؟
پس حقیقت را بگویید که “نجابت را میخواهید با زور از آن ما کارگران و معلمان و دانشجویان کنید و ثروت های نجومی را از آن خودی های حاکم.
اما ما کارگران نجابت اهدایی شما را نمی پذیریم آنرا به خودتان پیشکش میکنیم و به شما یاد آوری میکنیم مطالبات بر حقمان را با مبارزات هر چه متحدانه مان خواهیم ستاند.
آقای روحانی نجابت پیشکش شما، سفره های ما کارگران را خالی تر نکنید و دست از غارتگریهایتان بردارید که اگر برندارید ما با زبانی که قطعا شما آنرا نانجیبانه خواهید خواند خواستمایمان را طلب کرده و به کرسی خواهیم نشاند.
١٩ مرداد ١٣٩٧
ربیعی منتخب نیمی از جامعه نبود، منتخب جناحی از حاکمیت بود!
جوانمیر مرادی
مهرزاد مویدی (رییس هیئت مدیره کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان فارس، عضو هیئت مدیره کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور و عضو شورای عالی اشتغال کشور)، نیز مانند بقیه شرکایش به دنبال استیضاح ربیعی وزیر کار آه و فغان سر داده است. او اما به خطر افتادن منافع خود و همقطارانش در خانه کارگر و شوراهای اسلامی را با ریاکاری و فریبکاری می خواهد به منافع به قول خودش نیمی از جامعه یعنی کارگران مرتبط کند و حمایت این نیمه ٤٠ میلیونی را به خود و ربیعی و هم پیمانانشان در تحمیل فقر و فلاکتی که ٤٠ سال است بر آنان متحمل کرده اند را به دست بیاورد.
نه ربیعی که در کارنامه اش حداقل تحمیل دستمزد ٥ برابر زیر خط فقر بر کارگران، اجرای طرح قرون وسطائی استاد شاگردی و بردگی تا دو سال تازه کاران و همراهی با دستگاه امنیتی در سرکوب و بازداشت کارگران معترض در مقابل وزارتخانه مطبوعش را دارد و نه هیچ یک از وزرای کار در دوره های پیشین منتخب کارگران نبوده اند. هر یک از وزرای کار همانند همه وزرای وزارتخانه های دیگر در تمامی دوره ها منتصبین دولت و حاکمیت بوده اند و در خدمت کارفرمایان و سرمایه داران که خود همان وزرا نیز در زمره کارفرمایان و سرمایه داران بوده و هستند، قرار داشته اند.
مویدی ریاکارانه از همت بالای ربیعی در ایجاد همدلی بی سابقه میان نمایندگان کارفرمایان، دولت و دست نشاندگانی مانند خودش به عنوان نماینده کارگر یاد می کند که حاصلش معضلات و مشقات ذکر شده برای کارگران بوده است. وی کاذبانه تلاش می کند در کنار هم قرار گرفتن نمایندگان کارفرمایان و دولت و مهره هایی مانند خودش را مصداق برچیدن تخاصم ذاتی بر سر منافع متقابل کارگر و کارفرما معنا کند و آشکارا زدو خوردهای هر روزه کارگران با کارفرمایان و سرکوب و بگیر و ببندهای کارگران معترض توسط دستگاههای سرکوب را انکار می کند.
عضو هیئت مدیره کانون عالی شوراهای اسلامی کار مدعی است که نمایندگان مجلس به خاطر کارگران نبوده که ربیعی را استیضاح کرده اند! بی تردید این ادعای ای واقعی است که مجلس به خاطر کارگران ربیعی را استیضاح نکرده، بلکه از وحشت دامنه دارتر شدن اعتصابات و تظاهراتهای خیابانی است که مجلسیها را به این اقدام واداشته است. مگر نه این است که همین نمایندگان، طرحهای قرون وسطائی ربیعی علیه کارگران را تصویب می کردند؟ مگر نه این است که همین نمایندگان مجلس در برابر فریاد کارگران علیه دستمزد ٥ برابر زیر خط فقر گوششان را گرفته بودند و به فکر افزایش حقوقهای نجومی خود بودند؟ مگر نه این است که هر بار تجمع کارگران در مقابل مجلس و در برابر چشمان مجلسیان شکل می گرفت، سرکوبگران، کارگران را زیر مشت و لگد می گرفتند و بازداشت می کردند با سکوت بی شرمانه خود، سرکوبگران را همراهی می کردند؟
و در انتها این شریک و همفکر با کارفرمایان می گوید: کارگران از استیضاح ربیعی ناراحت هستند و به خاطر این استیضاح دیگر حاضر نیستند به این نمایندگان مجلس رأی بدهند!
این ادعاها، دیگر از عجائب امروز است! کارگران نه تنها مانند مویدی و شرکایش از استیضاح ربیعی ناراحت و گریان نیستند، بلکه این اتفاق را نتیجه فشار مبارزات خود می دانند که امروز با گره خوردن به اعتصابات و خیزشهای سراسری مردم به فقان آمده از فقر، بیکاری و گرانی، زمین را زیر پای همه داغ کرده است. کارگران با هر استیضاحی مانند آنچه در جریان استیضاح ربیعی اتفاق افتاد و کلی از دزدیها و چپاولهای باندهای رقیب افشا گردید، بیشتر به قدرت مبارزات خود ایمان می آورند و متکی می شوند. بی تردید فشار اعتصابات و تظاهراتهای سراسری در خیابانها در آینده نزدیک رقبای در قدرت را بیشتر درگیر دعوا خواهد کرد و استیضاحات و جابجائیها در ارگانهای قدرت بیشتر اتفاق خواهد افتاد.
