انسانی ترین دیالوگ تلفنی دنیا.تصادفات رانندگی: مقصر کیست؟هواپیما: اعتراض به حجاب اسلامی.

دو مادر هر دو داغدار. یکی این ور خط در ناحیه سنندج و آن دیگری در ناحیه تهران. با هم که حرف می زنند زبان یکدیگر را نمی فهمند. ولی ترجمه لازم نیست. با قلبشان حرف می زنند.

مادر ستار بهشتی از آن ور خط می گوید “رامین مثل ستار است برای من. هر دو در راه آزادی رفتند.” مادر رامین جواب می دهد که “دست و چشم شما را می بوسم که چندین ماه برای رامین زحمت کشدید.” مادر ستار در پاسخ می گوید که “شما خواهر من هستی، تاج سر منی، عشق منی”. هر دو مادر به همدیگر قوت قلب می دهند. ” ما همدریم”. “مبادا جلوی دشمن گریه کنیم که دشمن شاد شود”. “کاش الان در کنارت بودم”…

 و این دیالوگ مملو از عشق و محبت ادامه می یابد. آدم از شنیدن حرفهای محبت آمیز آنها به یکدیگر سیر نمی شود. کاش که بلندگویی وجود داشت که می شد این دیالوگ انسانی را از بام دنیا برای همه پخش کرد. بطور قطع بسیاری ار این همه انسانیت مسحور می شدند. بسیاری به وجود چنین انسانهایی افتخار می کردند. بسیاری لعنت و نفرین  می فرستادند به کسانی که فرزندان این دو مادر قهرمان را به چوبه دار سپردند. بسیاری می دیدند که چطور رشته های انسانی ما را به هم بافته است.

دیالوگ تلفنی این دو مادر داستان مادرانی است که جمهوری اسلامی جگر گوشه شان را از آنها گرفت. سالهاست که با هم حرف می زنند و پشت هم را می گیرند. برخی از میان ما رفتند ولی هنوز حرفهایشان در گوشهای ماست. آنطور که مادر ستار می گوید “فرزندان ما نه دزد بودند و نه از خانه کسی بالا رفته بودند و نه مال کسی را خوردند”.  آنها برای آزادی مبارزه می کردند. آنها برای عدالت اجتماعی مبارزه می کردند. نمی گذاریم که دشمن از کشتن آنها دلشاد شود. نه بهیچوجه! آنقدر فریاد می زنیم و در هر جا که باشیم آنقدر به یکدیگر عشق می ورزیم که دشمن پریشان شود. که دشمن بفهمد روحیه استوار ما را نمی تواند در هم بشکند. آنقدر می ایستیم و می جنگیم که قاتلین  فرزندانمان را به پای میز محاکمه بکشانیم. نه!  ما نه می بخشیم و نه فراموش می کنیم.

*****

تصادفات رانندگی: مقصر کیست؟

معاون امور اجتماعی وزارت بهداشت گفته است که : “سال گذشته ۱۶ هزار و ۳۰۰ نفر به دلیل سوانح جاده ای در کشور جان باختند  و ۳۳۶ هزار نفر مصدوم شدند.” بر اساس آمار یک سال پیش سازمان جهانی بهداشت سالیانه بیش از ۲۵ میلیون نفر در تصادفات رانندگی در سراسر جهان جان خود را از دست می دهند که بیشترین تصادفات در کشورهای کم درآمد صورت می گیرد. بر اساس این آمار، ایران از نظر تعداد مرگ و میر ناشی از تصادفات جاده ای رتبه هشتم را در کل کشورهای دنیا به خود اختصاص داده است.

معمولا در تصادفات جاده ای از واژگونی اتوبوس‌های حامل دانش آموزان در اردوهای مدارس و اردوهای “راهیان نور” گرفته تا تصادفات خودروهای شخصی در تعطیلات و تصادفات شهری خطای انسانی را مهمترین عامل این تصادفات اعلام می کنند. اما این چقدر همه حقیقت را بیان می کند؟ برای نمونه نفس راهی کردن کودکان به مناطق خطرناک بعنوان “راهیان نور” و آموزشهای کثیفی که با آن همراه است از هر نظر یک جنایت آشکار در حق کودکان است. اما اینجا فعلا این جنبه مورد بحث ما نیست.

