امشب، آخرین مناظره احزاب سیاسی هلند برگزار می شود و فردا، مردم این کشور در یکی از سرنوشتسازترین انتخابات دهههای اخیر رأی میدهند. در آستانه این رخداد، پرداختن به چند واقعیت و پرسش اساسی، به ویژه برای ما ایرانیان، ضروری به نظر میرسد.
آیا می توانید تصور کنید که بزرگترین حزب سیاسی هلند تنها یک عضو دارد؟
حزبی با یک عضو: نگاهی به ساختار غیردموکراتیک “حزب آزادی”
برای آن دسته از هموطنانی که ممکن است جذب شعارهای ساده و قاطع احزاب راست افراطی شده باشند، دانستن این حقایق شاید تکاندهنده باشد:
“حزب آزادی” (PVV) به رهبری خیرت ویلدرس، بزرگترین حزب در انتخابات قبلی و نظرسنجیهای انتخابات جدید است، این حزب تنها یک عضو رسمی دارد: خود ویلدرس! ساختار این حزب به گونهای است که هیچکس نمیتواند رهبر آن را برکنار کند، هیچگونه انتخابات یا کنفرانس داخلی وجود ندارد و تمام تصمیمگیریها متمرکز در دست یک نفر است. حتی ولی فقیه را طبق اصل 111 قانون اساسی جمهوری اسلامی، مجلس خبرگان رهبری می تواند عزل کند، ولی برای عزل خیرت ویلدرس از رهبری هیچ مکانیسمی جز مرگ طبیعی یا غیرطبیعی او نیست!
این واقعیت را دیروز، خانم “یاشیل گوز”، رهبر حزب لیبرال، در مناظره به شکلی طنزآمیز و عمیق خلاصه کرد: «حزب آزادی، یک حزب نیست؛ تمام آن یک عضو و یک حساب توییتر است!» این سخن، به روشنی نشان میدهد که چگونه شعار “دمکراسی و آزادی” میتواند توسط ساختاری کاملاً غیردمکراتیک و متمرکز سرداده شود.
لازم به یادآوری است که حزب لیبرال هلند در راست روی و جلب آرای راست با حزب آزادی به رقابت شدید برخواسته!
این وضعیت، دو سؤال بزرگ را پیش روی ما، به عنوان ایرانیانی که بسیاریمان آرزوی رسیدن به دموکراسی را داریم، قرار میدهد:
۱. چرایی پارادوکس حمایت از احزاب راست افراطی یا فاشیتی بنام دمکراسی خواهی؟
چگونه است که برخی از ایرانیانی که از استبداد جمهوری اسلامی گریخته و آرزوی دموکراسی دارند، امروز به ستایشگران احزابی تبدیل میشوند که خود، نمونهای از ساختارهای استبدادی و فاشیستی هستند؟ آیا اسلامستیزی این احزاب غربی، آنقدر کافی است که ما را نسبت به دیگر ویژگیهای خطرناک آنان—از جمله تبعیض آشکار راسیستی، ناسیونالیسم افراطی، مردسالاری، و نفی دموکراسی درونی—کور کند؟
این یک کوتهنگری استراتژیک است که در نهایت، مهاجران (از جمله خود ما) را نیز در زمره “غریبههای” غیرقابل قبول قرار خواهد داد.
۲. چرایی رشد قارچگونه راست افراطی در اروپا؟
پدیده رشد احزاب راست افراطی در سه دهه گذشته، که در علوم سیاسی از آن به “جابجایی مرکز ثقل سیاسی به راست” یاد میشود، ریشه در بحرانهای واقعی دارد. بحرانهایی که هوشمندانه توسط این احزاب بهانهای برای دشمنتراشی شدهاست:
• بحران کمبود مسکن و بحران کرایه مسکن
• بحران فشار بر سیستم بهداشت و درمان
• بحران کاهش قدرت خرید و تورم
• بحران احساس عدم اعتماد و شکاف بین مردم و نخبگان حاکم
• بحران ترس از تغییر هویت ملی در پی مهاجرت
مردم، در مواجهه با این مشکلات پیچیده، به راهحلهای ساده و پوپولیستی پناه میبرند. احزابی مانند PVV با شعارهای قاطع علیه مهاجران و نخبگان، خود را “راه حل” معرفی میکنند. هم اکنون در تلویزیون سخنگوی یکی از احزاب راست افراطی مدعی شد که هلندیها، در مقابل بیگانگان به اقلیت تبدیل شده اند!… هلند را باید از دست اشغالگران خارجی پس بگیریم!…
فرانس تیمرمان رهبر حزب کارگران و سبزهای چپ بدرستی می گوید، “حزب آزادی خیرت ویلدرس بیش از ده سال است که در هلند به کارخانه انتشار تنفر تبدیل شده است!”… این تنفر، سوخت موتور احزاب راست افراطی است.
