از کجا خوردیم؟! کاظم نیکخواه

جنگ ۱۲ روزه اسرائیل و جمهوری اسلامی جنگ ۱۲ روزه اسرائیل و جمهوری اسلامی نزدیک به دو هفته است فروکش کرده است. اما این سؤال که جمهوری اسلامی از کجا چنین ضربات مهلکی از اسرائیل خورد، و چگونه اسرائیل توانست با این دقت فرماندهان سپاه و نیروهای مسلح و دانشمندان هسته‌ای و مراکز مهم نظامی و موشکی و هسته‌ای را هدف بگیرد، در میان رژیمی‌ها بسیار داغ است.

در این اوضاع درهم‌ریخته، حکومت به همه چیز و همه‌کس مشکوک است. ازیک‌طرف مدیای “واتساپ” را ابزار کسب اطلاعات و ردیابی توسط اسرائیل معرفی می‌کنند، و از طرف دیگر هر روز صدها نفر را به جرم جاسوسی دستگیر می‌کنند. ماه پیش دو کولبر زحمت‌کش و فقیر را به جرم جاسوسی اعدام کردند. چندین مورد دیگر اعدام تحت عنوان جاسوسی نیز طی هفته‌های اخیر انجام شده است که همه از مردم عادی بوده‌اند. حتی برخی زندانیانی را که سال‌ها قبل دستگیر شده بودند اکنون اتهام به جاسوسی برای اسرائیل را هم به پرونده‌هایشان اضافه کرده‌اند.

فکر می‌کنم خودشان هم آن‌قدر احمق نیستند که ندانند کولبران و مردم عادی نبودند که محل دقیق سرداران ارشد جمهوری اسلامی نظیر سلامی و باقری و رشید و شادمانی و حاجی‌زاده و بقیه را به اسرائیل گزارش کردند. دنیای آنها با مردم عادی کاملاً جدا و متفاوت است. سران حکومت در مخفیگاه‌ها و مناطق سوپرلوکس ویژه میلیاردرها و آخوندها و آقازاده‌ها کاملاً به‌دوراز مردم زندگی می‌کنند که مردم به چندکیلومتری آن هم نمی‌توانند نزدیک شوند. به‌علاوه وقتی که هر لحظه دارند اسم و جا و مکان و قیافه‌هایشان را عوض می‌کنند، چگونه مردم عادی می‌توانند از مکان و موقعیت دقیق آنها با خبر باشند؟ سرزنش‌کردن واتساپ و مدیای اجتماعی به اینکه اینها باعث ردیابی سران حکومت شده است، نیز موضوع تمسخر همه مردم حتی خودی‌هایشان شده است.

سران جمهوری اسلامی می‌دانند که اسرائیل سال‌هاست در بالاترین رده‌هایشان نفوذ دارد و این کولبران و مردم عادی نیستند که به اسرائیل رد آنها را می‌دهند. اما شدیداً نیاز دارند وانمود کنند که نفوذی‌ها در بالای حکومت نیستند و این مردم عادی و همچنین مدیای اجتماعی است که به اسرائیل آدرس می‌دهد!

اما این تلاش و تقلای حکومت حتی صدای بازماندگان سرداران به هلاکت رسیده را هم درآورده است. در همین رابطه دختر سردار علی شادمانی فرمانده قرارگاه خاتم‌الانبیا که روز ۴ تیرماه با بمب‌های اسرائیل کشته شد، نیز وارد بحث شده و می‌گوید “… محل استقرار پدر هرچند ساعت تغییر می‌کرد. گوشی و وسایل هوشمند همراه‌نداشتن! پروتکل‌های امنیتی رعایت شده بود؛ اما در طی روزهای فرماندهی ستاد جنگ، چندین بار مورد ترور هدفمند اسرائیل قرار گرفتند و پس از چند بار ناکامی بالاخره دشمن موفق به شهادت ایشان شد!.. ایشان با لباس خاکی، بدون یونیفرم و درجه نظامی، در میدان بودن..ردیابی‌های دقیق اسرائیل بیشتر از واتساپ و جاسوسی سنتی و فردی است”. برخی دیگر از دست‌اندرکاران کنونی و سابق حکومتی نیز به وجود جاسوسان و نفوذی‌ها در بالاترین رده‌های حکومت اشاره می‌کنند.

در میان سران حکومت قطعاً همه به هم به‌عنوان عامل نفوذی اسرائیل مشکوک‌اند. اما بحث جاسوسی اسرائیل، به چماقی برای حمله به جامعه و مردم تبدیل شده است.

مسئله اصلی این است که جمهوری اسلامی دشمن زیاد دارد. در محاصره همه مردم است. در سطح بین‌المللی که روشن است دشمنان قدرتمندی مثل آمریکا و اسرائیل و اروپا را برای خود فراهم کرده است. اقتصادش به طور کامل فلج و ازهم‌پاشیده است و مطلقاً کار نمی‌کند. مهم‌تر اینکه مورد نفرت و در محاصره انزجار همه مردم است. حتی بچه‌های دبستانی از این حکومت و سران و آخوندها و پادوهایش شدیداً متنفرند. این حکومت هیچ‌چیزش با زندگی مردم نمی‌خواند. دشمن خونی مردم است و مردم دشمن خونی این حکومت‌اند.

