کارگر کمونیست ٦٠٧
ملاحت مرتضوی: دو روز قبل بیش از دو هزار نفر از کارگران و کارکنان پتروشیمی بندر خمینی دست به اعتصاب زدند. موضوع اعتراض این کارگران چیست؟
شهلا دانشفر: اعتصاب بیش از دو هزار کارگر بندر خمینی بدنبال بر پا شدن زمزمه کاهش پاداشها و بخشی از دریافتی هایشان همزمان با بازرسی هیاتی از مقامات وزات نفت از این پتروشیمی بر پا شد. کارگران در این روز با اعتراض متحدانه و قدرتمند خود کاری کردند که مقامات مسئول ناگزیر شدند هیات بازرسی را از درب اضطراری وارد شرکت کنند و بشدت سراسیمه شده بودند. روز بعد از آن نیز در سوم بهمن ماه کارگران پتروشیمی بندر امام در اعتصاب بودند و این اعتراضات ادامه دارد.
اعتراض کارگران پتروشیمی بندر امام در عین حال اعتراض به دزدی های پشت پرده است. کارگران این مجتمع کارگری مثل همه مراکز کارگری دیگر، از جمله فولاد اهواز و هفت تپه، هپکو و آذرآب و بسیاری از مراکز کارگری دیگر که بخاطر اختلاسها و چپاولگری ها شغل و معیشت کارگران به خطر افتاده است، دست به اعتراض زدند. بدین ترتیب حلقه های مشترکی اعتراضات این کارگران را با دیگر بخش های کارگری در سطح جامعه به هم وصل میکند و به همین اعتبار این اعتصاب توجه بسیاری را به خود جلب کرد.
اعتصاب کارگران پتروشیمی بندر امام بیش از هر چیز فضای پر التهاب محیط های کارگری را به نمایش گذاشت. اعتصابی با این قدرت در متن شرایطی بوقوع پیوست که فضای کل جامعه در تلاطم است. مجموعه اینها جایگاه سیاسی مهمی به این اعتراض کارگری داده و بطور واقعی الگویی در مقابل کل کارگران قرار میدهد.
ملاحت مرتضوی: اشاره ای کردید اما کلا جایگاه و مکان این اعتراض را در شرایط سیاسی امروز جامعه چگونه میبینید؟
شهلا دانشفر: در وهله اول اعتصاب بیش از دو هزار کارگر پتروشیمی بندر امام بیش از هر چیز آمادگی و هوشیاری کارگران را برای دست زدن به اقدام متحد اعتراضی علیه تعرضات حکومت و برای پایان دادن به اینهمه توحش و بردگی به نمایش میگذارد. ضمن اینکه این اتفاق مهم را باید در متن اوضاع سیاسی پر تلاطم امروز جامعه و فضای پر تپش جنبش کارگری قرار داد، تا جایگاه و مکان آنرا بتوان توضیح داد. بخصوص بعد از اعترافی که جمهوری اسلامی به زدن موشک به هواپیمای مسافربری اکراینی و به قتل رساندن ١٧٦ نفر کرد و بعد هم همه شواهد دال بر عمدی بودن آن بود، شعله ای دیگر بر خشم و نفرت جامعه زده شد. بدنبال آن بود که مردم به خیابان آمدند و با شعار جمهوری اسلامی نابود باید گردد، حکم به رفتن این حکومت دادند. دراین اعتراضات مردم با شعار های “کشته آبان ما ١٥٠٠ نفر” ، “فرمانده کل قوا استعفاء، استعفاء”، “حکومت سپاهی نمیخواهیم، نمیخواهیم”، پیام ایستادگی و تداوم خیزش انقلابی شان را دادند. در ادامه این تحولات روشن است اعتصابی از نوع اعتصاب دو هزار کارگر پتروشیمی بندر امام جایگاه ویژه ای پیدا کرده و بیش از بیش به مرکز توجه کارگران و کل جامعه تبدیل میشود. اعتراضاتی از این دست در کنار اعتراضات در کف خیابان، در کنار تجمعات اعتراضی مردم در عرصه های مختلف مبارزه و در کنار اعتراضات در دانشگاه ها میتواند به یک بستر قدرتمند مبارزه برای سرنگونی رژیم اسلامی و رفتن بسوی اعتصابات عمومی و اعتصاب سراسری کارگری تبدیل شود و بسیار بسیار اهمیت دارد. به این اعتبار کارگران پتروشیمی بندر امام ، به عنوان بخشی از صنایع وابسته به صنعت نفت که همین امروز گزارشات از بالا گرفتن فضای اعتراض در آنها حکایت میکند، میتواند جرقه ای بر خشم و اعتراض در دیگر محیط های کارگری باشد. به این اعتبار این اعتصاب یک اتفاق سیاسی مهم بود.