الگوریتمِ تخریب: از شایعه تا عمل
این احزاب از الگوریتم رسانههای اجتماعی و برخی رسانههای وابسته حداکثر استفاده را میبرند: تحریک احساسات → دامن زدن به خشم مردم ناراضی → تکرار شایعه تا تبدیل شدن به “حقیقت”. نتیجه این فرآیند را میتوان در اقدامات مستقیم افراد خشمگین در مقابل کمپهای پناهندگی دید.
همانگونه که هربرت مارکوزه در مقاله “تسامح سرکوبگر” هشدار میدهد: “وقتی آزادی بیان به ابزار سرکوب بدل شود، فاصله بین بیان نفرت و عمل نفرت به شدت کوتاه میشود.” نمونه اخیر شکایت تیمرمان از دو عضو حزب آزادی به جعل اخبار با هوش مصنوعی، مصداق عینی همین خطر است.
نتیجهگیری: بیداری در پرتو تجربه
ما ایرانیان، به طور تراژیک، با پدیده “تسامح سرکوبگر” به خوبی آشنا هستیم. جمهوری اسلامی نیز از فضای باز نسبی پس از انقلاب برای تبلیغات زهرآگینی استفاده کرد که در زمان بسیار کوتاه به حذف فیزیکی فعالین سیاسی و تمامی رقبا منجرشد. امروز، شاهد تکرار الگویی مشابه، البته در بافتی متفاوت، در قلب اروپا هستیم.
امیدوارم هموطنان و تمام قربانیان نظامهای سرکوبگر در سراسر جهان، به موقع دریابند که حمایت از هر گروه غیردموکراتیک—حتی اگر در کوتاهمدت دشمن دشمن ما به نظر برسند—در درازمدت تنها به تقویت فرهنگ حذف، نفرت و استبداد میانجامد و آرمان دموکراسیخواهی را نقض غرض میکند.
بحرانهای واقعی، نیازمند راهحلهای دموکراتیک، عادلانه و پیچیده است، نه شعارهای پوپولیستی بیگانه ستیز که خود، ناقض دموکراسی هستند.
پرواضح است که در این مجال، تنها به نوک کوه یخ مشکلات اشاره شد.
امیدوارم وضعیت سلامتیام این فرصت را به من بدهد تا به زودی و در این شرایط پیچیده، تحلیل و گفتگوهای هفتگی را در تلویزیون برابری از سر گیرم.
پس از انتخابات قبلی، تشکیل دولت جدید در هلند بیش از 2۰۰ روز به طول انجامید و دولتی که در نهایت شکل گرفت، در مدتی کمتر از یک سال به دلیل مواجهه با چالشهای متعدد از هم پاشید. با توجه به تداوم حاکمیت شعارهای پوپولیستی به جای ارائه راهکارهای عمقی، به احتمال بسیار زیاد دولت بعدی نیز ممکن است با سرنوشتی مشابه روبرو شود. زیرا پوپولیسم تضمینکننده تداوم بحران است، نه راهکاری برای حل بحرانهای ساختاری و بینالمللی پیش رو.
درک این چرخه معیوب، اولین گام برای خروج از آن خواهد بود. برای شنیدن تحلیل مفصلتر در این زمینه، شما را به گوش دادن به مصاحبه اینجانب در باره سقوط دولت قبلی هلند، در تلویزیون برابری دعوت میکنم.
