مردم با نه بزرگ و با شرکت نکردنشان در مضحکه انتخابات عملا تنفر و نارضایتی شان را به حکومت گفتند و تکلیفش را روشن کردند. بیست و هشت خرداد سال جاری ادامه جنبشی است که در دی ماه ٩٦ علیه بیکاری و گرانی شروع شد و در اعتراضات آبان و دی ماه ٩٨ با شعار نابود باد حکومت اسلامی ادامه پیدا کرد. اینبار در بیست و هشت خرداد اما مردم خیلی شفاف جنبشی که چند دهه است برایش تلاش کرده اند، جنبش سرنگونی را قدمها جلو بردند. عملا جنبش سرنگونی را به مساله مشترک مبارزه نزدیک به شصت درصد شهروندان جامعه تبدیل کردند.
به وارسی و ارزیابی از انتخابات ١٤٠٠ و موقعیت جناح های مختلف در درون حکومت اسلامی در ادبیات چند روز گذشته حزب ما پرداخته شده است. چرایی بیرون آوردن رئیسی از صندوقهای مضحکه “رای” توسط حمید تقوایی بدرست به تصویر کشیده شده است؛ « ظاهر قضیه این است که جناح خامنه ای میخواهد با مشت آهنین در برابر مردم بایستد و این پیام را به مردم بدهد که با جلادی که در صدور حکم اعدام و کشتار مردم ید طولائی دارد طرف هستید. ولی بر خلاف این ظاهر، ریاست جمهوری چنین فردی تماما ناشی از ضعف و به هم ریختگی صفوف خود حکومت است. به نظر من نفس اینکه حکومت مجبور میشود چنین شخصی را که میداند پرونده قطوری در جنایت دارد و رسوای خاص و عام است، میداند توده مردم، حتی بخش هائی که تا کنون وضعیت را تحمل میکردند، فریاد اعتراضشان بلند خواهد شد، میداند در غرب این فرد به عنوان عامل مستقیم اعدامهای جمعی شناخته میشود و کاملا رسوا است، ولی با این همه چنین شخصی را رئیس جمهور میکند به این خاطر است که محور حکومت، یعنی خامنه ای و جناحش، حتی کوچکترین زاویه ای با خودشان در میان خودی ترین خودهای حکومتی را هم نمیتواند تحمل کند. میدانند که از همین منفذ کل حکومت شکاف و ترک های اساسی برخواهد داشت و فرو خواهد ریخت. این را در دوره های گذشته تجربه کرده اند. در واقع انتصاب رئیسی از سر ناچاری و استیصال و تلاش برای ممانعت از حتی کوچکترین غر زدنهای داخلی حکومت است که میتواند به فریاد سرنگونی در خیابانها منجر بشود و موجودیت کل نظام را تهدید کند. این آخرین تلاشهای یک حکومت رو به سقوط است».(مصاحبه خلیل کیوان با حمید تقوایی )
با این مقدمه به ویژگیهای انتخابات ١٤٠٠ در کردستان میپردازیم.
شرکت نکردن مردم کردستان در مضحکه انتخابات برجسته بود. شهرهای سنندج، مهاباد و سقز الگویی برجسته تر رای نه بزرگ به حکومت اسلامی بودند. در این مدت بارها مشارکت نکردن مردم در کردستان در بیست و هشتم خرداد را به اعتصاب عمومی کردستان تشبیه کرده ام. به این دلیل بسیار گویا که مردم کردستان به میزان بالایی بیش از هفتاد درصد و یکپارچه علیه مضحکه انتخابات موضع گرفتند. محلهای صندوق رای و خیابانهای نزدیک به صندوقها خالی از رفت و آمد بود. این اندازه از فاصله و بی محل کردن صندوقهای رای خود نیز نشانه بارزیاست از اعتراض مردم به حکومت اسلامی. مردم کردستان در دو جبهه مقابل حکومت اسلامی و مزدوران و عناصر همکار محلی او که برای شرکت در شوراهای اسلامی شهرها اسم نویسی کرده بودند، سنگر بندی کردند. به خواهش وتمنا، بسیج قبیله ای و فروش رای عوامل مزدور توجهی نکردند.اهدا چند کیلو برنج روغن و وعده های مزورانه کاندیداهای شورای شهرها آنها را فریب نداد. مردم تسلیم نشدند و این بار تصمیم گرفته بودند رای ما سرنگونی است را در روز روشن به حکومت اسلامی اعلام کنند و موفق شدند و پیشروی مهمی را کسب کردند. مسیر بسیار متفاوت شرکت نکردن و سوت و کور کردن محلهای رای گیری را آگاهانه انتخاب کردند. به حکومت اسلامی و مزدوران محلی درس بزرگ وکوبنده ای را دادند، و گفتند؛ جنبش سرنگونی قدرتمنداست که مردم خواهان سرنگونی وکوتاه کردن حاکمیت حکومت اسلامی هستند. مردم متحدانه وبا قدرتمندی تمام انتخابات بیست وهشت خرداد ١٤٠٠ را به پیروزی خود تبدیل کردند.
