کارگر کمونیست ۵۶۲
مصاحبه با شهلا دانشفر درباره تحصن و اعتصاب معلمان
کارگر کمونیست: دومین اطلاعیه حزب درباره اعتصاب معلمان در ۱۳ اسفند اشاره به گسترش این اعتصاب در ۱۰۰ شهر دارد. زمینه سیاسی و اجتماعی این حرکت چیست؟
شهلا دانشفر: یک حکومت چپاولگر و مافیائی و سرکوبگر و اسلامی سرمایه داری در ایران حاکم است که کارگران و معلمان و اکثریت مردم را به زندگی زیر خط فقر محکوم کرده است و زندان و دستگیری و شکنجه و سرکوب هم ابزار حاکمیت آنست. این حکومت به همین دلیل بشدت منزوی و منفور است، و معلمان و کارگران و بخشهای مختلف مردم از ابتدای روی کار آمدن این حکومت با آن در جنگ و جدال بوده اند. و همین جدال و مبارزه اجتماعی بحرانهای درونی این حکومت را تشدید کرده و توازن را به درجاتی به نفع کارگران و معلمان تغییر داده است. این بطور خلاصه زمینه اعتراضات کارگران و معلمان است. اعتصاب سراسری معلمان یک اتفاق قائم به ذات و در خود نیست. این اعتراضات را باید در ادامه اعتراضات گسترده کارگری و فضای پر التهاب کل جامعه دید تا تصویر روشنی از مکان و جایگاه آن پیدا کرد. اخبار همین هفته، یعنی اعتصابات سراسری کارگران راه آهن، راهپیمایی بازنشستگان فولاد خوزستان در وسط شهر اهواز، دو روز تجمع بازنشستگان فولاد در اصفهان، تجمع کارگران سندیکای واحد علیه دستمزدهای زیر خط فقر، و دهها مثال دیگر نشان میدهد که چه طوفانی در راه است. اعتراضاتی با این گستردگی در واقع عکس العمل بخشهای مختلف طبقه کارگر به چپاول و فقر و سرکوب و زندان است. جمهوری اسلامی با دستگیری و زندان و شکنجه میکوشد موج گسترده اعتراضاتی که بپا شده را عقب بزند و مردم دارند پاسخ میدهند. در همین اعتراضات بنرهایی بدست گرفته میشود که بر رویش نوشته شده که فاصله فاحش طبقاتی باید پایان یابد، کارگران و معلمان زندانی باید آزاد شوند، تحصیل باید برای کودکان رایگان باشد. اینها دارد میگوید که معلمان به چه چیز اعتراض دارند و بر چه زمینه ای دست به اعتراض میزنند.
واقعیت اینست که با خیزش دیماه، جنبش سرنگونی در سطح جامعه وارد فاز جدیدی شد. اما در طول یکساله اخیر بویژه از نیمه های سال ۹۷ و سربلند کردن اعتصاب قدرتمند کارگران نیشکر هفت تپه و گروه ملی فولاد اهواز تحولی کیفی در اوضاع سیاسی جامعه روی داد. گفتمان های آزادیخواهانه، برابری طلبانه و آلترناتیو اداره شورائی بیش از بیش به اعماق جامعه رفت. اعتراضات معلمان را باید در ادامه این تحولات مهم سیاسی در سطح کل جامعه دید.
بطور خلاصه باید بگویم که کارگران و معلمان و بازنشستگان و بخشهای مختلف مردم در جدال و مبارزه ای طولانی با حکومت اسلامی سرمایه داران، متحدتر و با تجربه تر و متشکل تر شده اند و حکومت اسلامی ضعیف تر و بحرانی تر شده و در بن بست و تشتت قرار دارد. این وضعیت بویژه با توجه به مدیای اجتماعی و ارتباطات گسترده ای که امکانش بوجود آمده میتواند بدرجه ای توضیح دهنده فضای اعتراضی گسترده معلمان و کارگران باشد. از جمله گرد آمدن هزاران معلم در گروه های تلگرامی به آنان امکان تبادل نظر هر روزه و دخالت در سطحی سراسری را داده است. این دخالت در سطح وسیع صف مبارزه معلمان را متحد تر کرده و عملا راه را برای هرگونه سازشکاری و ساخت و پاخت از بالای سر آنان تنگ تر کرده و به تشکلهایشان قوام بیشتری بخشیده است. در همین راستا یک خواست مهم اعتصاب معلمان به رسمیت شناخته شدن تشکلهای صنفی آنان است.