جوانیمر مرادی
٢٠/٥/١٣٩٧
احضار تعدادی از کارگران گروه ملی فولاد اهواز به دادگاه انقلاب اسلامی
اتحادیه ی آزاد کارگران ایران: تعدادی از کارگران گروه ملی صنعتی فولاد اهواز که بدنبال اعتصاب کارگران این مجتمع بزرگ صنعتی در خرداد ماه سالجاری بازداشت و با قرار وثیقه ٥٠٠ میلیون ریالی آزاد شده بود روز ١٧ مرداد ماه طی ابلاغیه ای کتبی به شعبه دوازدهم دادگاه انقلاب اهواز احضار شدند. در این ابلاغیه به کارگران مهلت ٥ روزه ای جهت حضور در دادگاه داده شده است.
شعبه دوازدهم دادگاه انقلاب در اهواز مسئول رسیدگی به جرائم امنیتی می باشد.
احضار کارگران گروه ملی صنعتی اهواز به دادگاهی امنیتی و پیگیری مجدانه برگزاری دادگاه علیه این کارگران در فاصله کوتاه دو ماه، که به صرف اعتراض به عدم پرداخت نتیجه کار و رنجشان و نجات خانواده هایشان از فقر و تنگدستی بازداشت شده بودند در حالیست که میلیونها میلیونها پرونده قضائی که میتواند رسیدگی عادلانه به آنها گرهی از مشکلات و مصائب مردم باز کند بدلیل عدم رسیدگی در قوه قضائیه خاک میخورد و غارتگران و رانت خواران دهها میلیارد دلاری ثروتهای اجتماعی مردم ایران که سر در آخور قدرت دارند آشکارا و بی هیچ نگرانی هر روزه مشغول دزدی و اختلاس و چپاولگری در مقابل چشمان مردم ایران هستند.
بیانیه اتحادیه آزاد کارگران ایران پیرامون محکومیت محمد حبیبی
نهادهای امنیتی و قضائی با محکوم کردن معلم آزادیخواه و عدالت طلب محمد حبیبی به ده سال و نیم حبس، ٧٤ ضربه شلاق و ٢ سال ممنوعیت از فعالیت و ممنوعیت خروج از کشور، همچون همیشه با زبان دار و درفش، پاسخ مسئولیت پذیری فداکارانه معلمان آزاده کشور را دادند.
اما این محکومیت قبل از آنکه در پیشگاه ما کارگران، معلمان و عموم توده های مردم شریف ایران، سندی بر محکومیت این معلم مسئول و آزاده باشد بیانگر ارتکاب جرمی نابخشودنی از سوی حکومتگرانی است که در جامعه تحت حکومت آنان، آموزش و پرورش به ویرانه ای و پدیده کودکان کار و بازمانده از تحصیل به تصویری لاینفک از سیمای خیابانهای شهرها تبدیل شده است، میلیونها کارگر و معلم و انسان زحمتکش در فقر و گرسنگی فرو رفته اند، کلیه فروشی، تن فروشی، اعتیاد به مواد مخدر و بیکاری و نو امیدی برای ادامه زندگی بیداد میکند و غول تورم و گرانی و بن بست لاعلاج اقتصادی و سیاسی اجتماعی در حال فروپاشاندن آخرین ذره های زندگی و حیات اجتماعی یک جامعه ٨٠ میلیونی است.
خیال باطلی است که صادر کنندگان چنین احکامی تصور کنند با صدور احکام طولانی مدت حبس و حکم شنیع و قرون وسطائی شلاق بر علیه معلمان کشور، آنان خانه نشین شده و نظاره گر نابودی آموزش و پرورش و تباهی هست و نیست جامعه ای باشند که خود از اصلی ترین ارکان و شریان حیات اجتماعی آن هستند.
معلمانی همچون حبیبی ها، امروزه با سری افراشته در حال عمل به مسئولیت خطیر اجتماعی خود هستند و در این راه ما کارگران و عموم توده های مردم زحمتکش ایران همراه و همدوش آنان هستیم.
آنانیکه با صدور حکم شلاق در پی به شلاق کشیدن معلمان فرزندان ما کارگران هستند باید بدانند این شلاق، شلاقی است بر گرده ما و فرزندانمان و ما آنرا به بهای هر هزینه ای که باشد بر نخواهیم تافت.
باید بدانند ما کارگران به زنجیر کشیدن حبیبی ها و عبدیها و بهشتی ها را بر نخواهیم تافت و دیری نخواهد پائید که خشم و انزجار ما از به بند کشیدن معلمان و کارگران و دیگر انسانهای شریف و آزادیخواه به سیلی خروشان بر علیه همه کسانی تبدیل خواهد شد که در طول چهل سال گذشته، چیزی جز نابودی زیر ساختهای اقتصادی سیاسی و اجتماعی کشور و به استیصال کشاندن میلیونی مردم ایران برای گذران زندگی، از خود بر جای نگذاشته اند و اینک با محکوم کردن بیش از پیش مسئول ترین و دلسوزترین معلمان کشور به زندان و شلاق، همچنان در پی دوام و بقا سیاستهای چپاولگرایانه و ویرانگرایانه خود هستند.
آنان باید بدانند محکومیت حبیبی ها و تداوم زندان دیگر معلمان و دستگیری و تعقیب قضائی کارگران، زنان، جوانان و عموم توده های مردم معترض در اعتراضات محلی و خیابانی، نه تنها به مانعی حتی ناچیز در برابر حق خواهی ما کارگران و معلمان و مردم ایران بدل نخواهد شد بلکه چونان بیرقی متحد کننده، ما را در صفوفی میلیونی و به هم فشرده به جدالی سرنوشت ساز با وضعیت موجود خواهد کشاند.
