در چند هفته گذشته تقریبا در هر گوشه این شهر و شهرهاى دیگر عراق، احزاب، ائتلافها و نامزدهاى مستقل در حال کمپین و تبلیغات بودهاند و تلاش براى راضى کردن راى دهندگان.شبکه هاى اجتماعى هم پر شده از فیلمهاى تبلیغاتى این داوطلبان با وعده هاى مختلف.با همه این هیاهو اما انگار یک جاى کار بدجور مىلنگد.بخشی از گزارش بی بی سی در این مورد
مخالفان انتخابات چه میگویند؟
جمعه گذشته صدها معترض در میدان تحریر بغداد جمع شدند تا اعلام کنند که انتخابات را تحریم خواهند کرد. خیلیشان کسانى بودند که در اعتراضهاى گسترده اى که از پاییز سال ٢٠١٩ شروع شد، شرکت داشتند.
زهرا یکى از آنهاست که آن روز به میدان تحریر آمده بود و با صداى بلند فریاد میزد “نرید وطن” یعنى “میهن مىخواهیم”. او مى گفت “دلیلى ندارم به کسانى راى بدهم که دستشان به خون ما آغشته است.” اشاره او به گروههاى شبه نظامى نزدیک به ایران است که معترضان آنها را متهم به کشتار تظاهرکنندگان مى کنند. گروههایى که با احزاب سیاسیشان در انتخابات حضور چشمگیرى دارند.چند معترض دیگر اشاره کردند که هیچ نامزد قابل اعتمادى در میدان نیست که آنها فکر کنند قرار است براى جوانهایى عراقى کارى کند. “همه احزاب فاسد هستند. مستقلها هم کارى از پیش نمى توانند ببرند. دایم وعده دادند کارى نکردند و این وضع عراق است.”
بى میلى براى رفتن پاى صندوق در میان جوانان عراقى پررنگتر از دوره هاى قبلى است. خسته از آشوبها و جنگهاى این سالها، کمتر کسى اینجا باور دارد که انتخابات بتواند چیزى را تغییر دهد و تصور بر این است که فرداى راى گیرى باز همانهایى بر سر قدرت خواهند بود که در هجده سال گذشته بوده اند. کسانى که بسیارى آنها را عامل اصلى معضلات عراق مى دانند.
مشکلاتى که بر زندگى روزمره ساکنان این کشور سایه انداخته. از نبود برق و آب گرفته تا بیکارى. یادم مى آید که در انتخابات سال ٢٠٠٥، اولین انتخابات بعد از سقوط صدام شوق عجیبى عراق را فرا گرفته بود.این بار اوضاع به نظر بغرنجتر است و نگرانى مقامات و سران کشور از مشارکت پایین جدیتر.
در این انتخابات ناظران سازمان ملل هم حضور خواهند داشت اما همین هم گویا براى خیلیها مفهومى ندارد. دیوار بىاعتمادى در میان جوانان بلندتر از این حرفهاست تا حدى که بعضى حتى سازمان ملل را متهم به همکارى با احزاب مىکنند: “سازمان ملل متحد نمىبیند که از این صندوق سلاح بیرون خواهدآمد؟” حسین محمد على در جمع معترضان فریاد مىزند. او مهندس است و مى گوید نمى تواند کار پیداکند و به این فکر است که هر چه دارد بفروشد و به قاچاقچیان بدهد و عراق را ترک کند.