اعتصاب هزاران کارگر پروژه ای بر شدت گرداب بلعنده حکومت می افزاید- مهران محبی

معرکه گیری های انتخاباتی جنایتکاران و دزدان برای جلب و جذب یک عده ای هر چند قلیل و ترغیب آنها به رفتن به پای صندوق های رأی، به صحنه های جدال اوباش حکومتی با یکدیگر و  اعتراض مردم علیه کل حاکمیت تبدیل شده است.

قاتلان مردم تا چند روز قبل که با پز دمکراسی خواهی و آمادگی شنیدن نظرات و انتقادات مردم به دانشگاه ها می رفتند تا به اصطلاح نمایش تریبون آزاد را اجراء کنند، چنان مورد حمله و اعتراض گسترده دانشجویان قرار گرفتند که ظاهرا دیگر از خیر تبلیغات در دانشگاه ها و در میان دانشجویان گذشته و بساط معرکه گیری شان را به مکان های دیگری مانند مساجد و حسینیه ها که دانشجویان و مردم متنفر از کلیت حکومت در آنجاها حضور ندارند ، منتقل شده است.  اما اوضاع حکومت به حدی خراب است که حتی در چنین مکان هائی نیز خود نامزدهای دلقک، دیگر کمترین تحملی نسبت به نمایشات و معرکه گیری های رقبای خود را ندارند و اوباشان و طرفدارانشان را به جان یکدیگر انداخته اند.

از میان این دست حملات و زد و خوردهای رسوا در مدت چند روز گذشته میان دلقک های انتخاباتی، درگیری و ضرب و شتم میان اوباشان طرفدار پزشکیان و طرفدارن نامزدهای رقیب پزشکیان در حسینیه کاشان و اصفهان و حملات نامزد ها در مناظره های تلویزیونی نمونه های چشمگیرش هستند. هر یک از نامزدها و وابستگانشان به صراحت از کنار گذاشته شدن و اخراج شدنشان از مناصب و مسؤلیت های کنونی شان در صورت به مقام ریاست جمهوری رسیدن رقبای خود صحبت می کنند و به همین خاطر شمشیر را از رو برای یکدیگر بسته اند. حاصل و نتیجه این اوضاع به هم ریخته که گرگ ها اینجنین و در این سطح به جان یکدیگر افتاده اند، پیشروی مبارزات اجتماعی و توده ای در بستر انقلاب است.

جامعه از هر طرف جمهوری اسلامی را  با تمام باندها و دستجات اش زیر فشار گذاشته و اجازه نمی دهد نفس تازه کرده و تجدید قوا کند. طرح سرکوب جنبش زنان و علیه بی حجابی موسوم به “نور” با مبارزات و اعتراضات شجاعانه زنان شکست خورد. جنبش دادخواهی و جنبش علیه اعدام هر روز با قدرت بیشتر به پیش می رود و بازتاب این فضای بشدت اعتراضی را  امروز در اعتراضات طبقه کارگر میشود دید.

اعتراضات و تجمعات اعتراضی بازنشستگان مدت ها است که خواست ها و مطالبات عمومی جامعه و به طور کلی انقلاب “زن، زندگی، آزادی” را در خیابان ها نمایندگی می کند و شعار های اساسی آن را از مخالفت با حجاب و تبعیضات و اعتراض و مخالفت با اعدام و فراخوان به بایکوت انتخابات حکومتی گرفته تا دفاع از رفاه و آزادی و کرامت انسانی تکرار و تشریح می کند . در ادامه این مبارزات بی وقفه و قدرتمند بازنشستگان، از روز 30 خرداد اعتصاب کارگران پروژه ای شاغل در پروژه های نفتی، گازی، پتروشیمی، سیمانی و نیروگاهی و غیره با خواست 14 روز کار، 14 روز استراحت و افزایش دستمزد و بهبود شرایط کار و تسهیلات بهداشتی، غذائی و خوابگاهی شروع شده و تا حالا بیش از بیست هزار کارگر در نزدیک به نود شرکت پروژه ای به آن پیوسته اند و انتظار می رود ده هزار کارگر دیگر به آن بپیوندند.