معلم زندانی، کارگر زندانی، زندانی سیاسی آزاد باید گردد
همبسته تر باد اتحاد کارگران و معلمان ایران
اتحادیه آزاد کارگران ایران – ١٨ مرداد ماه ١٣٩٧
احضار کارگران گروه ملی فولاد اهواز محکوم است
روز ٢٠ مرداد تعدادی از کارگران گروه ملی به دادگاه احضار شدند. این کارگران که در جریان اعتراضات قدرتمند کارگران گروه ملی فولاد اهواز در خردادماه دستگیر و با قرار وثیقه ٥٠٠ میلیونی آزاد شده بودند، طی ابلاغیه ای به شعبه ١٢ دادگاه انقلاب اسلامی اهواز احضار شدند.
بیش از ٤ هزار کارگر گروه ملی در اعتراض به عدم پرداخت ٤ ماه دستمزد و حق بیمه شان و با خواست به راه افتادن تولید و حفظ اشتغالشان در خرداد ماه اعتراضات جانانه را به پیش بردند.
کارگران گروه ملی همانطور که در خرداد ماه با تجمعات اعتراضی خود و با مارش قدرتمندشان و با بلند کردن فریاد کارگر زندانی، زندانی سیاسی آزاد باید گردد در خیابانهای شهر اهواز همکارانشان را آزاد کنند، امروز نیز میتوانند با قدرت مبارزه شان جلوی احضارها و پیگرد کارگران معترض را بگیرند.
در شرایطی که جنبش سرنگونی با قدرت بیشتری به جلو گام برمیدارد، احضار فعالین کارگری، صدور احکام سنگین زندان برای فعالین کارگری و مردم معترض و جلو آوردن دو باره احکام شنیع شلاق بخشی از تلاش حکومتی است که میکوشد با این شکل چنگ و دندانی نشان دهد. پاسخ این گستاخی حکومت و دستگاه قضایی اش، اعتراضات سراسری مردم است. با قدرت اعتراضات سراسری مان میتوانیم درب زندانها را بگشاییم.
احضار کارگران گروه ملی را وسیعا محکوم کنیم و خواستار لغو تمامی احکام امنیتی زندان و شلاق برای کارگران، معلمان و تمام زندانیان سیاسی شویم. خود را آزاد کنند.
زندانی سیاسی آزاد باید گردد!
کمپین برای آزادی کارگران زندانی
٢٠ مرداد ٩٧
حکم بی شرمانه شلاق و زندان برای معلم عدالت خواه، محمد حبیبی را محکوم می کنیم
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، صدور حکم بدوی ده سال و نیم زندان و هفتاد و چهار ضربه شلاق برای معلم عدالت طلب، محمد حبیبی عضو هیات مدیره کانون صنفی معلمان تهران را محکوم می کند، و قویا خواهان لغو این حکم کلیشه ای و آزادی فوری بی قید و شرط وی از زندان می باشد. و انزجار خود را ازحکم بی شرمانه ی شلاق بر پیکر کارگران که اینبار نیز جامعه مزد بگیر معلمان را هدف قرار داده اعلام می کنیم. همچنین باید رویه جاری در کشور که عدالت طلبان اعم از معلمان، کارگران و فعالان عدالت خواه و سایر بخش ها زندانی می شوند، و اختلاس گران و دزدان که بوجود آورندگان وضع موجود هستند، و حاشیه ی امنیت دارند، تغییر یابد.
فعالیت های حبیبی در دفاع از حقوق صنفی معلمان منجر به بازداشت وی همراه با خشنونت فراوان در روز دوازده اسفند ٩٦ شد و در حالی که پس از حدود یک ماه با وثیقه موقتا آزاد شده بود، مجددا این بار در تجمع معلمان شاغل و بازنشسته در مقابل سازمان برنامه و بودجه با خشنونت بازداشت و به دلیل مخالفت قاضی پرونده صدور قرار وثیقه لغو و ٩٣ روز است که در زندان تهران بزرگ در بدترین شرایط محبوس است. طبق اطلاعیه کانون صنفی معلمان تهران با وجود تایید بیماری ایشان توسط پزشکی قانونی، اما وی را به بیمارستان اعزام نکردند.
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه احکام کلیشه ای بی پایه و اساس شلاق و زندان برای معلمان، کارگران و فعالان صنفی را محکوم می کند و خواهان لغو کلیه احکام صادره و همچنین توقف تعقیب پلیسی، امنیتی و قضایی از آنان می باشد.
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
٢٠ مردادماه ٩٧
بیانیه؛ به زندان انداختن معلم وکارگر تنها گرفتن حق زندگی از یک انسان نیست، بلکه هر آنچه حقانیت وآزادی است..
حکم شرم آور ده سال و نیم حبس، ٧٤ ضربه شلاق و ٢ سال ممنوعیت از فعالیت و ممنوعیت خروج از کشور، برای # محمددحبیبی ، معلمی که تنها هدفش دفاع ازمعیشت، آزادی ، دانش وکرامت انسانی است، نه تنها ننگی بر پیشانی قوه قضائیه است و در تاریخ ثبت خواهدشد ، بلکه راه را برای هزاران سوال در اذهان کودکان ، نوجوانان ،جوانان ودانشجویان ،باز خواهد کرد که: جامعه ما اسیر و در چنگال چه نوع افکاری گرفتار شده که معلمان وکارگرانش در”قرن بیست ویک” این چنین تحقیر وتنبیه شوند ، انسان های شریفی که ساختارو پیشرفت هر نظامی مدیون کار وتلاش این طبقه است .