البته این اولین اعتصاب سراسری معلمان نیست که در این سه روز شاهدش بودیم، قبل از آن نیز آنها در آبان و آذر ماه در بیش از ۶۰ شهر دست به اعتصاب زدند و در مدارس به تحصن نشستند، اما امروز معلمان در اوضاع سیاسی متفاوتی قدرتمند تر به میدان آمده اند. بعلاوه، آنچه شاهدیم اینست که فضای همبستگی و اتحاد بسیار شفافی در میان کارگران و معلمان شکل گرفته است. برای نمونه وقتی که نمایش کذایی طراحی سوخته از صدا و سیمای حکومت پخش میشود بازنشستگان به خیابان می آیند و شعار میدهند “شکنجه، مستند دیگر اثر ندارد” یا معلمان خواهان آزادی همه کارگران زندانی و معلمان زندانی میشوند. و نمونه های بسیار دیگری را میتوان مثال آورد. خلاصه کلام اینکه توازن قوا و اتحاد طبقاتی کارگران و معلمان و آگاهی و تجربه سیاسی بخشهای مختلف مردم بسیار جلوتر آمده و شرایط مساعد تری را برای پیشروی مبارزات کارگران و کل جامعه فراهم کرده است.
کارگر کمونیست: خواسته های اعتصاب معلمان و شعارهای برجسته این حرکت چیست؟
شهلا دانشفر: اولین خواست معلمان آزادی همکاران زندانی و پایان دادن به امنیتی کردن مبارزاتشان است. خواست دیگر معلمان افزایش حقوق ها به بالای خط فقر است. معلمان در بیانیه سال گذشته خود بر خواست افزایش حقوقها به بالای خط فقر ۶ میلیونی تاکید کردند. امروز نیز یک بند از فراخوان شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان افزایش حقوقها به بالای خط فقر است. معلمان در اعتراضاتشان نه تنها علیه حقوق های زیر خط فقر بلكه صدای اعتراضشان را به حقوقهای نجومی و تبعیض و نابرابری نیز بلند کردند.
یک خواست دیگر معلمان تحصیل رایگان برای همه کودکان است. معلمان در اعتصابات سراسری خود بطور واقعی مهر این خواست را بر راس خواستهای کل جامعه کوبیده اند. خواستهای دیگر معلمان لغو مدارس خصوصی و پایان دادن به کالایی کردن آموزش، بیمه کارآمد و درمان رایگان، ایجاد تسهیلات لازم برای تامین مسکن، لغو طرح برده وار معلم تمام وقت، و استخدام معلمان حق التدریسی است.
کارگر کمونیست: نقش دانش آموزان و خانواده های معلمان در اعتراض کنونی چه بوده و چگونه میتوانند در دفاع از خواستهای معلمان در ادامه این اعتراضات نقش ایفا کنند؟
شهلا دانشفر: خواستهای معلمان بطور واقعی خواستهای کل جامعه است. از جمله خواستهایی چون تحصیل رایگان برای همه کودکان، لغو مدارس خصوصی و پایان دادن به کالایی شدن آموزش و امن سازی مدارس مستقیما به بالاتر بردن استاندار آموزش در کل جامعه ربط دارد و خواستهای سراسری همه مردم هستند.