مضحکه انتخابات یا رفراندوم رای به حکومت اسلامی در سطح سراسری در ایران و در کردستان با بایکوت بیش از پنجاه درصدی مردم شکست خورد و مردم پیروز شدند. این پیروزی ادامه خواهد داشت. پیروزی مردم ادامه و نتیجه هزاران اعتصاب، اعتراض و مبارزه ای است که طبقه کارگر در ایران در مراکز تولیدی و پروژه های مختلف کارگری برای معیشت و رفاه و آزادی بیان و تشکل تا کنون ادامه داده اند، نتیجه به میدان آمدن جنبش نوین زنان و انقلاب زنانه است که علیه ستم کشی بر زنان و آپارتاید جنسیتی به اشکال مختلف دستبه مبارزه زده اند، نتیجه ده ها اعتصاب از جانب معلمان است، نتیجه صدها تجمع اعتراضی بازنشستگان است، نتیجه مبارزات پرستاران ومالباختگان است، تنیجه چندین اعتصاب عمومی در کردستان است.
حکومت اسلامی در کردستان با اتکا به قدرت میلیتاریزم و لشکر کشی توانسته است مستقر شود. شکست مشترک رئیسی و سپاه پاسداران در کردستان را باید جدی گرفت. میلیتاریزم و بالا رفتن میزان دستگیری ها درکردستان توسط سیستم قضایی و میلیتاریزم سپاه پاسداران برای جبران شکست فاکتوری جدی است. برای مقابله با این فاکتور شهرها و اعتراضات شهری در اشکال سازماندهی در محلات و شهر اهمیت دارد. هم اکنون ما شاهد دستگیری ها بیشتری در شهرهای کردستان هستیم و در مرزها متاسفانه هر روز چندین نفر از کولبران مورد حملات وحشیانه نیروهای نظامی در مرزها و حومه شهرها قرار میگیرند.
مرم کردستان باید برای جلوگیری از کشتن کولبران بفکر تدارک و سازماندهی اقدام جمعی باشند. فراخوان به مبارزه ای جمعی و سراسری در کردستان فاکتوری کارساز است.
اهمیت سازماندهی و اهمیت به میدان آمدن فعالین و رهبران اجتماعی
مردم در سطح میلیونی در روز بیست و هشتم خرداد ١٤٠٠با سلاح رای ما سرنگونی است و با نرفتن به محلهای رای گیری پیروزی بزرگی را بدست آوردند. شهرهای کردستان مراکز مهمی در تثبیت و به موفقیت رساندن این پیروزی بودند. هم اکنون اعتصابات گسترده و پُر دامنه ای در بیش از شصت مرکز از صنایع نفت و پتروشیمی ها در جریان است که از مهمترین اعتصابات قرن جاری است. فعالین اجتماعی و کارگران به درست با جمع آوری امضا و انتشار بیانیه از اعتصابات کارگران نفت حمایت کرده اند. در محکومیت حمله سلفی های داعشی مردم سنندج با امضای بیش از هزار و هفتصد نفر حملات سلفی ها به مردم شهر سنندج، سقز و مریوان را محکوم کردند. برای توده مردمی که به خود متکی هستند سازماندهی در شهرها مهمترین و موثرترین سلاح و روش مبارزه است. سازماندهی در محلات و حضور فعال فعالین اجتماعی در شرایط کنونی مساله ای مهم است. محلات را ما میتوانیم به مراکز پُر تحرک مبارزاتی و اعتراضی تبدیل کنیم. فعالین و شخصیتهای اجتماعی، زنان، کارگران و معلمان در کردستان نیرویی با اتوریته هستند. مردم آنها را با اسم و عکس و سابقه مبارزاتی درخشانی که دارند می شناسند. مورد اعتماد مردم و جامعه هستند. به منظور تثبیت پیروزی بیست و هشت خرداد ١٤٠٠ تبدیل کردن محلات و شهرها به کانونهای مبارزه و اعتراض و هدایت این سازماندهی توسط فعالین عرصه های مختلف اجتماعی در کردستان عملی است. ما در چند سال گذشته در این رابطه تجارب خوب و قابل اتکایی را پشت سر گذاشته ایم. از اداره و حاکمیت دموکراتیک شهرها و قدرت شورایی تا جنگ و مقاومتهای توده ای و تحمیل شکست های سیاسی و ناکام کردن سیاست کشتار جمعی تا محکوم کردن اعدام و حمله به احزاب اپوزیسیون و سرنگونی طلب و اعتصابات عمومی موفق را مردم بخوبی تجربه کرده اند. بر بستر این تجاربها است که بزرگترین اعتصاب عمومی در کردستان در محکومیت اعدام فرزاد کمانگر و سپس رامین حسین پناهی، زانیار و لقمان مرادی سازماندهی و به نتیجه رسیده اند. بر بستر این تجارب است که سازماندهی محلات در شرایط سخت و مرگبار کرونا شکل میگیرد و خلا بی لیاقتی و بی مسئولیتی حکومت اسلامی توسط خود سازمان یابی جوانان در محلات و کمک رسانی شروع میشود. بربستر تمامی این تجارب و نفرتی که مردم مبارز کردستان از حکومت اسلامی دارند رفراندوم رای بیست و هشت خرداد سال جاری پیروزمندانه ضربه کاری را به حکومت اسلامی وارد میکند و جنبش سرنگونی را وارد فاز جدیدی کرده است با اتکا به این فاکتورها امروز برای مردم در کردستان و فعالین اجتماعی تبدیل کردن شهرها به کانون های سازماندهی و مبارزاتی امری سیاسی و اجتماعی شده است. تثبیت موفقیتهای تا کنونی در گرو توجه به سازماندهی محلات و شهرها است. نهایی کردن پیروزی تا سرنگونی حکومت اسلامی در گرو حضور فعال و سازماندهی شده مردم در کردستان است.!
٨ تیر ١٤٠٠
٢٩ ژوئن ٢٠٢١
ایسکرا ۱۰٩۹