نتیجه این می‌شود که این حکومت آینده‌ای ندارد و سران آن برای خود آینده‌ای جز سرنگونی نمی‌بینند. هیچ حکومتی در تاریخ در میان این‌همه نفرت عمومی دوام نیاورده است. امروز نه فردا. این ماه نه ماه بعد. حتی بعید است به سال بعد هم برسند. اینها به‌ویژه بالایی‌هایشان به‌روشنی می‌دانند که باید بدون تردید گورشان را گم کنند و بروند. به همین دلیل طبیعی است که همه به آینده خود فکر می‌کنند. حتی حال‌وروز امروزشان که در قدرت هستند نیز چندان تعریفی ندارد. ناچارند مدام با ترس‌ولرز زندگی کنند. خامنه‌ای چندین هفته است که خود را در سوراخی پنهان کرده است و حتی در محرم و عاشورا هم نتوانست آفتابی شود. بقیه‌شان هم ناچارند به قول دختر سردار شادمانی مدام جایشان را عوض کنند و لباس معمولی بپوشند و درجه‌هایشان را مخفی نگه دارند و از خانواده‌هایشان نیز دور بمانند. ترسشان فقط از اسرائیل نیست. از مردم عادی هم بسیار وحشت دارند. همین چند هفته پیش یکی از آخوندهایشان گفته بود که جرئت نمی‌کند با لباس آخوندی برای خرید برود و ناچار است لباس معمولی بپوشد تا مورد تعرض مردم در خیابان قرار نگیرد! آن مقامات و آخوندهایی که جرئت می‌کنند در خیابان در میان مردم آفتابی شوند یا به شکل مخفیانه سری به خیابان بزنند، آشکارا می‌بینند که نفرت از آخوند و کل حکومتشان در همه‌جا موج می‌زند. خیزش‌ها و اعتراضات هر روزه مردم نیز فضای گسترده سرنگونی‌طلبی را به‌وضوح نشان می‌دهد.

این وضعیت دلیل اصلی است که باعث می‌شود از بالا تا پایین حکومت به هر تلاش و تقلایی برای نجات خود دست بزنند. از جمله فروختن خود به اسرائیل و آمریکا و دولت‌های دیگر به‌خاطر پول و شاید تضمین آینده‌ای امن‌تر.

کارزار جاسوس بگیری حکومت مسخره و نفرت‌انگیز است. دستگیری‌های فله‌ای مردم در خیابان‌ها به جرم جاسوسی، هدفی که دارد این است که اولاً رد گم کنند و وانمود کنند که جاسوس‌ها در میان خودشان نیستند و ثانیاً به بهانه جنگ و حمله اسرائیل فضای اعتراضی را عقب برانند و چند صباحی بیشتر با شمشیر کشیدن علیه مردم سرپا بمانند. چه‌بسا مبتکرین چنین حملاتی نیز همان جاسوسان اسرائیل باشند!

اکنون اوضاع به جایی رسیده است که جمهوری اسلامی ناچار است در مقابل آمریکا و غرب تسلیم شود خامنه‌ای جام زهر را بنوشد و سیاست هسته‌ای‌اش را تعطیل کند. از نظر دولت‌های آمریکا و اروپا اگر حکومت به چنین تعهدی گردن بگذارد و جنگ‌افروزی و ضدآمریکایی‌گری‌اش را کنار بگذارد، می‌تواند سرکار بماند. جمهوری اسلامی عملاً سیگنال‌های تسلیم را از خود نشان داده است. اما مشکل اصلی این است که وقتی حکومت تا این حد عقب بنشیند و تسلیم شود، صفوفش بیشتر به هم می‌ریزد، بحران‌های درونی‌اش تشدید می‌شود و در برابر مردم ضربه‌پذیرتر خواهد شد. این تناقضی لاینحل است که حکومت اسلامی در آن گرفتار شده است. هم باید تسلیم شود و هم با تسلیم‌شدن بیش‌ازپیش در گرداب سرنگونی اسیر خواهد شد.

مردم در ایران شاهد دست‌وپازدن جمهوری اسلامی در تناقضات مهلک خود هستند و به همین دلیل علی‌رغم دستگیری‌ها و سرکوب‌ها، بخش‌های مختلف مردم با روحیه‌ای بالا و امیدوار به اشکال مختلف با حکومت منفور اسلامی مقابله می‌کنند. تعرضات جمهوری اسلامی و کارزار جاسوس بگیری، دست‌وپازدن یک موجود درنده‌خو است که در مرداب سیاست‌هایش در حال خفه شدن است و برای نجات خود به همه سو حمله می‌کند و با هر حمله‌ای بیشتر و بیشتر در لجن فرومی‌رود. راهی برای نجات این حکومت از انقلاب و خیزش مردم نیست. راه فراری برای حکومت اسلامی از سرنگونی وجود ندارد. این سرنوشت محتوم را نه جاسوسان اسرائیل، نه بمب‌های اسرائیل و آمریکا، نه تحریم‌های اروپا و غرب، بلکه انقلاب مردم تضمین خواهد کرد.

به نقل از نشریه انترناسیونال ۱۱۳۶

اینرا هم بخوانید

سران حکومت بجز خامنه ای درو شدند! کاظم نیکخواه

امروز صبح 22 خرداد ارتش اسرائیل حملات گسترده ای را به نقاط متعددی در ایران …