به عبارتی دیگر اعتراضاتی از این دست در دل شرایطی که در آن شاهد زنجیره ای از اعتراض و مبارزه در دانشگاهها بوده و هستیم، در دل شرایطی که معلم، بازنشسته، پرستار و بخش های مختلف جامعه با فراخوانهایشان جلو آمده و برای پیگیری خواستهایشان دارند قرار و مدارهای اعتراضی شان را میگذارند، پتانسیل بسیار بالایی برای کشاندن دیگر بخش های کارگری به اعتراض را دارد.
از سوی دیگر همه اینها نشان میدهد که علیرغم سرکوب خیزش آبان و کشتار ١٥٠٠ نفر از مردم و دستگیریهای چند هزار نفره، علیرغم همه تشبتثات حکومت اسلامی و نمایش هایی از نوع جنازه چرخانی قاسم سلیمانی جنایتکار و قشون کشی هایشان، جامعه ایستاده است و کوتاه نمی آید. اعتصاب کارگران پتروشیمی بندر امام مهر چنین شرایط و اوضاعی را بر خود دارد.
ملاحت مرتضوی: تا چه حد زمینه را برای به راه افتادن اعتصابات سراسری فراهم می بینید؟
شهلا دانشفر: خواستهایی که کارگران پتروشیمی بندر امام دارند، خواستهای کارگران در دیگر بخش های صنعت نفت، خواستهای کارگران نیشکر هفت تپه و گروه ملی و خواستهای دیگر بخش های کارگری نیز هست. هر کدام از این اعتراضات در واقع بیانگر اقتصاد ورشکسته و داغان جمهوری اسلامی و وضعیت نابسامانی است که به کل جامعه تحمیل شده است. مردم دارند با اعتصاباتشان، با تجمعاتشان، میگویند که این شرایط را قبول نمیکنند. این یعنی اینکه ما شاهد این هستیم که فردا کارگران نفت وارد میدان شوند. شاهد این هستیم که فردا کارگر فولاد اهواز و هفت تپه و دیگر کانونهای داغ اعتراضی کارگری به حرکت در بیایند. از جمله میدانیم که جمهوری اسلامی در صنعت نفت طرحی برای بیکارسازیها را در دستور گذاشته است. قرار بود این طرح را در پاییز به اجرا بگذارد اما با خیزش آبان نگران از سربلند کردن بیشتر اعتراضات، اجرای آنرا به تعویق انداخت . الان بحث بر سر اجرایی کردن این طرح است. ضمن اینکه در همین مدت ما شاهد اعتراضات کارگران چادرملوی یزد و دهها مرکز دیگر کارگری علیه بیکارسازیها و بالا کشیده شدن دستمزدهایشان بوده ایم. بخاطر اینکه با فرو پاشی کامل اقتصادی حکومت اسلامی بسیاری از مراکز کارگری به تعطیلی کشیده شده اند. بیکارسازیهای بسیاری به راه افتاده و ادامه دارد. و پشت این به تعطیلی کشیده شدن کارخانجات بساطی از دزدی و چپاول حاکم است و کارگران به این وضعیت اعتراض دارند و در مقابلش ایستاده اند. طبعا این اعتراضات محدود به مراکز کارگری نیست. الان معلمان و بازنشستگان در تدارک تجمعات اعتراضی خود هستند. کارگران و مردم معترض میدانند که آنها هستند که قربانی اقتصاد به بحران کشیده جمهوری اسلامی هستند. میدانند که عامل اصلی این تحریم ها و کشیده شدن اوضاع به چنین وضعیت اسف باری خود جمهوری اسلامی است. و این را بارها در شعارها و اعتراضاتشان با شعار “همش میگن آمریکاست، دشمن ما همین جاست”، فریاد زده و اعلام کرده اند. حرف مردم اینست که به ما مربوط نیست که خزانه خالیست. به ما مربوط نیست که بحران دارید و هر روز تعرضی تر و با خواستهایی روشنتر و شفافتر دارند به میدان می آیند.
