خامنه ای توییت زده و نوشته علیرغم فقدان حسن نصرالله، هاشم صفی الدین و امثال اینها(نگفته چند نفر) حزب الله قوی است و نوشته عده ای در لبنان و جاهای دیگر(به یقین سوریه و عراق) زبان به قدح و مذمت کارهای حزب الله باز کرده اند. و گفته اینها دچار توهم اند و حزب الله قوی است.
توییت خامنه ای اهداف وپیامدهای سیاسی و اجتماعی کنکرتی دارد.خامنهای سردسته نیروهای نیابتی در لبنان، سوریه، عراق، غزه و یمن است.
هدف از این گفتار خامنه ای تأکید بر اهمیت استراتژیک و ایدئولوژیک حزبالله و محور مقاومت برای جمهوری اسلامیو مقابله با مخالفان داخلی و خارجی است که به سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی معترضند و اعتماد آنها به جمهوری اسلاميو بشکل کنکرت از خامنه ای و سپاه قدس بشکل برجسته ای کم شده است.
خامنه ای در موقعیت بازنده و از دست دادن نیروهای محور مقاومت قرار گرفته. مخالفینِ نیروهای نیابتی توانسته اند ضربات کاری به آنها وارد کنند. این ضربات یکی دوتا و یک رقمی نیستند، بیشمارند، شاملتلفات جانی در ابعاد ده ها و بیشتر میشوند، به هم ریخته شده اند، زبان اعتراض و فاصله از خامنه ای در لبنان، سوریه و عراق برجسته تر شنیده میشود و در داخل با مشکلات عدیده و علاج ناپذیر صف بندی و شکاف اجتماعی عمیق مردم با جمهوری اسلامي را ما شاهد هستیم.
با توجه به جایگاه ویژه حزبالله به عنوان متحد استراتژیک جمهوری اسلامي در منطقه و نیروی مقاومت در برابر اسرائیل و قدرتهای غربی، خامنهای بهدنبال حمایت آشکار از حزبالله است تا موقعیت ضعیف و بهم ریختهآنها را در لبنان و منطقه ترمیم کند.
خامنهای با اشاره به مردم معترض که زبان به «قدح و مذمت» حزبالله گشودهاند، به جریانها و گروههای مخالف سیاستهای منطقهای جمهور اسلامي اشاره دارد،که جمهوری اسلامی حمایت خود از محور مقاومت را بدون توجه به این انتقادات ادامه خواهد داد. البته موضعگیری جز این از خامنه ای شنیده نمیشود.
با ریاست جمهوریمجدد ترامپ و از انجا که به نظر من درگیری و جنگ آمریکا و اسرائیل با حزب الله و نیروهای نیابتی سنگین تر و شدیدتر خواهد شد، و از آنجا که برخی کشورهای عربی منطقه و نیز قدرتهای غربی، حزبالله را به عنوان یک تهدید میبینند و آن را تحریم کردهاند، صحبتهای خامنه ایمیتواند به عنوان پیامی به آنها باشد که جمهوری اسلامی همچنان از حزبالله حمایت خواهد کرد و با وجود فشارها از موضع خود عقبنشینی نخواهد کرد.
از دیدگاه ایدئولوژیک، حمایت از گروههایی مانند حزبالله بخشی از سیاستهای ضد انقلاب اسلامی است که به دنبال ایجادیک محور مقاومت در برابر نفوذ غرب و اسرائیل در منطقه است. خامنهای با این اظهارات تلاش میکند تا جایگاه ایدئولوژیک حزبالله را بهعنوان نمایندهمقاومت در افکار عمومی جهان و آندسته از کشورها که منتسب بهاسلامی هستند، تقویت کند.
در لبنان اعتراض ونارضایتی نسبت به حضور جمهوری اسلامیوجود دارد. نارضایتیها از جنبههای مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی قابل بررسی است و بخشی از پیچیدگیهای ساختاری لبنان و همچنین تحولات منطقهای محسوب میشود.