این اعتصاب وسیع و قدرتمند پاسخ کوبنده طبقه کارگر در همراهی و همگامی با عموم مردم ایران به حکومت است که با درماندگی به هر حقه و ترفند ریاکارانه ای برای ترغیب اشخاص به رفتن به پای صندوق های رأی متوصل می شود. جواب کارگران پروژه ای و بازنشستگان و عموم مردم در این شرایط که رژیم برای ترغیب مشارکت حتی سه، چهار درصدی که کسی مانند ظریف آن را دستاورد برای حکومت اش می داند، سرنگونی است.

تجمعات مداوم بازنشستگان و اعتصاب قدرتمند کارگران پروژه ای که در این شرایط بحرانی و شکننده درونی حکومت شروع شده است در پیوند با مبارزات هر روزه زنان و دادخواهان و مخالفان اعدام  و کل جنبش انقلابی به تعمیق یافتن و رادیکال شدن انقلاب برای سرنگون کردن کلیت جمهوری اسلامی با همه باندها، دستگاه ها و ماشین و ابزار حاکمیت آن می افزاید و راه را برای دست درازی به انقلاب از همه جناح ها و احزاب و سازمان ها و جریانات راست و ضد انقلاب تنگ خواهد کرد.

اعتصاب فعلا در جریان ده ها هزار نفره کارگران پروژه ای که از جنوب تا مرکز و تهران و غرب را فرا گرفته است با همراهی تجمعات و اعتراضات خیابانی بازنشستگان که اعتراضات سیاسی و سرنگونی طلبانه عمومی را در قالبی منسجم و سازمانیافته و علنی و آشکار نمایندگی می کنند، به طور واقعی ارکان نظام را به لرزه در آورده است و قمه کشی جانیان حکومتی علیه یکدیگر در عین استیصال و وحشت زدگی ناشی از هراس از بازگشت مردم به خیابان و اینبار با حضور گسترده تر و قدرتمندتر طبقه کارگر برای یک سره کردن کار کل حکومت است.

رژیم گرفتار بحران است و گرداب انقلاب توان کنترل و مهار ضدیت ها، تنشها و قمه کشی ها و حتی زد و خوردهای فیزیکی میان باندها و اوباشان اش را از آن گرفته است. هر چه به زمان برگزاری انتخابات نزدیک تر می شود دامنه و عمق اعتراضات توده ای بیشتر می شود و کابوس حکومت را نسبت به روز انتخابات و روزها و ماه های بعد از آن وحشتناک تر خواهد کرد.

برای جمهوری اسلامی روزگار تیره و تارتری در انتظار است. عموم مردم تنها به سرنگونی حکومت فکر می کنند و چشم انداز به زیر کشیدن آن در پس هر اعتراضی را می بینند. بازنشستگان معترضی که در تجمعات خود علیه حجاب و اعدام و انتخابات حکومتی شعار می دهند و ده ها هزار کارگر پروژه ای که در چنین شرایط بحرانی ای که حکومت را محاصره کرده است، رژیم را فقط از بعد تحمیل بار گرانی و پایین نگه داشتن سطح دستمزد زیر فشار و مورد حمله قرار نمی دهند، بلکه به قول خود بازنشستگان تیشه به ریشه حکومت اعدام، قتل، جنایت، سرکوب، زندان، ترور، حکومت ضد زن، حکومت تبعیض و تولیدگر و اشاعه گر نفرت، حکومت ضد آزادی و به طور کلی حکومت ضد انسان می زنند.

اعتراضات بازنشستگان و اعتصاب قدرتمند کارگران پروژه ای باید مورد حمایت همه بخش های جامعه خواهان سرنگونی جمهوری اسلامی قرار گیرد و همه بخش های دیگر کارگری باید به اعتصاب کارگران پروژه ای بپیوندند. این اعتصاب و تجمعات اعتراضی که می رود تا گلوی رژیم را بیشتر بفشارد، به کل جنبش اعتراضی و انقلاب نیرو و اعتماد به نفس می دهد. باید از آن ها به عنوان سنگرهای انقلاب دفاع کنیم.

اینرا هم بخوانید

تشدید بحران اقتصاد و معیشت، زیر سایه جنگ- محمد شکوهی

 بیش از دو ماه از آغاز به کار دولت “وفاق ملی پزشکیان -خامنه‌ای” می‌گذرد. دو …