ایسنا،دختران کوره‌های آجرپزی. تصاویر

ایسنا،دختران کوره‌های آجرپزی. تصاویر. این گزارش خبرگزاری حکومتی ایسنا از وضعیت کار و استثمار کودکان کار بویژه دختران در کوره پزخانه های شهر شال از توابع شهرستان بوئین زهرا در قزوین می باشد.

این خبرگزرای می نویسد: شریفه دختر ۱۱ ساله افغان به همراه ۱۰ خواهر و برادر خود در این کوره مشغول به فعالیت‌اند، پروانه، شکرانه، خدیجه، سحر، سید عباس و امیرعباس کودکان ۲ تا ۸ ساله‌ای هستند که در این کوره مشغول به کار هستند….

کودکی‌هایی که در کوره می‌سوزند

شاید «شکرانه» در کلاس انشای مهرماه امسالش از تابستانی بنویسد که در لابلای هزاران خشت خام گذشت؛ از روزهایی که آجرهای سنگین را با دستان کوچکش جا به جا کرد، برای خودش خانه‌های بزرگ و رویایی ساخت و با شیطنتی دخترانه صورتک‌های شاد و خندان را روی خشت خام نقش زد.

اینجا «شال» است؛ جایی نزدیک شهرستان بوئین زهرا در قزوین که پر است از کوره‌های آجرپزی؛ کوره‌های خانوادگی که از لگدمال‌کردن گل بگیر تا پختن آجر در آتش را خودشان انجام می‌دهند. کوره‌ها پُرند از بچه‌هایی که تابستانشان به «دپو» کردن آجرها می‌گذرد؛ بچه‌هایی که با هم سخت کار می‌کنند، می‌خندند، رویا می‌بافند و گاهی هم غم هم را می‌خورند.

کوره‌های آجرپزی زمستان‌ها خاموشند اما تابستان که می‌شود، طبقه کارگر و آنها که دستشان کمتر می‌رسد، معمولا به همراه اعضای خانواده‌شان راهی کوره‌ها می‌شوند و خشت روی خشت می‌گذارند تا زندگی بسازند.

«شکرانه» یکی از همین دخترهاست. او افغانستانی است و تا چشمش به غریبه می‌افتد، از علاقه‌اش به عروسک‌ها می‌گوید که چقدر دلش می‌خواهد یک عروسک قشنگ داشته باشد. بعد فوری می‌رود شکلکی روی یکی از خشت‌های خام می‌کشد و جلوی صورتش می‌گیرد و می‌پرسد: «عروسکم قشنگ است؟»

با این حال «شکرانه»ی ۱۰ ساله علاقه چندانی به عروسک خشتی دست‌سازش ندارد و می‌رود سر اصل مطلب که بازی در کوره را دوست ندارد و دلش می‌خواهد توی کوچه‌ها با بچه‌های دیگر بازی کند و خوشحال باشد.

«شکرانه» و «پروانه» اما در آن طرف دالان، دور از چشم همه یک راز بزرگ دارند که نمی‌خواهند رئیس کارگاه آن را بفهمد؛ آن هم یک خانه رویایی خشتی است که با دخترها با هم ساخته‌اند. خانه‌شان یک آشپزخانه قشنگ دارد که در آن آشپزی می‌کنند، غذا می‌خورند و به میهمانی هم می‌روند. کمی آن طرف‌تر هم دریای خیالی دخترها رام است و آبی؛ دریایی که حاصل همنشینی آب باران و چاله‌ای کوچک است و کشتی‌های خیالی زود به زود از آنجا رد می‌شوند. این، همه‌ی دل‌خوشی دخترها در روزهای سخت کوره است.

خدیجه که افکار بلند پروازانه‌ای دارد با دور شدن از خواهرانش دوست دارد سرنوشت متفاوتی از آنها داشته باشد.
سید عباس و خدیجه برای فرار از کار کوره، به بازی با قورباغه‌ها می‌پردازند .
پروانه و شکرانه پنهان از چشم صاحب کوره حین بازی با خشت‌های خام چیزی شبیه به خانه آرزوهای خود را می‌سازند.

پروانه با نگاه کردن به چهره پسرانه سحر دعا می‌کند که سرنوشت سحر مانند برادرانش باشد و بتواند به آرزوهای خود برسد.
شریفه 11 سال دارد در کنار کارگران کوره از ساعت 5 صبح تا 10 شب  پا به پای آنها مشغول به کلوخ زنی می‌باشد.
شکرانه 10 سال دارد او می‌گوید دخترها از پسرها زرنگتر هستند و بیشتر کار می‌کنند.

اینرا هم بخوانید

سوسن زَکزَک، عضو شورای رهبری انجمن زنان سوریه:نگرانی زنان سوریه از ابهام در آینده حقوقشان پس از تغییر حکومت

سوسن زَکزَک، عضو شورای رهبری انجمن زنان سوریه، با ابراز نگرانی عمیق از عدم تأمین …