تا قبل از حملات جنایتکارانه حماس در۷ اکتبر ۲۰۲۳و از سرگیری جنگ در غزه و حزب الله در لبنان، حزب الله در لبناننفوذ نسبتاگسترده ای داشت. حزبالله لبنان که از حمایت قوی جمهوری اسلامی برخوردار است، از نفوذ و قدرت زیادی در سیاست داخلی و نظامی لبنان برخوردار است. بسیاری از مردم لبنان، به ویژه گروههای سیاسی مخالف، معتقدند که این نفوذ موجب دخالت در امور داخلی لبنان و تحت تاثیر قرار دادن سیاستهای ملی کشور لبنان شده است.
لبنان کشوری با ساختار چندمذهبی و چندقومیتی است و نفوذ جمهوری اسلامی از طریق حزبالله به تقویت شکافهای مذهبی دامن زده است. برخی گروههای لبنانی، به ویژه در میان سنیها و مسیحیان، از نفوذ جمهوری اسلامي ناراضی هستند و آن را عامل تشدید اختلافات داخلی میدانند.
لبنان در حال حاضر با بحران اقتصادی بسیار شدیدی مواجه است و بخشی از مردم لبنان معتقدند که سیاستهای حزبالله و نزدیکیاش به جمهوری اسلامي باعث اعمال تحریمهای غربی علیه این کشور شده و بر اوضاع اقتصادی تأثیر منفی گذاشته است. این وضعیت باعث شده است که برخی لبنانیها جمهوری اسلامي و حزبالله را مسئول بخشی از مشکلات اقتصادی کشورشان بدانند.
دخالتهای حزبالله در جنگ داخلی سوریه و سایر منازعات منطقهای به دستور سپاه قدس، باعث شده که لبنان به عرصه تنشهای منطقهای تبدیل شود. این دخالتها موجب افزایش نگرانیها درباره امنیت و ثبات لبنان شده و برخی لبنانیها این را دلیلی برای ناامنی و آشفتگیهای سیاسی میدانند.
در سطح بینالمللی، کشورهای غربی و عربی به دنبال کاهش نفوذ جمهوری اسلامی در لبنان هستند و برخی از جریانهای سیاسی داخلی نیز خواهان استقلال بیشتری از نفوذهای خارجی، از جمله نفوذ جمهوری اسلامی هستند. این فشارها به نوعی به تشدید فضای ضدیت با جمهوری در برخی بخشهای جامعه لبنان منجر شده است.
در تظاهرات ۲۰۱۹ لبنان، مردم خواهان کاهش فساد و تغییرات ساختاری در نظام سیاسی کشور بودند. در این تظاهرات، برخی از مردم اعتراضهایی علیه حزبالله و علیه نفوذ خامنهای و جمهوری اسلامي داشتند و معتقد بودند که حمایتهای خامنه ای ازحزب الله و دیگر گروههای سیاسی، مانع اصلاحات در لبنان میشود.
عراق در ماههای اخیر فاصلهاش با جمهوری اسلامی را به دلیل چند عامل سیاسی، امنیتی و اجتماعی بیشتر کرده است.
در سالهای اخیر، گروههای ملیگرای عراقی، بهویژه برخی جریانهای شیعه، به دنبال کاهش نفوذ خارجی در عراق بودهاند و بر استقلال عراق و کاهش وابستگی به کشورهای همسایه از جمله جمهوری اسلامي تأکید دارند. سیستانی و مقتدی صدرخواستار کاهش نفوذ ایران و آمریکا در عراق هستند.
مردم عراق در تظاهرات مختلف، خصوصاً تظاهرات اکتبر ۲۰۱۹، خواستار کاهش دخالتهای خارجی در کشورشان بودند. بسیاری از مردم عراق نگران تأثیر نفوذ سپاه قدس وجمهوری اسلامی بر تصمیمات سیاسی کشورشان هستند و معتقدند که این نفوذ منجر به کاهش استقلال عراق شده است. در تظاهراتهای اکتبر ۲۰۱۹ در چندین شهر به مراکز کنسولگری و دفاتر جمهوری اسلامی مردم حمله کردند و ساختمانهای کنسولگری در نجف و دفاتر جمهوری اسلامی در نصر را آتش زدند. شعار بیرون راندن جمهوری اسلامی،خامنه ای و قاسم سلیمانی در تظاهراتها عمومی شدند. مردم عراق عملا در سطح علنی تنفر از خامنه ای و سپاه قدس را به نمایش گذاشتند.
