تیتر شهر:توسط کارشناسان و فعالان اجتماعی مطرح شد؛ 30 درصد از کودکان کار ایرانی هستند!/زباله گردی شغل 90 درصد از کودکان افغانی!
مدیر عامل جمعیت امام عل با اشاره به سه پژوهشی که در حوزه کودکان کار و خیابانی توسط این موسسه انجام شده است، به معضل زباله گردی کودکان اشاره کرد و گفت: براساس این مطالعات 90 درصد از کودکان زباله گرد افغانستانی هستند. در حال حاضر زباله گردها در تهران به دو شیوه فعالیت می کنند یک بخش استخدام پیمانکاران شهرداری هستند و بخش دیگری نیز به صورت انفرادی کار می کنند و ضایعات به دست آمده را به خریداران ارائه می دهند.
به گفته زهرا رحیمی کودکان زباله گردی که استخدام پیمانکاران هستند در محل تفکیک و بازیافت زباله سکونت دارند و میخوابند. طبق مطالعات انجام شده درصد کمی از کودکان فعال در این حوزه به صورت اجاره ای کار می کنند و اگر این اتفاق نیز روی دهد بیشتر به صورت فامیلی فعالیت می کنند و اینگونه نیست که باندی اقدام به اجاره کودکان برای زباله گردی کنند.
در پژوهش هایی که توسط جمعیت امام علی انجام شده از 600 کودک کار به عنوان جامعه آماری استفاده شده است. براساس این گزارش 5 درصد ازکودکان جزء کودکان قوم کولی ها و به اصطلاح غربت هستند که در همه موارد اولین مساله فقر اقتصادی نیست و فقر فرهنگی است و کارِکودکان جزئی از فرهنگ این قوم است و ممکن است والدین و به ویژه پدر وضعیت اقتصادی مناسب داشته باشد اما کودک کار کند اما این در مجموع 5 درصد از کودکان کار را شامل میشود.
این مطالعات نشان داد که بخش مهمی ناشی از مهاجرتها از مبداء هایی هست که به دلیل عوامل محیط زیستی یا اقتصادی یا ناامنی، وضعیت فقدان حمایت و فقر شکل گرفته است. برای مثال مهاجرت سبزواری ها که در لب خط متمرکز هستند ناشی از خشکسالی بوده است.
در واقع براساس نوع کار و قومیت میتوان شکلی از تمرکز را در کودکان کار دید. برای مثال در خاک سفید و دروازه غار تمرکز قوم غربت بیشتر است و در خاک سفید به دلیل شرایط ناشی از ارتباط با بزه و وضعیت حاصل از تخریب محدودهی جزیره در سال 1379 و زندانی شدن پدران و مادران ، کار کودک با بزهکاری در اشکال مختلف از مواد فروشی تا سرقت عجین است. در محله پامنار به دلیل بازار ، باربری کودکان و کار در کارگاهها رایج تر است .
در پاسگاه نعمت آباد جمع آوری ضایعات، در شادآباد کار در کارگاه های آهن ، در لب خط که سبزواری ها هستند فروش سیخ و کار در کارگاه های پرس کاری، در فرحزاد افغانستانی ها غلبه بیشتر دارند و فال فروشی و زباله گردی بیشتر است، در باقرآباد زباله گردی رایج تر است، در احمدآباد مستوفی کار در گاوداری، در محلات دیگر نیز مانند آذری،امام زاده حسن، اسلامشهر براساس قومیت و نوع کار میتوان تفکیک ها را دید. بنابراین برای طراحی یک سیاست برای کودکان کار به این تفاوتها بایستی توجه داشت.
در پژوهش های جمعیت امام علی کودکان براساس عوامل مختلف خطرپذیری به لحاظ خطر مرگ، سوء استفاده جنسی، بیماری هایی نظیر ایدز و هپاتیت، ورودبه چرخه بزهکاری و …. اولویت بندی شده اند. بالاترین خطر برای کودکان بزه(مواد فروشی، سرقت،کیف قاپی،زورگیری،تن فروشی) بوده است و سپس کودکان زباله گرد در معرض خطرند. بررسی های ما نشان داده است که خطر کار در کارگاه ها از کار در خیابان برای کودکان بیشتر است.
بیشترین دلیل ذکرشده برای کار از سوی کودکان، شرایط اقتصادی و فقر بوده است. دلایل دیگری متاثر از شرایط اقتصادی نیز بوده است مانند اجبار سرپرست یا از کارافتادگی سرپرست. زیر ده درصد کودکان اعلام کرده اند که دوست دارند کار کنند ان هم در شرایطی که پدر کار دارد یا دستفروش یا متکدی یا کارگر است.
جالب است بدانید که بیش از 60 درصد کودکان دارای تحصیلند اما دوره تحصیلی شان با سنشان همخوان نیست. بیش از 30 درصد نیز کودک محروم از تحصیل هستند.
در تجربه برزیل برای کودکان کار، موضوع فراسازمانی دیده شده است. مجلس قانونی را وضع کرده و نقش هر بخش را دقیق مشخصکرده است. در این قانون بیشترین تمرکز بر آموزش و پرورش است (هم در بازگشت کودکان به تحصیل، هم تغییر محتوای آموزشی و هم بسته های تشویقی و حمایتی.)