از سوی دیگر خیزش آبان و اعتراضات خیابانی گسترده در همین مدت بیش از بیش استیصال حکومت را به نمایش گذاشته است. این اعتراضات صف مردم را متحدتر و قدرت اتحادشان را مقابل چشمشان قرار داده است. مردم امروز بیش از هر وقتی واقف شده اند که خودشان هستند که باید تکلیف این اوضاع را یکسره کنند تا به کل این نابسامانی ها خاتمه داده شود. تا امینت به منطقه برگردد. تا حتی دست آمریکا و غرب از کل این منطقه کوتاه شود. و اینها همه دغده های کارگران و کل جامعه است که محور اصلی آن سرنگونی جمهوری اسلامی است. این شرایط بستر ساز اعتراضات گسترده کارگری و همه مردم است. بنابراین ما امروز در متن چنین شرایطی است که از اعتصاب عمومی و اعتصابات سراسری کارگری به عنوان یک حلقه مکمل برای اعتراضات در کف خیابان و به میدان آمدن توده ای مردم داریم صحبت میکنیم و همه شواهد نشانگر فضای آماده برای بر پایی اعتصابات سراسری کارگری است.
ملاحت مرتضوی: اعتصابات سیاسی و سراسری برای سرنگونی جمهوری اسلامی را بکرات در ادبیات حزب کمونیست کارگری مشاهده کردیم. جایگاه این عمل کارگری در شکست جمهوری اسلامی را چگونه ارزیابی می کنید؟
شهلا دانشفر: درست است. امروز فراخوان مشخص ما همین است. باید به سمت اعتصاب عمومی برویم. باید به سمت اعتصابات سراسری کارگری برویم. این حلقه ایست که اعتراضات مردم در کف خیابان را تکمیل میکند. این اتفاقی است که میتواند همین اعتراضاتی که اینجا و آنجا شاهدش هستیم را با توجه به فضای پر تلاطم جامعه قدرت دهد. به این اعتراضات ابعاد توده ای و اجتماعی بدهد و اوضاع را به سمت قیام مردم ببرد. ما تجربه سال ٥٧ را داریم. ما تجربه مبارزات کارگران نفت در آن دوره را داریم و دیدیم که با اعتصابات سراسری کارگران نفت و منجر شدن آن به اعتصاب عمومی در سطح جامعه چطور ضربه ای کاری به پیکر رژیم شاه زده شد. به نظر من امروز شرایط بسیار بسیار مساعد برای چنین کاری است. از همین روست که ما میگوییم دانشگاهها باید به اعتصاب کشیده شوند. در همین راستا معلمان یک بخش آماده برای رفتن بسوی اعتصاب سراسری هستند. در همین مدت چندین بار برای این کار برنامه ریزی کرده اند و هر بار که رژیم مطلع شده تحت عنوان بدی آب و هوا مدارس را در استانهای مختلف تعطیل اعلام کرده است که جلوی این کار را بگیرد. چون تجربه اعتصابات سراسری قبلی آنها را دارد و میداند که اگر چنین حرکتی امروز به راه بیفتد در میان معلمان محدود نخواهد ماند و دامنه اش به بخش های دیگر جامعه نیز کشیده خواهد شد. همینطور کارگران بخش های مختلفی چون کارگران راه آهن، مخابرات، آتش نشانی، برق که قبلا هم اعتصابات سراسری داشته اند. یا رانندگان کامیون که یک نمونه درخشان از اعتصاب سراسری را در سال قبل داشتند و دامنه اش به بیش از ٣٠٠ شهر کشیده شد. بویژه آن بخش هایی که همین الان زمزمه های اعتراض در آنها بالاست مثل مراکز کارگری وابسته به نفت و پتروشیمی ها. به همین دلیل ما باید خود را باید برای سازماندهی اعتصابات سراسری آماده کنیم. این مساله در این مقطع اهمیت بسیار سیاسی دارد. در کنار اعتصابات سراسری، کنترل محلات، سازماندهی شوراهای اعتراضات در تمام محلات و شهرهای مختلف، تجمعات اعتراضی گسترده از جمله تجمعاتی مانند تجمعات بازنشستگان و معلمان جایگاه خود را دارد و همه اینها به عنوان یک مجموعه راهکار میتوانند جنبش سرنگونی را گام محکمی به جلو ببرد. در چنین روندی از اعتراض و مبارزه است که اعتصاب عمومی و اعتصابات سراسری کارگران میتواند ضربه ای کاری بر پیکر حکومت باشد.
ملاحت مرتضوی: شهلا دانشفر ممنون که همراه برنامه ما بودید.