دولتهای عراق تلاش کردهاند سیاست متوازنتری در برابر جمهوری اسلامی و کشورهای دیگر، بهویژه کشورهای عربی منطقه و آمریکا اتخاذ کنند. این رویکرد به دلیل تمایل به جلب حمایت اقتصادی و سیاسی از کشورهایحاشیه “خلیج فارس” و کاهش وابستگی به جمهوری اسلامی است.
عراق تحت فشار بینالمللی، بهویژه از سوی آمریکا، قرار دارد که روابط خود را با جمهوری اسلامی محدود کند. تحریمهای اقتصادی آمریکا علیه جمهوریاسلامی، عراق را نیز تحت تأثیر قرار داده و این کشور را مجبور به کاهش برخی از تعاملات با جمهوری اسلامی کرده است.
عراق به دلیل نیازهای اقتصادی خود، تلاش دارد همکاریهای بیشتری با کشورهای عربی منطقه مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی برقرار کند. این کشورها تمایل دارند عراق را به سمت خود جذب کنند و برای این منظور سرمایهگذاریهای اقتصادی و پروژههای بزرگ زیرساختی را در عراق پیگیری میکنند.
حضور گروههای مسلح وابسته به سپاه قدس در عراق از جمله حشدالشعبی نیرویی که توسط فرماندهی خامنه ای و سپاه قدس تأسیس شدهمنجر به درگیریهای داخلی و تشدید ناآرامیها شده است. دولت عراق برای تثبیت امنیت و کاهش تنشها، مجبور به اتخاذ مواضع سختگیرانهتری نسبت به حشدالشعبی و در نتیجه نسبت به جمهوری اسلامی است.
از سوی دیگر، سخنان خامنه ای پیامی به طرفداران نظام، سپاه پاسداران، ارتش و نیروهای مسلح، نیروهای بسیج، بیت رهبری، مجلس اسلامی کلا مجیز گوهای در داخلاست که نسبت به اهمیت و ضرورت حمایت از محور مقاومت توجیه شوند.
مردم و جمهوری اسلامی در دو جبهه مقابل همدیگر صف آرایی کرده اند. خامنه ای حساب خود با اکثریت عظیم و میلیونی مردم را جدا کرده. او با زبان تهدید، اعدام، گیوتین قطع انگشت، در آوردن چشم و گرفتن حق حیات و بینایی، و تحمیل فقر با مردم معترض صحبت میکند. او بخوبیصدای خیزش زنان و مردم ناراضی و سرنگونی خواهی را شنیده، میداند مردم در مسیر حفظ و زنده نگهداشتن تجارب ارزنده خیزش مردمی زن زندگی آزادی در جبهه نبرد تا سرنگونی، حرکت میکنند، و اهمیتی به این نوع گفتارهای ضد انقلاب اسلامی نمیدهند. مردم در طول حیات ننگین، سیاه و خونین جمهوری اسلامی ضربات مهلک از سیاستهایاستراتژیک و ایدئولوژیک اسلام سیاسی، حزبالله و محور مقاومت را متحمل شده اند، از سفره آنها آنها هر روز پولهای کلان دزدیده میشود و صرف محور مقاومت میشود. مردم عمیقا از حکومت جنگ افروز،جمهوری تبهکار اسلامی از نیروهای نیابتی، سپاه پاسداران و خامنه ایمتنفرند. شعار اعتراضات غذا و نان و زندگی میخواهیم، جنگ نمیخواهیم عمق تنفر و فضای مبارزه تا سرنگونی را نمایندگی میکند.