با احترام،
ا.پوری(هلند) 28-10-2025
چند نکته مهم که در طول آخرین مناظره امشب یادداشت کردم.
عدم اعتماد مردم هلند به رهبران سیاسی
هم اکنون در مناظره احزاب سیاسی گفتند: 68% مردم هلند به رهبران سیاسی اعتماد ندارند! رقم باونکردنی تاریخی از شکست احزاب سیاسی در جلب اعتماد مردم…
افزایش بودجه نظامی در شرایط بحران و تورم:
افزایش حداقل 15 میلیارد یورو برای بودجه نظامی در زمانیکه از بودجه تمام بخشهای حیاتی صرفه جویی می کنند!… حزب دمکرات مسیحی آنرا بهای آزادی نامید! خرید آزادی را همانند خرید غذای روزانه ضروری نامید!…
خانم یاشیل گوز رهبر حزب لیبرال در تایید حرفهای مارک روته رهبر سابق حزب لیبرال و رهبر امروز ناتو گفت: ما هر بهایی که لازم باشد برای کمک به جنگ اوکراین و روسیه خواهیم پرداخت! علیرغم کاهش شدید بودجه های سلامتی و غیره… فقط از بودجه دانشگاهها و آموزش و پرورش می خواهند 1.3 میلیارد یورو صرفه جویی کنند!… گفت: اوکراین برای سلامتی و امنیت ما می جنگد پس ما حاضر به پرداخت هر بهایی هستیم!
تغییرات اقلیمی
در مورد تغییرات اقلیمی هم احزاب راست و راست افراطی مانند ویلدرس و حنبش دهقانان و شهروندان، یا انرا بطور کامل انکار می کردند یا مخالف تخصیص بودجه لازم بودند…
فرانس تیمرمان از خیرت ویلدرس پرسید آیا شرم نمی کنی که از جنایات و نسل کشی نتانیاهو که توسط دیوان بین المللی کیفری لاهه محکوم شده، هنوز دفاع می کنی؟ او باید به خاطر جنایاتش محاکمه و محکوم شود… ویلدرس گفت: تو کی هستی که به من بگویی چکار باید بکنم!….
عدم شفافیت در برنامه انتخاباتی
یک نکته دیگر معلوم شد و آن اینکه خیرت ویلدرس رهبر حزب آزادی و نئوفاشیست معروف هلندی در جهان، برنامه انتخاباتی خود را مثل بقیه احزاب به موسسات حرفه ای بی طرف برای ارزیابی نداده! به همین دلیل فرانس تیمرمان گفت تو معلوم نیست با کدام بودجه همه را به مهمانی مجانی دعوت می کنی!… از جیب چه کسانی این مهمانی را می پردازی؟
یک نکته مهم: عدم همکاری احزاب بزرگ با “حزب آزادی”
تقریبا همه احزاب بزرگ گفتند که با حزب آزادی خیرت ویلدرس همکاری نخواهند! به زبان دیگر دولت آینده بدون مشارکت این حزب تشکیل خواهد شد حتی اگر بازهم بزرگترین حزب هلند باشد!… شاید این امر موجب شود که تعداد قابل توجهی این بار به او رای ندهند زیرا می دانند که کسی با او همکاری نخواهد کرد…
بیگانه ستیزی
یک نکته مهم در آخرین مناظره رهبران سیاسی این بود که تقریبا همه احزاب قول دادند سیاست سختگیرانه علیه پناهجویان و مهاجران را عملی کنند… تفاوت آنها تنها در درجه سختگیری بود!…
پیش بینی احتمال شکست دولت جدید در آینده
در هر حال مسئله تشکیل دولت جدید هلند با توجه به عدم اعتماد 68% مردم به احزاب سیاسی با مشکلات بسیار بزرگی روبرو خواهد شد!… این امر محتوای دمکراسی واقعی را در کشوری مانند هلند که قبله قانون و دمکراسی است نشان می دهذ!…
سرانجام بحث ساعت 22.10 دقیق امشب پایان یافت.
فردا باجه های رای گیری باز می شوند…
بدان مَثَل که شب آبستن است… ستاره میشِمُرَم تا که شب چه زاید باز
حافظ
روزنه rowzane خبری – تحلیلی