ادامه اعتراض۱۲۰ کارگر بیکار شده پتروشیمی چوار ایلام. سه خودکشی در طول یک هفته

١٢٠ کارگر بیکارشده‌ی پیمانکاریِ پتروشیمیِ ارغوان‌گستر چوار ایلام هنوز به اعتراض خود ادامه میدهند.به همین دلیل است که کارگران دست از اعتراض بر نمی‌دارند. آن‌ها چند هفته‌ی پیش با یارانه‌اشان بلیت خریدند و به تهران آمدند تا با مدیران هلدینگ خلیج فارس دیدار کنند، اما جز وعده‌ی بخش حراست، چیز دیگری نصیبشان نشد. برخی از کارگران چند روزی را هم در زندان و – آنطور که خودشان می‌گویند – در بند دزدان و قاتلان سپری کردند و با قرار وثیقه آزاد شدند. تعدادی از کارگران هم احضار شده‌اند، تعهد داده‌اند و برایشان پرونده تشکیل شده است. 

تنها در طول یک هفته، سه نفر دست به خودکشی زده‌اند. دو نفرشان کارگران پیمانکاریِ پتروشیمیِ ارغوان گستر هستند که به تازگی از کار بیکار شده‌اند و نفر سوم، همسر یکی دیگر از کارگران بیکارشده‌ی همین پتروشیمی است. ایلنا به کارگران گفتگو کرده است.

کارگری که ۲۷ تیرماه با ریختن بنزین به روی خود قصد خودکشی داشت، اکنون به دلیلِ عفونتِ شبکیه‌ی چشم و عفونت لوزه‌هایش نیازمند درمان است. همکارانش می‌گویند برای ۸۱۲ هزار تومان پول قطره‌ی چشم‌اش، درِ خانه‌ی دوستان و آشنایان را زده‌اند و تنها ۴۸۳ هزار تومان جمع کرده‌اند. از اوضاعِ بدِ زندگی‌اش می‌گویند، از اینکه در یکی از روستاهای اطراف «چوار» زندگی می‌کند و حالا که بیکار شده حتی برای تأمین یک وعده غذای روزانه هم به کمک نیاز دارد. می‌گویند جمع شدیم و رفتیم بهزیستی تا شاید کمکی کنند. او حتی در خانه‌اش یک اجاق گاز ساده هم ندارد و همسرش روی آتش غذا درست می‌کند. 

کارگرِ دیگری که شبانه در قبرستان، قصد پایان دادن به زندگی‌اش را داشت وضعیتی به مراتب بدتر دارد. در مورد او می‌گویند حقوق کارگری‌اش را خرج مادر بیمار و برادر معلولش می‌کرده و پول یارانه هم یکجا به حسابِ نانوای محل واریز می‌شده. کارگران می‌گویند در «چوار» خیلی‌ها کارت یارانه‌اشان را به نانوا یا سوپرمارکت محل می‌دهند و برای خرید نان و مایحتاج زندگی‌اشان دفتر حساب و کتاب دارند. 

جوانِ ۲۹ساله‌ای که بعد از مدت‌ها اعتراض به بیکاری‌اش، مرگِ خودخواسته در قبرستانِ «چوار» را به زندگیِ ترجیح داده بود، در روز حادثه تماسی از سویِ نانوایِ محل دریافت می‌کند که آقا به حسابِ کارتِ یارانه‌تان پول واریز نمی‌شود. آنطور که کارگران می‌گویند ماجرا از این قرار بوده که جوان بعد از بیکاری، حسابِ یارانه‌اش را تغییر می‌دهد تا پول یارانه را خرجِ دوا و درمان کند. نانوا که زنگ می‌زند، مستاصل از اینکه دیگر حتی با خیال راحت نمی‌تواند نانِ خانواده را تأمین کند، آن تصمیمِ کذایی را می‌گیرد: شب به قبرستان می‌رود به امیدِ آنکه دیگر از آنجا بیرون نیاید. جوان اما به دستِ آن‌هایی که برای روشنِ کردنِ فانوس شبِ سومِ عزیزِ تازه فوت‌شده‌اشان به قبرستان رفته بودند، نجات پیدا می‌کند. 

سومین خودکشی هم مربوط به همسر یکی از کارگران اخراج شده‌ی کارخانه است. در مورد او چیز زیادی نمی‌دانیم اما کارگران تاکید می‌کنند که فقر و ناتوانی در تهیه‌ی نیازهای اساسیِ زندگی دلیل این خودکشیِ نافرجام است. آن‌ها می‌گویند بیکاریِ مرد و ترس از تداوم فلاکت ناشی از این بیکاری، زن را به جایی رساند که ترجیح داد برای همیشه به زندگیِ خود پایان دهد. 

به همین دلیل است که کارگران دست از اعتراض بر نمی‌دارند. آن‌ها چند هفته‌ی پیش با یارانه‌اشان بلیت خریدند و به تهران آمدند تا با مدیران هلدینگ خلیج فارس دیدار کنند، اما جز وعده‌ی بخش حراست، چیز دیگری نصیبشان نشد. برخی از کارگران چند روزی را هم در زندان و – آنطور که خودشان می‌گویند – در بند دزدان و قاتلان سپری کردند و با قرار وثیقه آزاد شدند. تعدادی از کارگران هم احضار شده‌اند، تعهد داده‌اند و برایشان پرونده تشکیل شده است.

اینرا هم بخوانید

پرستاران در چندین شهر دست به تجمع زدند  

پرستاران طبق فراخوان قبلی امروز در شهرهای اصفهان، قم، کاشان، شیراز و قروه دست به …