نشریه ژورنال شماره ۱۱۰۴ – فایل پی دی اف – ویژه تلفن همراه
قایق ۱۵۰ مهاجر در سواحل یمن غرق شد؛ دستکم۶۰ نفر جان باختند، دهها نفر مفقودند.
رهبران دولتهای اروپایی و آمریکای شمالی دور میزهای بزرگ مذاکره به سلامتی هم شامپاین مینوشند و برای حل مشکلات دنیا مجادله میکنند. بحران مهاجرت یکی از این مشکلات عظیم دنیای فعلی است.
صدها هزار نفر از چهارگوشه این دنیای فقرزده، جنگزده و اسیر بیآبی و بیغذایی میخواهد وارد “قاره سبز” اروپا و آمریکای شمالی شوند. گفته میشود مگر این کشورها گنجایش چه تعداد مهاجر را دارند؟ میگویند مقصر همه کشتار از میان مهاجرینی که سوار این قایقها میشوند “قاچاقچیان انسان” هستند. راه مقابله نیز کنترل بیشتر دریا در نظر گرفته میشود و تقابل با این “راهحل” دولتها، استفاده از روزهای طوفانی میشود که کنترل دریاها در چنین شرایطی توسط گاردهای ساحلی دولتها دشوار است. طبعاً در چنین شرایطی ریسک غرقشدن قایقها هم بسیار بیشتر خواهد بود، بنابراین مقصر واقعی همان “قاچاقچیان انسانها” قلمداد میشوند.
مقصر اصلی اینهمه مرگومیر قاچاقچیان انسان نیستند. مقصر اصلی و درجه اول، نظامی است که این کره زمین زیبا را به نابودی میکشاند؛ باعث خشکسالی و بیآبی و آلودگی هوا، همین نظام سرمایهداری حاکم بر جهان است. مهمتر از همه، مقصر اصلی اینهمه جنگ و کشتار و دیکتاتوری نیز همین نظام حاکم بر همه این کشورها است.
دیکتاتورها در انزوا دست به کشتار مردم نمیزنند. اگر یک اراده جهانی در دولتها وجود میداشت، هیچ دیکتاتوری در دنیا نمیتوانست در کشور تحت کنترل خود حمام خون راه بیندازد و جنایت سازمان بدهد.
بااینهمه مصائبِ حاکم بر این جهان، بخشی از این بشر آواره شده دل به دریا میزنند تا شاید نجات پیدا کنند. برای نجات جان این صدها هزاران پناهجو و مهاجر که سوار بر قایقهای مرگ میشوند تا شاید به نقطهای امن برسند، فوراً میشود یک راهحل جهانی داشت. همه این پناهجویان حق دارند در یک کشور امن زندگی کنند و نباید راه رسیدن به یک کشور امن را بست و غیرقانونی کرد. جنبشهای جهانی دفاع از پناهجویان نقش بسزایی برای فشار بر دولتها دارند. بیاد داشته باشیم که این جانباختگان عدد نیستند، انساناند.