طرح چنین خواستهایی از سوی معلمان بیشترین زمینه حمایت و همبستگی با مبارزات آنان را فراهم میکند. معلمان در هر دور از اعتصاباتشان با بیان همین خواستها و توضیح علت و اهداف اعتراضشان خطاب به جامعه توانسته اند بیشترین حمایت اجتماعی را با خود همراه داشته باشند. از جمله معلمان علاوه بر اطلاع رسانی وسیع از طریق مدیای اجتماعی در هر دور از مبارزاتشان در سر کلاسهای درس از علت اعتراضاتشان برای دانش آموزان خود صحبت کرده اند. همچنین در هر فراخوانی طی بیانیه هایی خطاب به خانواده ها و دانش آموزان ضمن اطلاع رسانی از روز اعتراض خواستار پیوستن آنها به صف اعتراضشان شده اند. این چنین است که اعتراضات معلمان مردم را نیز بر سر خواستهایی با خود به جلو آورده و بدلیل ابعاد سراسری و قدرتمندش به مرکز توجه مردم تبدیل شده است. در گزارشات بسیاری گفته شده که دانش آموزان سنین بالاتر معلمان خود را در اعتصاب همراهی کرده اند، و بعضا خانواده ها با تهیه کلیپ هایی از اعتصاب معلمان و خواستهایشان اعلام حمایت و پشتیبانی کرده اند. همچنین تشکلهای مختلف کارگری و بازنشستگان و بخش های مختلف مردم با بیانیه های حمایتی و با پخش کلیپ هائی همبستگی خود را با مبارزات معلمان اعلام کرده اند. اینها همه اتفاقات شورانگیزی است که شاهدش هستیم. اما به نظرم هنوز کافی نیست. بطور مثال خانواده های دانش آموزان در هر محل میتوانند با سر زدن به معلمان اعتصابی که در دفاتر مدارس به تحصن نشسته اند و تقدیم گل به آنان اعلام همبستگی کنند. یا معلمان بازنشسته میتوانند به مدارس سر بزنند و همکارانشان را در این تحصن همراهی کنند. همچنین میشود انتظار داشت که کارگران در تجمعاتی که برای خواستهای اعتراضی خود برپا میکنند از خواستها و اعتراض معلمان که مستقیما به فرزندان آنان مربوط است اعلام پشتیبانی کنند. این ها همه میتواند اشکالی از همبستگی با مبارزات معلمان و خواستهایشان باشد.
کارگر کمونیست: در اطلاعیه حزب درباره دستمزد اشاره میشود که تشکلهای کارگری و معلمان و بازنشستگان خواهان افزایش حداقل دستمزد به بالای ۷ میلیون هستند. این توافق بر سر افزایش دستمزد در میان بخشهای مختلف طبقه کارگر چه تاثیری بر ادامه مبارزات دارد و چه استنتاجاتی میتوان برای سازماندهی اعتراضات و اعتصابات سراسری بدست داد؟
شهلا دانشفر: به نکته مهمی اشاره کردید. توافق بر سر افزایش دستمزد در میان بخش های مختلف طبقه کارگر که اشاره کردید، بیش از هر چیز ابعاد گسترده اعلام همسرنوشتی طبقاتی مبارزات همه این بخش ها با هم را به نمایش میگذارد. اعلام چنین خواستی از سوی تشکل های کارگران، معلمان و بازنشستگان بطور واقعی بیان اعتراضی اجتماعی به فقر و زندگی زیر خط فقر است و این اعتراضی است که ظرفیت گردآوردن نیروی بخش عظیمی از حقوق بگیران جامعه را دارد. باید در چنین ابعاد وسیع و اجتماعی ای این نیرو را گرد آورد و سازمان داد. هم اکنون سندیکای شرکت واحد، سندیکای نیشکر هفت تپه، اتحاد بازنشستگان و کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل های کارگری، اتحادیه آزاد کارگران ایران، کمیته پیگیری برای ایجاد تشکلهای کارگری و انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه طی دو بیانیه مشترک بر روی خواست حداقل دستمزد هفت میلیون تاکید کرده اند. شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان نیز بر خواست افزایش حقوقها به بالای خط فقر تاکید کرده است. همین نیروها میتوانند نقش برجسته ای در گرد آوردن نیروی وسیع اجتماعی حول این خواست را داشته باشند.
برای مثال سندیکای شرکت واحد در همراهی با اتحاد بازنشستگان برای روز ۱۳ اسفند در اعتراض به حقوقهای زیر خط فقر تجمع اعتراضی در مقابل وزارت کار برپا کرد. این نوع تجمعات را باید گسترده تر و در تمام شهرها بر پا کرد و وسیعا در آنها شرکت کرد. خصوصا اکنون که شورایعالی کار از بالای سر کارگران مشغول رایزنی بر سر تعیین قیمت نیروی کار کارگران است، با تجمعات خود در مقابل مکان جلسات پشت درهای بسته شان، صدای اعتراضمان را بیش از بیش علیه کل این بساط توحش و بردگی بلند کنیم. بعلاوه، پیوستن بخش های مختلف طبقه کارگر از جمله بازنشستگان، پرستاران، تشکلهای مدافع حقوق کودک، تشکلهای مدافع حقوق زن و بخش های مختلف حقوق بگیران محروم جامعه که حقوقهای زیر خط فقر زندگی و معیشتشان را به تباهی کشانده است به این جنبش گام مهمی در جهت سازماندهی این نیروی بزرگ اجتماعی است.*