اخیرا دو نماینده و سخنگوی حزب دمکرات کردستان ایران، مصطفی هجری و خالد عزیزی خطاب به مردم کردستان سخن گفته اند. خالد عزیزی در مصاحبه با تلویزیون روداو می گوید:
“من به نمایندگان پارلمان سوئد گفته ام زنانی که از طرف دولت سوئد به ایران می روند بهشان بگویید در دیدار با نمایندگان جمهوری اسلامی از حجاب استفاده نکنند” و در بخش دیگری از صحبتهایش می گوید: “مردم معترض به بانکها و نهادهای حکومت اسلامی حمله نکنند و آنها را به آتش نکشند”.
مصطفی هجری هم در همین راستا در پیامی جداگانه سخنان عزیزی را با فرمولبندی دیگری ادا می کند و می گوید: ” مردم نباید به مراکز و نهادهای حکومتی حمله کنند و تظاهرات خشونت آمیز انجام ندهند”
این دلواپسی ها از سوی رهبری حزب دمکرات کردستان ایران ظاهرا خطاب به مردم مهاباد است که سابقا در این شهر پایگاه اجتماعی داشتند. بعد از به قتل رسیدن اسماعیل مولودی توسط نیروهای حکومت اسلامی در مهاباد، مردم انقلابی شهر مهاباد فرمانداری را تصرف کردند و چندین مرکز و نهاد حکومتی را به آتش کشیدند. مردم و جوانان خشمگین و انقلابی مهاباد و دیگر شهرهای کردستان برای این نوع نصیحتهای سنتی پدر بزرگ ها تره هم خورد نمی کنند. رهبری حزب دمکرات کردستان ایران دریافته است که انقلاب “زن، زندگی، آزادی” عمیقا با سنت، فرهنگ، سیاست و افق احزاب ناسیونالیست کرد و دیگر جریانات سلطنت طلب بیگانه است و راه خود را می گشاید و به پیش می رود. نگرانی دیگر آنان از این است که مبادا تا سرازیر شدن آنان از نوار مرزی به داخل شهرها حاکمیت در دست مردم قرار گیرد و دیگر دستشان به جایی بند نباشد. نگرانی بعدیشان برای این است که اگر قرار باشد آلترناتیویی کذایی در خارج از ایران سرهم بندی شود اتوریته نداشته شان بر مردم مهاباد آنان را مایوس خواهد کرد و سرشان بی کلاه خواهد ماند.
توصیه های خالد عزیزی که هنوز در دنیای دیدار مقامات دولت سوئد با جمهوری اسلامی مطرح می شوند برای مادربزرگها که حجاب را بدور انداخته اند، برای زنان و جوانان و دانشجویان، آنهم در شرایطی که جمهوری اسلامی رمقهای آخرش را طی می کند مضحک و خنده دار است. رهبری حزب دمکرات چندین دهه از اوضاع انقلابی ایران فاصله دارد. همین عقب ماندن از اوضاع را دو سال قبل هجری در سخنانی بیان کرده بود.
مردم، جوانان و نسل دهه هشتادی ها با شعارهایشان با آرمانها و آرزوهایشان، که در شعار “زن، زندگی، آزادی” تبلور یافته است دنیا را متوجه خود کرده و رنسانسی در قرن بیست و یک را دارد رقم میزند. در چنین شرایطی است که افرادی از یک حزب سنتی، عقب مانده و متکی بر افکار و باورهای شیوخ، کدخدا و مالکان اوایل تاسیس این حزب در هشتاد سال قبل می خواهند نیروهای پیش برنده این انقلاب عمیقا انسانی را که تا همینجا تاثیرات عمیق، باشکوه و شگرفی بر مردم منطقه و دنیا گذاشته است، برایش امر و نهی صادر کنند. اینها احزاب و نیروهایی هستند که از تاریخ عقب مانده اند.
سیل بنیان کن انقلاب، زن، زندگی، آزادی هر گونه مانع کند کننده ای را با قدرت کنار خواهد زد. این فرمان انقلاب “زن، زندگی آزادی” است نیازی به نصیحت ندارد.
عبدل گلپریان
۳۰ اکتبر ۲۰۲۲
اینرا هم بخوانید
دستمزد ما در دستان ماست- حمید دائمی- کارگر کارگاهی
کارگر کمونیست ۸۶۲ با نزدیک شدن به پایان سال یکی از مسائلی که همواره ذهن …