آن قاضی که چنین حکمی می دهد خود را در چه جایگاهی می بیند که معلم فرزندش را به شلاق محکوم می کند واو را ده سال در بدترین محیط که اسمش زندان است به بند می کشد؟
مگر چه جرم نابخشودنی ازیک معلم سر زده است که در نهایت شقاوت تصمیم به دادن حکمی گرفته شود که ابداً با هیچ کدام از موازین انسانی همخوانی ندارد.؟
شاید این حکم آخرین حکم نباشد ولی هزاران حکم به اینصورت در ناعادلانه ترین دادگاه ها اجرایی شده است.
حکم “معلم، محمد حبیبی “جرمی دولتی ونابخشودنی است وسیستم قضایی باید رو به مردم پاسخگو باشد.
توده های به جان آمده از این همه اجحاف وستم آنرا به مثابه یک جنگ تمام عیار علیه خود می دانند….
“کمیته پیگیری” این احکام به واقع ظالمانه را که سالهاست علیه همه اقشارجامعه روا داشته می شود محکوم می کند..ومجدانه خواستار آزادی محمد حبیبی و همه زندانیان سیاسی است.
کمیته پیگیری ایجاد تشکل های کارگری ایران
٢١ مرداد ٩٧
با اتحاد و اعتصابات سراسری به دزدی و عارتگری و چنگ اندازی علیه طبقه کارگر پایان دهیم.
با اتحاد و اعتصابات سراسری طومار چهل سال دزدی و غارتگری و چنگاندازی به طبقه کارگر را در هم بکوبیم.
موج جدید اعتصاب سراسری و تجمع های اعتراضی کارگران راه آهن که از روز ٢٩ تیر ماه آغاز شد، علیرغم تهدید و فشار کارفرمایان و مدیران شرکت های راه آهن همچنان ادامه دارد.اعتصاب واعتراض در دیگر شهرها و مراکز کاری نیز ادامه دارد و رو به گسترش است. بازاریان هم دست به اعتراض و اعتصاب میزنند زنان و دانشجویان و دیگر قشرهای جامعه بشدت نسبت به وضع موجود معترض اند و در صحنه مبارزه اند. طرح استیضاح ربیعی در مجلس عملا به سناریویی برای به رخ کشیدن دزدی وغارتگری های هر روزه همه آنها از گرده کارگران و احاد مردم تبدیل شده است.
باید گفت اعتصابات هم اکنون در بیشتر شهرهای کشور ادامه دارد. کامیونداران همچنان بر ادامه اعتراض و اعتصاب خود تا تحقق وضعتشون تاکید دارند. کارگران راه اهن و بازاریان و کامیونداران با اعتصاب و اعتراض یکپارچه خود میتوانند خواسته های بر حق خود را به مدیران و کارفرمایان و دولت که حامی انهاست تحمیل کنند، اما در این میان اقدام به سازماندهی اعتصابات سراسری و ایجاد شوراهای هماهنگی برای هدایت این اعتصابات تدوین وپیگیری مطالبات کارگران وخنثی کردن توطئه کارفرمایان و دولت ضد کارگری نه تنها نقطه عطف درخشانی در مبارزات کارگران به شمار می اید بلکه گام بعدی در پیشروی مبارزات همه جانبه مزدبگیران و ایجاد هماهنگی و همز مان کردن اعتصابات سراسری احاد کارگران در موسسات و همه رشته های مختلف تولیدی و مراکز مختلف صنعتی در
مسیر تکامل مبارزات کارگران ایران است.
اعتراضات و اعتصابات که روز بروز بیشتر و بیشتر میشود هر چند این تعرض به حکومت و پایه های نظام سرمایه داری از شکل خود بخودی بیرون آمده است و همه ما میدانیم این مبارزه رهبران و تشکلهای مناسب خود را از خود بیرون داده است، اما امروز بیش از هر زمان احتیاج به سازمان دهی و نقشه های روشن است. فعالین و رهبران این جنبش وسیع باید با نقشه عملی تر برای سراسری تر کردن این اعتراضات و اعتصابات بکوشند. همین حالا در بعضی از نقاط شوراهایی برای سازماندهی و هماهنگی درست شده اند باید در این جهت فعالانه تر کوشید و دست به کار شد چه در سطح سراسری و چه در سطح هر شهر در همه جا برای تشکیل چنین شوراهایی بکوشیم. تشکیل شوراهایی برای هدایت و سازماندهی اعتراضات و اعتصابات مبارزه ما را هدفمند تر میکند شعارهای ما را یک نواخت خواهد کرد و دست جریانات راست که میخواهند اهداف انقلابی مردم را به بیراهه بکشانند قطع یا کم خواهد کرد.
زنده باد اعتراضات و اعتصابات سراسری
زنده باد شوراهای سازماندهی و هدایت اعتراضات و اعتصابات در همه جا
بهنام ابراهیم زاده فعال کارگری و مدافع حقوق کودک عضو کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای کارگری ٢١مرداد ٩٧
گزارش
استیضاح و افشاگری نمایندگان مجلس علیه ربیعی منجر به برکناری او شد
امروز ١٧ مرداد ماه، علی ربیعی وزیر کار برای سومین بار جهت استیضاح به مجلس کشیده شد و این بار در پی افشاگریهای کم سابقه نمایندگان علیه او، که اساسا ناشی از جنگ قدرت در میان جناحها در پی بحران و بن بست اقتصادی و سیاسی حاضر در کشور می باشد نهایتا از سمت خود برکنار شد.
مجموعه ای از این افشاگریها که انتشار یافته است به شرح زیر می باشد:
خادمی نماینده ایذه درمجلس: ٤٠ سال است می گوییم شرایط بحرانی است و در این ٤٠ سال همه ی این آقایان مدیر بودند .
