BBC
در حالیکه کشورهای مختلف جهان همچنان ضربات ناشی از تعرفههای جدید دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، را متحمل میشوند، این شرایط نگرانیهای دیگری هم برانگیخته است.
بسیاری از خود میپرسند که این تحولات چه تاثیری میتواند بر شرایط زندگی آنان داشته باشد.
روز دوشنبه (۷ آوریل/۱۸ فروردین)، شاخصهای بهای سهام در بازارهای آسیا و اقیانوسیه از شانگهای تا توکیو و از سیدنی تا هنگکنگ در حدی کاهش یافتند که در دهههای پیش مشاهده نشده بود.
بازارهای اروپایی نیز شاهد سقوط شاخص قیمت سهام بودند و سهام بانکها و شرکتهای مرتبط با صنایع دفاعی بیشترین افت بهای سهام را داشتند. در آمریکا نیز بازارهای سهام با بدترین سقوط یک روزه خود، از ابتدای همهگیری کرونا در سال ۲۰۲۰ روبرو شدند.
کارشناسان هشدار میدهند که آشفتگی فعلی بازار سهام میتواند به شکلهای مختلف بر زندگی و شرایط مالی مردم عادی تاثیر بگذارد.
خطر بروز بیکاری وجود دارد؟
اگر قیمت سهام برای مدت طولانی کاهش یابد، این وضعیت میتواند بر سطح اشتغال تأثیر بگذارد.
کسی در یک کسب و کار سرمایهگذاری میکند طبیعتا انتظار دریافت سود و بازگشت سرمایهاش را دارد. اگر قیمت سهام یک شرکت برای مدتی طولانی کاهش یابد، سرمایهگذاران انتظار دارند که شرکت اقداماتی کند تا از سقوط بیشتر بهای سهامش جلوگیری شود.
یک راه حل برای کاهش هزینههای شرکت، کاهش نیروی انسانی است.
اما مورتن ریون، استاد اقتصاد یونیورسیتی کالج دانشگاه لندن، معتقد است که «در حال حاضر» اکثر کارفرمایان تمایلی به اخراج کارکنان ندارند: «این گرایش در صورتی تغییر میکند که کارفرما واقعا فکر کند وضعیت بدتر میشود و تصمیم به افزایش تعرفهها تغییر نمیکند.»
اما در بلندمدت «دیر یا زود کسب و کارها باید (در مورد کاهش مشاغل) تصمیم بگیرند.»
مالیات و نرخ بهره بیشتر میشود؟
هنوز تاثیر احتمالی سقوط فعلی بازارهای سهام بر مالیاتهایی که مردم میپردازند، نرخ بهره وام بانکی، وام مسکن و سپردههای بانکی مشخص نیست.
اما آقای ریون میگوید، ممکن است در نتیجه افزایش تعرفهها، همه این عوامل تغییر کنند.
او معتقد است که آشفتگی بازار میتواند بر منابع دولتها فشار وارد کند و آنها ناچار به کاهش هزینههای دولتی شوند و افزایش بالقوه مالیاتها را مورد توجه قرار دهند. نرخ بهره نیز ممکن است نوسان داشته باشد.
آقای ریون میگوید: «مسیر این تغییرات میتواند به هر سویی باشد و بسته به عوامل متعددی از جمله نحوه واکنش کشورها به تعرفههای آمریکا این عوامل میتوانند افزایش یا کاهش پیدا کنند.»
برای مثال، اگر بانک مرکزی یک کشور تصمیم به کاهش نرخ بهره بگیرد، این تصمیم میتواند برخی از انواع وامهای مسکن را ارزانتر کند؛ اگرچه صاحبان پسانداز و سپردهگذاران بانکی احتمالا بازده کمتری برای پول خود دریافت میکنند.
برعکس، افزایش نرخ بهره باعث گرانتر شدن وام و در مقابل، افزایش عایدی پساندازکنندگان میشود.
تعرفههای جدید بر صندوقهای بازنشستگی تاثیر میگذارند؟
برای افرادی که صاحب سهام و سایر اوراق قرضه نیستند، ارتباط با بازارهای سهام از طریق صندوقهای بیمه بازنشستگی برقرار میشود.
بخشی از حق بیمه بازنشستگی در بازار سهام سرمایهگذاری میشود. آقای ریون میگوید که کاهش ارزش این سهام میتواند بر دارایی صندوقهای بازنشستگی تاثیر بگذارد.
البته بخشی از سرمایه صندوقهای بازنشستگی به بخشهای مطمئنتری مانند، خرید اوراق قرضه دولتی اختصاص مییابد. البته زمانی که بازارهای سهام سقوط میکنند، ارزش اوراق قرضه دولتی افزایش مییابد، زیرا این اوراق هم مانند طلا، محل امنی برای سرمایهگذاری پول هستند.
بنابراین با افزایش ارزش اوراق قرضه دولتی، بسته به ترکیب سرمایهگذاری صندوقهای بازنشستگی، افزایش بهای اوراق قرضه دولتی میتواند کاهش ارزش سهام را به طور کامل یا نسبی جبران کند.
هرچه شخصی به زمان بازنشستگی نزدیکتر باشد، درصد بیشتری از ذخیره بازنشستگی او در اوراق قرضه دولتی سرمایهگذاری شده است و در نتیجه، ذخیره بازنشستگیاش کمتر تحت تاثیر قرار میگیرد.
رکود اقتصادی محتمل است؟
رکود اقتصادی به شرایطی گفته میشود که مجموع فعالیتهای اقتصادی یا درآمدهای شرکتها، اشخاص و دولت یک کشور، برای دو دوره سه ماهه متوالی کاهش یافته باشد.
آقای ریون میگوید هنوز خیلی زود است که بگوییم آیا افزایش تعرفهها در آمریکا باعث بروز رکود جهانی خواهد شد یا نه.
او گفت: «باید ببینیم در یکی دو هفته آینده چه روی میدهد. اگر اقدام آمریکا به یک جنگ تجاری تمام عیار منجر شود و دیگر کشورها به اقدامات تلافیجویانه دست بزنند، این وضعیت باعث نگرانی خواهد بود.»
آقای ریون معتقد است که اگر شرایط فعلی بازار سهام به رکود جهانی منجر شود، بروز بیکاری «بسیار محتمل» است.
رکود میتواند برای مردم و اقتصاد یک کشور پیامدهای متعددی داشته باشد.
به عنوان مثال، ممکن است بعضی افراد کارشان را از دست بدهند و نرخ بیکاری افزایش یابد. ممکن است ترفیع شغلی یا افزایش دستمزد کسانی هم که شاغل هستند برای جبران افزایش قیمتها کافی نباشد.
با این حال فشار ناشی از رکود بر همه افراد جامعه به یک اندازه تاثیر نمیگذارد و این تفاوت ممکن است باعث تشدید نابرابری شود.