حسن صالحی
محسن رفیقدوست، نخستین وزیر سپاه پاسداران و رئیس پیشین بنیاد مستضعفان، در گفتوگویی با برنامه “تاریخ شفاهی دیدهبان ایران” به نقش مستقیم و هدایتکننده خود در ترور برخی از مخالفان جمهوری اسلامی، از جمله فریدون فرخزاد، شاپور بختیار، شهریار شفیق و غلامعلی اویسی، اعتراف کرده است.
رفیقدوست در این گفتوگو، با گستاخی و افتخار، به دخالت جمهوری اسلامی در این ترورها اشاره میکند و مدعی است که رژیم برای اجرای این عملیات، از طریق یک واسطه مصری، نیروهای جداییطلب باسک در اسپانیا را به کار گرفته است. او همچنین به نقش محسن رضایی، فرمانده پیشین سپاه پاسداران و عضو کنونی مجمع تشخیص مصلحت نظام، در این ترورها اشاره دارد.
پیشتر، در چندین دادگاه اروپایی، پروندههایی درباره نقش مقامات بلندپایه جمهوری اسلامی در ترور مخالفان در خارج از کشور بررسی شده بود، اما اینکه یکی از چهرههای کلیدی رژیم، صریحاً و در برابر دوربین، به سازماندهی این جنایات اذعان کند، اتفاقی کمسابقه است.
اینکه جمهوری اسلامی در چنین موقعیتی دست به افشای اسرار خود بزند، ناشی از تشدید اختلافات داخلی درون حکومت است. اکنون که اعتراضات مردمی رژیم را تحتفشار قرار داده، جناحهای حاکم علیه یکدیگر دست به افشاگری میزنند و از یکدیگر انتقام میگیرند. نباید فراموش کرد که رفیقدوست، پس از ماجرای اختلاس ۱۲۳ میلیاردتومانی بانک صادرات در سال ۱۳۷۴ که به دستگیری برادرش انجامید، از نظر سیاسی در موقعیت متزلزلی قرار گرفت. این احتمال وجود دارد که او اکنون فرصت را برای تسویهحسابهای شخصی مناسب دیده باشد.
صرفنظر از انگیزههای پشت پرده، این افشاگریها میتواند مسیر دادخواهی در مجامع بینالمللی را هموارتر کند. اعترافات اخیر رفیقدوست، سندی مهم از جنایات جمهوری اسلامی علیه بشریت است که قابلیت پیگیری در دادگاه بینالمللی لاهه را دارد. این سخنان همچنین بار دیگر ضرورت قرارگرفتن سپاه پاسداران در فهرست سازمانهای تروریستی را برجسته میکند.
با افشاگریهای اخیر محسن رفیقدوست، ضروری است که تمامی نیروها و سازمانهای مترقی به طور متحد، شکایتنامهای مستند علیه دخالت مستقیم جمهوری اسلامی در قتل مخالفان خود در خارج از کشور تنظیم کرده و آن را به مراجع قضایی بینالمللی ارسال کنند. چنین اقدامی نهتنها میتواند راه را برای محاکمه آمران و عاملان این ترورها هموار کند، بلکه پیام روشنی خواهد بود که هیچ جنایتکاری، هرچند در رأس قدرت، از عدالت گریزی نخواهد داشت.