جاسمی نماینده مجلس: تعدادی از نمایندگان سینه چاک، امروز به ربیعی قول دادند که”شرایط را فراهم کردیم شما نیفتید”/این در شأن نماینده نیست/تعدادی از نماینده ها امروز معامله میکردند
رستمیان نماینده سلسه و دلفان در مجلس:یک سر نخ برای من در اینجا ایجاد شد. توسط یکی از فرستادههای آقای بندپی به بنده گفتند ٥٠٠ میلیون تومان به شما میدهیم تا دهنم قرص باشد و حرفی نزنم، به بنده گفتند ٢٠ میلیون تومان را به خیریه بده و ٤٨٠ میلیون تومان را خودت بردار تا به اسم خیریه باشد. زمانی که به این سر نخ پی بردم به استان لرستان رفتم خیریههایی که کمک های زیادی گرفته بودند رسیدگی کردم و به رئیس مجلس نیز کتبا گزارش دادم و به معاون وزیر اطلاعات نیز گزارش دادم.
زمانی که وارد شدم مشاهده کردم آقای بندپی تنها٢٠ میلیون پول را به خیریهها داده است و بقیه آن را خودش برداشته و از محل خرید ویلچر و کمک به ایتام خرج کرده و ماشین شاسی بلند خریده است. آقای ربیعی شما که اسم کارگر و معلول میآید غش میکنید و اشک میریزید آیا این “شوی تبلیغاتی نیست؟” شما باید با قضایای آقای بندپی برخورد میکردید. شما حتی سر خود را به نشانه تاسف تکان ندادید و گفتید این اتفاقها میافتد.
آقای بندپی به شهادت مجمع نمایندگان استان لرستان در دو نوبت در استان لرستان حضور پیدا کرد. یک بار به معنای سفر کاری و یک بار به منظور همایش مدیران بهزیستی. ایشان دختران مظلوم بهزیستی را با لباس فاخر در نظر نمیگیرد. ١٢-١٣ نفر در یک سیاه چادر در منطقه خوش آب و هوای الشتر شاهانه پذیرایی میکنند. آقای وزیر این پولها از کجا میآیند. ٩٠٠ میلیون تومان صرف هزینه همایش و مهمانی شاهانه آقای بندپی شد.
آیا کارگری که برایش اشک میریزید میتواند یک قلم از غذاهای سفره رنگین آقای بندپی را بخورد. باور میکنم وقتی در قاب تلویزیون قرار میگیرید اشک شما «شوی تبلیغاتی» است.
وزارت کار ١٠ هزار گوشی موبایل وارد کرده است
همسانسازی حقوق بازنشستگان چه شد؟
هاجر چنارانی (نماینده نیشابور و فیروزه) گفت: قالیبافی را دیدم که یک روز که به سر کار نرفت بیمهاش قطع شد. امروز صندوق فولاد از جمله فولاد خراسان یک ریال هم برای فرهنگ کشور خرج نمیکند.دولت از لحاظ اقتصادی تعطیل است.
نماینده نیشابور ادامه داد: قرار بود در دولت شما همسانسازی حقوق بازنشستگان انجام شود. آقای ربیعی چه شد؟ قرار بود مدیریت شستا بهبود یابد؟ قرار بود ٦٠ درصد هزینه شستا به تامین اجتماعی داده شود اما امروز تنها ١٠ درصد داده میشود.
چنارانی گفت: در حوزه مدیریتی شما شخصی است که ٢٧ سمت دارد.
معاون فرهنگی و اجتماعی شما سرپرست صندوق بازنشستگان، مدیرکل دفتر وزارتی است و در جاهای دیگر سهم دارد.
در بحث روابط کار و کارگری عدم امنیت شغلی بسیار حاد است
امروز ٩٨ درصد قراردادهای کار کارگران موقت است.
از کارگر چک سفید امضا گرفته میشود؟
وی تاکید کرد: در تشکل خانه کارگر همه چیز سیاسی است. تشکلهای کارگری باید نماینده کارگران باشند و نباید در خدمت اهداف خانه کارگر باشند.
آقای ربیعی به کجا میبرید سکان وزارت کار را؟
این وزارتخانه جمهوری اسلامی را به خاک سیاه مینشاند.
چنارانی گفت: آقای ربیعی، آیا میدانستید در شستا واردات موبایل انجام میشود. اگر نمیدانستید وای بر شما و اگر میدانستید خیانت کردید.
اعتراض کنفدراسیون بین المللی اتحادیه های کارگری و آموزش بین الملل به حکم زندان محمد حبیبی
کنفدراسیون بین المللی اتحادیه های کارگری و آموزش بین الملل در نامه های جداگانه ای خطاب به مقامات جمهوری اسلامی ضمن محکوم کردن حکم صادره علیه محمد حبیبی عضو هیئت مدیره کانون صنفی معلمان تهران خواهان آزادی فوری و بدون قید شرط این معلم زندانی و به رسمت شناختن فعالیت های صنفی در ایران شدند.
در نامه ی کنفرانس بین المللی اتحادیه های کارگری خطاب به مقامات حکومت اسلامی آمده است:
به نمایندگی از طرف کنفدراسیون بین المللی اتحادیه های کارگری (آی تی یو سی) که ٢٠٧ میلیون کارگر را در ١٦٣ کشور و ناحیه نمایندگی می کند و دارای ٣٣١ تشکل کشوری وابسته است به این وسیله حکم زندان علیه محمد حبیبی معلم ایرانی و عضو هیئت مدیره کانون صنفی معلمان تهران را که توسط دادگاه انقلاب در چهارم ماه اوت سال ٢٠١٨ صادر شد، محکوم می کنم.
