
بار دیگر، تیغ اعدام جمهوری اسلامی بالا رفت تا حقیقت را به دار بکشد و صدای آزادیخواهی را در گلو خفه کند. فاضل بهرامیان و مهران بهرامیان، دو تن از فرزندان خیزش مردم در سمیرم علیا، بار دیگر بازداشت شدند؛ این بار نه برای بازجویی، بلکه برای اجرای حکمی که ماههاست همچون شبحی بر سرشان سایه افکنده: اعدام.
در همان روز، یونس بهرامیان و داریوش ساعدی نیز بیهیچ دادخواهی عادلانه، به ۱۶ سال زندان محکوم شدند. این چهار نفر، پیشتر پس از تحمل ماهها زندان و شکنجه، با وثیقه آزاد شده بودند، اما اکنون ماشین سرکوب نظام تصمیم گرفته بار دیگر آنان را ببلعد؛ گویی به خون تازهای نیاز دارد تا موجودیت پوسیدهاش را ترمیم کند.
خبرها حکایت از آن دارد که سه خودروی تیرهپنجره، از دل تاریکی نظام، به سراغ این زندانیان سابق رفتهاند؛ آنها را بیمقدمه، با چشمان بسته، سوار کرده و ربودهاند؛ همانگونه که عدالت را سالهاست از این سرزمین ربودهاند.
حکم اعدام در ایران نه ابزار قانون، بلکه ابزار قدرت است. رژیم جمهوری اسلامی با اجرای این احکام، میخواهد عبرت بیافریند، اما هر اعدام، فریادیست که بلندتر از همیشه در گوش تاریخ میپیچد. سرکوب و خفقان، راهحل بحران مشروعیت نیست؛ چرخه خشونت تنها نشانهی زوال است، نه اقتدار.
چه کسی پاسخگوی این خونها خواهد بود؟ این قربانیان، قاتل نبودند؛ آنان تنها نفس کشیدند، فریاد زدند، و در روزهای خیزش، کنار مردم ایستادند. اگر این جرم است، پس باید نام عدالت را از قاموس این نظام پاک کرد.
ما امروز نه فقط نگران جان چهار تن هستیم، که سوگوار انسانیتی هستیم که در پای چوبههای دار، بیصدا میمیرد. از تمامی وجدانهای بیدار، نهادهای حقوق بشری و رسانههای مستقل میخواهیم که سکوت را بشکنند. در برابر مرگهای برنامهریزیشده، تنها ایستادگی است که زندگی را پاس میدارد.
اعدام را متوقف کنید. پیش از آنکه دیر شود.
۳۰ تیر ۱۴۰۴
روزنه rowzane خبری – تحلیلی