وضعیت بد جاده ها و نبود یک سیستم کار آمد ترافیکی و همینطور ایمن نبودن خودروها عوامل منفی مهمی هستند که دولت در ایجاد آن نقش غیر قابل انکاری دارد. بنا به آماری که منتشر شده است پراید و پژو ساخت ایران دو ماشین ارزان قیمت و با استاندارد پایین ایمنی هستند که عامل بیش ار نیمی از تصادفات رانندگی در ایران را تشکیل می دهند. در خودروهای ساخت ایران مانند پراید، گروه پژو، تندر ۹۰ و … ایربگ بکار برده نمی شود و تنها به سفارش مصرف کننده نصب می شود. برخی حتی فاقد ترمزهای ضد قفل هستند. این در حالیست که خودروهای خارجی بدون ایربگ اجازه تولید پیدا نمی کنند و در حال حاضر استاندارد پایه برای خودرورهای روز جهان ۴یا ۶ ایربگ است. البته در بسیاری از موارد تعداد ایربگ در خودروها به ۱۲ و حتی ۱۸ ایربگ افزایش یافته است. جمهوری اسلامی تحت عنوان حمایت از “تولید داخلی” اجازه ورود هر محصول بنجلی را به بازار می دهد و با جان مردم بازی می کند. تا آنجا که به امنیت جاده ها بر می گردد بسیاری از گذرگاه ها، پیچ ها و تنگه ها و معابر جاده ای از مناطق خطرخیز هستند. طبق گفته خودشان “سه هزار و ۴۰۰ نقطه حادثه‌خیز” در کشور وجود دارد که باید اصلاح و ترمیم شوند و بودجه لازم به آن اختصاص داده نمی شود.

جای شکی نیست که دولت می تواند نقش زیادی در کاهش تلفات ناشی از تصادفات رانندگی  از طریق بالا بردن استانداردهای جاده ای، ایجاد قوانین ایمنی خودرو و آموزش صحیح و ادامه دار رانندگان و به اجرا گذاشتن قوانین صحیح رانندگی داشته باشد. اما جمهوری اسلامی هیچ چیزش درست کار نمیکند و تمام ذکر و فکرش سرکیسه کردن مردم و سرکوب اعتراضات آنها  و بالا بردن چوبه های دار است. در ایران امروز تامین امنیت شهروندان در جاده ها نیز به مبارزه علیه جمهوری اسلامی گره خورده است. مردم در برخی شهرها نظیر  مریوان بارها به ناامنی جاده ها اعتراض داشته اند. با همین نوع اعتراضات باید به حکومت فشار گذاشت که بخشی از ثروتهای اجتماعی را به امنیت جاده ها اختصاص دهد اما راه اصلی برای جلوگیری از کشتار در جاده ها نیز نهایتا خلاص شدن از شر حکومتی است که کل سیستم اجتماعی را به نابودی کشانده است.

*******************

ا

هواپیما: اعتراض به حجاب اسلامی

اخیرا در یکی از پروازهای هواپیمایی ماهان از تهران به کرمان یک مرد حزب اللهی به زنی متعرض می شود که چرا “حجابش را رعایت” نکرده است. مسافرین هواپیما خونشان به جوش می آید و این وحشی اسلامی را سرجایش می نشانند.

 به این ترتیب چالش حجاب اسلامی اجباری از خیابان و پارک و کنار دریا به هواپیما هم رسیده است. جایی نیست که این چالش عرض اندام نکند. دراین مورد مسافرین هواپیما در مقابل خشونت این مرتجع کله خشک اسلامی به حمایت فعالی از زن مورد تعرض برخاستند. با همین دخالت بود که نوک این قلدر اسلامی قیچی شد.

سخت نیست که تصور کرد  که اگر در سطح جامعه  همه ما به حمایت و پشتیبابی از خواسته های برابر طلبانه زنان برخیزیم چه غوغایی بپا خواهد شد. مردم هر جا پشت یکدیگر را می گیرند هیچ نیرویی نمی تواند جلوی آنها دوام بیاورد. این را ما بارها تجربه کرده ایم. در مورد حجاب این اتحاد و همبستگی اهمیت بیشتری دارد. چرا که این مسئله فقط مربوط به زنان نیست. با حجاب و حمله به زنان برای تحمیل حجاب اسلامی یک جامعه را به اختناق کشانده اند. به خاطر بیاورید که جمهوری اسلامی با تحمیل حجاب به زنان سعی کرد جامعه را به قهقهرای اسلامیت بکشاند و آزادی را به سلاخی بکشد. اما مسئله فقط این نیست. تحمیل حجاب اسلامی به زنان با این استدلال تهوع آور که “موهای زنان اشعه تحریک آمیز صادر می کند و مردان را به گناه می کشاند” توهین به همه مردان نیز هست. این توهین را نباید پذیرفت. عقده های جنسی مشتی مرتجع مرد سالار اسلامی را نباید به حساب همه مردان گذاشت. ولی در عوض باید در عمل نشان داد که ما طور دیگری رفتار می کنیم. مردان شریف کسانی هستند که از آزادگی زنان دفاع می کنند. آزادگی زنان و مردان در گرو این است که عقاید پوسیده و کهن و مردسالار به دور انداخته شوند و اسلام و  آپارتاید جنسیتی اش  از قدرت به زیر کشیده شود.

 در آن روز و در آن پرواز مردان و زنان متحدانه جلوه ای از آزادگی خود را نشان دادند. جلوه ای از نیرویی که می خواهد بر ستم و تبعیض علیه زنان نقطه پایانی بگذارد و زنان را قید هر چه اسارت و ظلم رها سازد. حسن صالحی

اینرا هم بخوانید

باز هم درباره‌ی مذاکرات! حسن صالحی

من از آن دسته آدم‌هایی هستم که به نتیجه‌ی مذاکرات میان دولت آمریکا و جمهوری …