حکم خشن، بی رحمانه و غیرقابل توجیه علیه محمد حبیبی شامل ده سال و نیم زندان، دو سال ممنوعیت از فعالیت های اجتماعی و سیاسی، دوسال ممنوعیت خروج از کشور و ٧٤ ضربه شلاق است.
افترا بستن عمدی، اتهامات واهی و ایزوله کردن از خانواده، دوستان و جامعه و اعمال شکنجه، همگی بیان گر و نشانه اعمال درد و رنج بطور سازمان یافته توسط دولت، علیه عضوی از جامعه است که زندگی اش را وقف شغل خود به عنوان یک آموزگار کرده و برای بهبود زندگی معلمان ایران و خانواده آنها مبارزه کرده است.
محمدحبیبی در ماه مارس ٢٠١٨ به دلیل فعالیت های صنفی و اتحادیه ای دستگیر شد و سپس هنگامی که با قید وثیقه آزاد شده بود مجددا در ٢٠ ماه مه ٢٠١٨ به دنبال حمله نیروهای انتظامی و امنیتی به تجمع مسالمت آمیز کانون صنفی معلمان تهران، دستگیر گردید.
ما اطلاع یافته ایم که محمد حبیبی در سلول انفرادی در بزرگترین زندان تهران محبوس است. به گواهی اعضای خانواده، محمد حبیبی در شرایط تحمل ناپذیر و بسیار سختی بسر می برد و از درد شدید سینه و پهلو که ناشی از شکنجه شامل لگدزنی و ضربه های سخت به اوست در رنج است. کبودی های بزرگ در گردن که ناشی ازکشیده شدن او بر روی آسفالت خیابان بوده به وضوح قابل مشاهده بوده است.
حبیبی از حق اولیه انسانی برای دسترسی به مراقبت های درمانی و پزشکی محروم شده است.
ما این غفلت عمدی و اقدام در جرم و جنایت دانستن فعالیت های اتحادیه ای و صنفی برای بهبود زندگی کارگران را به شدت محکوم می کنیم. حکومت ایران باید از مدافعان حقوق انسانی از جمله فعالین اتحادیه های صنفی مانند محمد حبیبی و همه همکاران او محافظت کند.
کنفدراسیون بین المللی اتحادیه های کارگری همراه و همصدا با “آموزش بین الملل” ( ای آی) خواهان آزادی بی درنگ و بدون قید و شرط محمد حبیبی و حمایت از همه فعالین اتحادیه ای در برابر چنین روش های خشن امنیتی می باشد که هدف اش جلوگیری از فعالیت های مشروع توسط فعالین اتحادیه ای است.
بیانیه آموزش بین الملل
محمد حبیبی عضو کانون صنفی معلمان تهران به ده سال و نیم زندان محکوم شد!
آموزش بین الملل (EI) به شدت حکم زندان علیه محمد حبیبی، معلم ایرانی و عضو هیئت مدیره کانون صنفی معلمان ایران (تهران) را محکوم می کند. حکم او ده سال و نیم زندان است.
در تاریخ ٤ اوت دادگاه انقلاب اسلامی ایران حبیبی را به ده سال و نیم زندان محکوم کرد. حکم او همچنین شامل ممنوعیت فعالیت های اجتماعی و سیاسی برای دو سال، ممنوعیت سفر دو ساله و ٧٤ ضربه شلاق است.
به گزارش اتحاد بین المللی درحمایت از کارگران در ایران (IASWI) در روز ٢٠ ماه مه، تجمع آرامی که به دعوت کانون صنفی معلمان ایران- تهران (ITTA-تهران) برگزار شده بود توسط نیروهای انتظامی و مامورین مخفی مورد حمله قرار گرفت. چهارده تن از شرکت کنندگان، از جمله حبیبی، دستگیر شدند. محمد حبیبی پیش از این دستگیری با وثیقه بدنبال بازداشت ماه مارس ٢٠١٨، آزاد شده بود. همه بازداشتی ها بعد از یک روز آزاد شدند اما محمد حبیبی به سلول انفرادی در زندان بزرگ تهران منتقل شد.
اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران هشدار می دهد که او در حال حاضر در شرایط غیرقابل تحمل در زندان است. اعضای خانواده آقای حبیبی که از وی بازدید کرده اند، گزارش کرده اند که آقای حبیبی به علت ضرب و شتم شدید در زمان دستگیری از درد زیادی در قفسه سینه رنج می برد. همچنین کبودی بزرگی بر روی پشت او است، که نتیجه کشاندن او بر روی آسفالت خیابان توسط نیروهای امنیتی است. او نیاز به اسکن فوری از تمام قسمتهای مجروح شده بدنش دارد، اما مقامات دولتی از انتقال وی به بیمارستانی در خارج از زندان ممانعت می کنند.
اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران اظهار می کند که این رفتار با آقای حبیبی توسط مقامات زندان “چیزی کمتر از اذیت و آزار بی رحمانه و غفلت جنایی نیست،” و اعلام می کند که همه مقامات دولتی مسئول هر اتفاقی که برای آقای حبیبی بیافتد می باشند.
آموزش بین الملل به فراخوان اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران می پیوندد که طی آن از تمام افراد و سازمانهای مترقی، اتحادیه های کارگری، و به ویژه تشکلهای معلمان در سراسر جهان، خواسته شده است که احکام صادره برای آقای حبیبی را محکوم کرده و خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط او شوند.
کنفدراسیون بین المللی اتحادیه های کارگری همچنین به آموزش بین الملل و درخواست “آزادی فوری و بی قید و شرط محمد حبیبی و حفاظت از تمام اعضای اتحادیه های کارگری از تاکتیک های امنیتی بسیار سنگین که هدف آنها متوقف کردن فعالان اتحادیه های کارگری از انجام فعالیت های مشروع خود است” ملحق شده است.
