در شرایطی که گسترش و جهش کوئید ۱۹ سراسر کشور را در میان گرفته است و بی توجهی عامدانه حکومتی به واکسیناسیون عمومی، سلامت کل جامعه را با تهدیدی جدی روبرو ساخته. علیرغم نبود ابتداییترین زیرساختهای بهداشتی و مراقبتی در مدارس و آموزشگاهها، تأکید سازمان بهداشت جهانی بر ناپایداربودن کاهش مرگ و میر بر اثر کرونا، واکسینه نشدن افراد و مجموعه عواملی که تهدید ابتلا به ویروس کرونا بویژه در میان کودکان و نوجوانان را سبب میشود، اصرار آموزش و پرورش جمهوری اسلامی بر بازگشایی مدارس و تناقضگویی مسئولان حکومتی وضعیت را از آنچه هست آشفتهتر کرده است.در حالیکه دقیقا در نوزدهم دیماه، علی خامنهای، ورود واکسنهای ساخت بریتانیا و آمریکا به ایران را ممنوع اعلام کرد و عملا مانع واکسیناسیون جامعه در مقابله با ویروس کرونا شد، حاجی میرزایی وزیر آموزش و پرورش اعلام کرد از اول بهمن ماه مدارس باید باز شود. او بدون اینک به منبع و شواهد چنین ضرورتی اشاره کند ادعا می کند طبق بررسیها و مطالعاتی که انجام دادهاند آموزش حضوری باید از سرگرفته شود. به فاصله چند روز “رضوان حکیمزاده”، معاون ابتدایی وزیر آموزش و پرورش اعلام کرد«مقولهای با عنوان بازگشایی مدارس نداریم و نباید این عبارت را برای این تصمیم به کار ببریم».
سپس مجدداً حاجی میرزایی، روز سهشنبه ۳۰ دی ماه میگوید: “مدارسی که زیر ۵۰ دانشآموز دارند و هنرستانها برای تکمیل کارهای عملی خود بازگشایی میشوند. حضور دانشآموزان در مدارس به صورت اختیاری است و اجرای این سیاست از اول بهمن با اختیار خانوادهها انجام خواهد شد”.
تناقض و بهم ریختگی در تصمیمگیریها بیداد میکند. سنگ روی سنگ بند نیست. علیرضا زالی فرمانده ستاد مقابله با کرونا در استان تهران، بازگشایی مدارس در شرایط افزایش بستری مبتلایان به کرونا بین کودکان ۵ تا ۱۷ سال را خطرناک اعلام میکند: «بررسی گروه سنی مبتلایان نشان می دهد با میزان بستریها در گروه سنی بین پنج تا ۱۷ سال در استان تهران رو به رو هستیم، حتی در گروه سنی صفر تا ۱۰ سال نیز شاهد افزایش مرگ و میر بودهایم، که با بازگشایی مدارس میتواند این موضوع با خطر بیشتری مواجه شود.»
علیرضا رئیسی سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا،در یک تناقض آشکار دیگر صریحاً میگوید:«حضور مدیریت و کارکنان در مدرسه به عهده خود آموزش و پرورش است و خودشان تصمیم می گیرند که به چه صورت خواهد بود.»
محسن فرهادی معاون فنی مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت در مورد بازگشایی مدارس حرف دیگری دارد:”اینکه توقع داشته باشیم تمام دستورالعملهای بهداشتی از طرف یک دانش آموز کلاس اول و دوم ابتدایی رعایت شود، دور از واقعیت است”.
درحالیکه وزیر آموزش و پرورش دستورالعمل صادر میکند که مدارس باید از اول بهمن باز شود، با عبارتپردازیهای فریبکارانه مسئولیت هزینه و تبعات جانی بازگشایی مدارس و کشاندن دانشآموزان به مدرسه و خطر ابتلا به ویروس کرونا و افزایش ضریب انتقال ویروس از محیط مدرسه به خانه رابه اختیار خانوادهها میسپارد. به این معنی که این خانواده است که تصمیم گرفته، نه آموزش و پرورش که دستورالعمل صادر میکند!
وزیر و زیرمجموعه تحت امر او بخوبی واقف هستند که اعلام شروع آموزش حضوری علیرغم اینکه خلاف پروتکلهای سازمان بهداشت جهانی و فاصله گذاری و مراقبتهای ضروری اجتماعی است. چگونه خانوادهها را تحت فشار قرار میدهد. بویژه خانواده دانشآموزانی که به سبب نداشتن امکانات آموزش آنلاین و عدم دسترسی به سامانه شاد عملاً از چرخه آموزش بیرون افتادهاند.
دوقطبی متضاد منافع مردم و منافع حاکمیت پلید اسلامی در دوره کرونا بیش از هر زمان دیگر خود را به وضوح بیشتر عیان میکند.
جامعه بخوبی میداند کشاندن دانشآموزان و کادر آموزشی به مدارس برای گرم کردن بازار مراسمهای دهه فجر و موجه جلوه دادن مناسک مذهبی از قبیل فاطمیه و دیگر خزعبلات است. مایه گذاشتن از جان مردم آشکارتر از آن است که بشود پنهانش کرد. سیاستی که از ابتدای گسترش ویروس کرونا تا کنون بارها و بارها تکرار شده است.