حمایت گسترده تشکل های صنفی داخلی و بین المللی از محمد حبیبی و محکوم نمودن حکم ظالمانه دادگاه بدوی
به دنبال صدور حکم زندان و شلاق برای محمد حبیبی ، عضو هیات مدیره کانون صنفی معلمان استان تهران، توسط قاضی شعبه ٢٦ دادگاه انقلاب موجی از محکومیت ها در سطح داخل و خارج به راه افتاده است و نهادهای مدنی داخلی و خارجی از این فعال صنفی حمایت کرده اند. آنها خواستار توقف حکم و آزادی بدون قید و شرط وی هستند و به سایر تشکل ها نسبت به حمایت از وی فراخوان داده اند و به مسئولین نسبت به عواقب این حکم ظالمانه هشدار داده اند. اسامی تشکل ها و گروههایی که تاکنون بیانیه داده اند به شرح زیر است :
١. شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران
٢. انجمن صنفی فرهنگیان خراسان شمالی
٣.کانون صنفی فرهنگیان استان قزوین
٤. انجمن صنفی معلمان کردستان(سقز و زیویه)
٥.جمعی از فعالان صنفی معلمان استان البرز
٦. فرم نگار حمایتی جمعی از فعالان مدنی
٧.آموزش بین الملل EI
٨. اتحادیه ی آزاد کارگران ایران
٩.هسته ی کنشگران صنفی استان مازندران
١٠. کنفدراسیون بین المللی اتحادیه های کارگری
١١. کانون صنفی فرهنگیان شهرستان خمینی شهر
١٢. کانون صنفی فرهنگیان استان بوشهر
١٣.کانون صنفی فرهنگیان گیلان
١٤. انجمن صنفی معلمان کردستان- مریوان
کمیته دفاع ازمحمد_حبیبی ضمن تشکر از شکل های فوق ، به تمام تشکل های مدنی و صنفی مستقل جهت پیوستن به این موج حمایتی فراخوان می دهد و خواستار آزادی فوری تمام معلمان زندانی از جمله محمد حبیبی است.
کمیته دفاع از محمد حبیبی
٢٠ مرداد ٩٧
بین المللی
بخش بین المللی داوود رفاهی
١ــ بنگلادش – تظاهرات گسترده اعتراضی دانش آموزان
رسانههای محلی در بنگلادش روز یکشنبه ٥ اوت گزارش دادند که دولت اینترنت تلفنهای همراه در سراسر کشور را قطع کرده تا با اعتراضات انبوه دانشآموزان که به سمت خشونت پیش میرفت، مقابله کند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، دانشآموزان نوجوان بنگلادشی در یک هفته گذشته بخشهایی از داکا، پایتخت بنگلادش را به تعطیلی کشاندند. آنها در پی کشته شدن دو نوجوان در تصادف جادهای با اتوبوس اعتراض خودشان را به ناامنی جادهها بیان کردند. تجمعهای اعتراضی شنبه در محله جیگاتالا در داکا به خشونت کشیده شد و بیش از ١٠٠ تن مجروح شدند.
به گفته شاهدان، پلیس بنگلادش معترضان را با گلوله پلاستیکی و گاز اشکآور هدف قرار میداد و ماموران لباس شخصی هم به نوجوانان حمله میکردند.
پلیس بنگلادش شلیک گلوله پلاستیکی یا گاز اشکآور به سمت معترضان را تکذیب کرده است اما آمار بیمارستانها از تعداد بالای مصدومان خبر میدهد. حزب حاکم لیگ عوامی بنگلادش هم ضرب و شتم معترضان را تکذیب میکند.
بخش حمل و نقل بنگلادش جزو قسمتهای فاسد، خطرناک و دارای هرج و مرج دانسته میشود و کشته شدن دو نوجوان در تصادف جادهای همچون کاتالیزی برای فوران خشم مردم از عملکرد دولت عمل کرد. دولت شیخ حسینه، نخستوزیر بنگلادش از سال ٢٠٠٩ قدرت را در دست دارد اما طی ماههای اخیر با اعتراضات گستردهای با درخواست برای پایان دادن به یک سیستم قدیمی از جذب تبعیضآمیز کارکنان دولتی مواجه شده است. اکنون هم این امکان وجود دارد که اعتراضات دانشآموزان به اعتراضات ضد دولتی گسترده در آستانه انتخابات پارلمانی اواخر امسال تبدیل شود.
٢ــ هند – مرگ ١١ کارگر در حادثه انفجار معدن
مقامات هندی از کشته شدن ١١ تن و زخمی شدن چهار نفر دیگر در پی انفجار دینامیت در یک معدن سنگ در ایالت آندراپرادش هند خبر دادند.
در این حادثه که شب جمعه٤ اوت در نزدیکی شهر “کورنوول” هند و پس از انفجار میلههای ژلاتینی مورد استفاده در معادن اتفاق افتاد، ١١ کارگر کشته و چهار نفر دیگر زخمی شدهاند.
به گفته مردم محلی، این انفجار که باعث آتش گرفتن تراکتورها، کامیون ها و یک انبار شده در دیوارهای خانه های مسکونی اطراف معدن نیز ترکهایی ایجاد کرده است.
تحقیقات در مورد علت این حادثه در حال انجام است اما بررسیهای پیشین در موارد مشابه نشان می دهد مواد منفجره و قابل اشتغال در هند بسیار نامناسب بوده و به طور استاندارد ساخته نمی شود.
٣ــ اسرائیل – تظاهرات در نقاط مختلف علیه قانون “دولت – ملت یهود”
هزاران عرب ساکن اسرائیل شامگاه شنبه ١٣ مرداد در اعتراض به قانون “دولت-ملت یهود” در شهرکهای محل زندگی خود تظاهرات کردند و همزمان، دهها هزار اسرائیلی دیگر، از جمله یهودیان، در تلآویو گرد آمدند تا به این قانون اعتراض کنند.
مجلس اسرائیل لایحه ارائه شده از سوی دولت بنیامین نتانیاهو را تصویب کرد که این کشور را سرزمین تاریخی ملت یهود، و یهودیان را صاحب حق در تعیین سرنوشت این کشور توصیف میکند.
به گزارش رسانههای اسرائیل، از روز تصویب این قانون، تظاهرات شامگاه شنبه بزرگترین تجمعهای اعتراض بود.
تمامی شهرکهای محل زندگی طایفه عربهای دروزی در شمال، و همچنین شهرهای اعراب مسیحی و مسلمان در شمال و جنوب اسرائیل شامگاه شنبه شاهد اعتراض به این قانون بود.
بر اساس گزارشها، انبوه تظاهرکنندگان عرب در مجد الکروم، امالفحم، طیرا، سخنین، کفر قنا، رهط و بقاع الغربیه رفت و آمد را بند آورده و روال عادی زندگی را تحت تاثیر قرار دادند.
تظاهرکنندگان عرب از طوایف مختلف در شعارهای خود، این قانون را “نژادپرستانه” توصیف کرده و گفتهاند “گامهای لازم را در آینده نزدیک برخواهند داشت”؛ آنها اعتصابات سراسری را جزو راهکارهای خود قرار دادهاند.
همزمان، هزاران اسرائیلی، از جمله یهودیان برای دومین شنبه در میدان “رابین” در تلآویو گرد آمدند تا به قانون «دولت-ملت یهود» اعتراض کنند.
رسانهها تاکید دارند که تظاهرات تل آویو پرشمارتر از شنبه گذشته بوده و شماری از چهرههای سرشناس طایفه عربهای دروزی نیز برای اعتراض، تل آویو را انتخاب کردهاند. احزاب اوپوزیسیون اسرائیل از برگزاری تظاهرات اعتراضی بویژه از سوی یهودیان حمایت کرده بودند.
عرب ها و دیگر غیریهودیان در اسرائیل میگویند که با تصویب این قانون احساس میکنند به “شهروند درجه دوم مبدل شدهاند”.
٤ــ افغانستان – اخراج و بازگشت صدها هزار مهاجر افغان از ایران
سازمان بینالمللی مهاجرت میگوید در سال جاری میلادی نزدیک به نیم میلیون مهاجر افغان از ایران به کشورشان بازگشتهاند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه کاهش ارزش برابری ریال ایران در برابر دلار آمریکا در هفتههای اخیر، موج کمسابقهای از بازگشت افغانها از ایران را در پی داشته است.
این سازمان خبر داده که بیش از ٤٤٢ هزار مهاجر افغان در این مدت به صورت داوطلبانه از ایران به افغانستان بازگشته و یا اخراج شدهاند.
پس از آنکه ترامپ، رئیس جمهور آمریکا در ماه مه خروج کشورش از برجام را اعلام کرد، پول ایران تقریبا نیمی از ارزش خود در برابر دلار آمریکا را از دست داد. این اقدام باعث بروز مشکل برای مهاجران افغان مقیم ایران شد.
مهاجران افغان که در سالهای گذشته از مرزهای ایران به صورت غیرقانونی عبور میکردند تا کاری پیدا کنند و از خانوادههای خود در افغانستان حمایت کنند، این روزها به دلیل این مشکلات در حال بازگشتن از ایران هستند.
ناآرامی و جنگ در هفده سال گذشته در کنار خشکسالی، بر وضعیت معیشت و کار بسیاری تاثیر بدی برجای گذاشته است.
عبدالمصور که پس از بازگشت از ایران، در غرب افغانستان با خبرگزاری فرانسه مصاحبه کرده گفته است سه سال پیش به ایران رفت تا به خانواده خود در افغانستان از راه ارسال پول کمک کند. او در یک کارخانه در شهر اصفهان کار میکرد و ماهانه معادل ٢٦٠ دلار آمریکا درآمد داشت.
این مهاجر ٢٢ ساله میتوانست به والدین و ٩ خواهر و برادر خود که در ولایت پروان زندگی میکنند، کمک کند.
اما حقوق ماهانه او اخیرا به کمتر از ٩٠ دلار در ماه تقلیل یافت. او گفت: “تقریبا همه پولهایم را برای خانوادهام میفرستادم اما کافی نبود. آمدنم به اینجا (افغانستان) معنایی نداشت، لیکن باید برمیگشتم.”
بیش از نیمی از مهاجران افغان که در هفت ماه اخیر از ایران وارد افغانستان شدهاند، افرادی هستند که توسط پلیس ایران در شهرهای مختلف ایران دستگیر و اخراج شدهاند. ایران کنترل بر مرزهایش با افغانستان را نیز شدیدتر کرده است.
عالم مومنی جوان هفده سالهای که سه ماه پیش به ایران رفته بود و در یک مزرعه گوجه فرنگی (بادنجان رومی) در شیراز کار میکرد، در میان اخراجیهایی است که به خبرگزاری فرانسه در هرات افغانستان گفته: “نمیدانم چه کنم. کسی در خانواده درآمدی ندارد.”
خانواده او در ولایت شمالی بغلان نانآور دیگری ندارد.
سازمان بینالمللی مهاجرت پیشبینی کرده که بازگشت افغانها از ایران در ماههای آینده نیز به صورت سیلآسا ادامه بیابد.