تشکلها و انجمنها علیه تصمیمات حکومتی
مطالبهواکسیناسیونفوری_وسراسری افراد جامعه!
چندین انجمن و تشکل کارگری از جمله؛ انجمن صنفی معلمان کردستان-مریوان، کانون صنفی فرهنگیانزوین، کانون صنفی فرهنگیان گیلان، کانون صنفی فرهنگیان الیگودرز، اتحاد بازنشستگان، اتحادیهٔ آزاد کارگران ایران، انجمن صنفی بازنشستگان کشوری و سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه با نوشتن بیانیههایی جداگانه در اعتراض به عدم واکسیناسیون عمومی و نیز همزمان دستورالعمل برای بازگشایی مدارس، خواستار پایان دادن به لاابالیگری عامدانه حکومتی میگردند و تأکید دارند، خرید واکسنهای مورد تأیید سازمان بهداشت جهانی امری فوری و حیاتی است. نخریدن واکسن بازی کردن با جان میلیونها مردمی است که بیدفاع به حال خود رها شدهاند.
کانونهای معلمین در شهرهای مختلف به بازگشایی مدارس در شرایطی که واکسیناسیون عمومی صورت نگرفته و ویروس همچنان در حال گسترش است و مدام قربانی میگیرد، خواستار لغو دستورالعل بازگشایی مدارس هستند. به درست تأکید میکنند که تابحال هم این ابتکار و تلاش معلمان بوده است که بیتدبیری و لاابالیگری آموزش و پرورش را جبران کرده است وگرنه شاهد قربانی بیشتری از میان دانشآموزان بودیم. تأکید میکنند که نمیشود مردم را از واکسن محروم کرد و همزمان مدارس را با هر درجه و هره تعداد دانشآموز به بهانههای مختلف بازگشایی کرد و با هزار و یک تناقض اسمش را بازگشایی نگذاشت و مسئولیتی هم بعهده نگرفت. کانونهای معلمین و نهادهای کارگری با طرح هشتگ #مطالبهواکسیناسیونفوری_وسراسری و ترند کردن آن، خواست فوری مردم را بیان میکند و دو قطبی حاکمیت دست در دست کرونا در مقابل مردم را عیان می کنند.
محروم کردن جامعه از حق دسترسی به واکسن بیش از هر زمان دیگر نشان میدهد که هیچ عزمی در کل حاکمیتی که دست در دست کرونا به جان جامعه افتاده است، برای دفاع از مردم وجود ندارد. فرمان بازگشایی مدارس علیرغم اختلافات درونی میان وزارت بهداشت و درمان که مخالف این امر است و علناً اعلام کرده است این اقدام به فاجعهای غیرقابل کنترل بدل خواهد شد علیرغم اینکه برای وزارت آموزش و پرورش واضح است که آلودگی کشنده هوا وضعیت گسترش و پایداری ویروس کرونا را چندین برابر کرده است. حضور دانشآموزان و ایاب و ذهاب آنها بر موج روزافزون آلودگی هوا چه تأثیر مرگباری خواهد داشت.
فتوای نخریدنواکسن مورد تأیید سازمان بهداشت جهانی!دستور کشتار جمعی مردم است. بازگشایی مدارس دراوج بحران کرونا همسویی آگاهانه و سازمان یافته با این فتوا است. در حالیکه بخش بزرگی از سایر کشورها در واکسیناسیون فوری در حال سبقتگرفتن از یکدیگر هستند. علیرغم همه ادعاهای بی سر و ته دولت هیچ نشانه مشخصی از مبدأ تهیه واکسن، تأیید آن توسط زمان بهداشت جهانی، چکونگی دریافت و پلاتفرم توزیع و استفاه آن در دست نیست. در سند ۷۵ صفحهای دولت تحت نام “برنامه ملی استقرار و گسترش واکسیناسیون واکسنهای کووید-۱۹”به وضوحمشخص است که از میان بیش از ۲۰۰ فقره واکسن کرونای در حال تولید، کماکانمعلوم نیست کدامیک و با چه درجه از تأثیر پایدار، در چه زمانی در اختیار دولت ایران قرار خواهد گرفت.
جمهوری اسلامی از بدو پیدایش ویروس کرونا تا پاندمی آن، با پنهانکاری و انکار ویروس با محروم کردن جامعه از دستاوردهای علمی، اشاعه سیستماتیک خرافات و مهملات، درغگویی و فریبکاری عملا مسبب و عامل اصلی گسترش و از کنترل خارج شدن ویروس کرونا و کشتار جمعی مردم بی دفاع است.
با فتوای ضد بشری خامنهای علیه واکسیناسیون عمومی سناریوی کشتار جمعی به اوج خود رسیده است. حکومتی که آگاهانه و به عمد کمر به قتل شهروندان جامعه بسته است. دقیقاً به همین جرم، به جرم کشتار جمعی در اولین اقدام باید در جامعه جهانی طرد و منزوی شود. اما پاسخ قطعی جنایات بیشمار این حکومت سرنگون کردن است!
منتشر شده در انترناسیونال ۹۰۴