بلشویکها به قدرت می رسند انقلاب ١٩١٧ در پتروگراد (٢٩)

آلکساندر رابینویچ

لنین در واکنش به رد تزهایش از طرف کنفرانس، مقاله مفصل “درباره شعارها” را نوشت. او در ابتدای مقاله بطور مشخص اشاره می کرد: “در موارد زیادی در گذشته هنگامی که تاریخ چرخشی تند داشته است، حتی احزاب مترقی قادر نبوده‌اند خود را با شرایط جدید تطبیق دهند و به تکرار همان شعارهائی پرداخته‌اند که در گذشته معتبر بوده‌اند اما در آن زمان معنی خود را بکلی از دست داده‌اند.” او تأکید می‌کرد که شعار “تمام قدرت به شوراها” در حالیکه در فاصله ٢٧ فوریه و ٤ ژوئیه معتبر بود، اما از تاریخ اخیر به بعد اعتبار خود را کاملا از دست داده است او سپس هشعار می‌داد “قبل از درک این مسئله، پی بردن به مسائل عاجل روز غیرممکن خواهد بود.” لنین، در ادامه اشاره می‌کند نظر مخالفین او در حزب که اس آرها و منشویکها ممکن است اشتباهات خود را تصحیح کنند “اگر صرفا احمقانه نباشد، ساده لوحی بچه گانه‌ای بیش نیست.” او سپس می‌نویسد: “تمام حقیقت باید به مردم گفته شود. باید به آنها گفته شود که قدرت در دست دار و دسته کاوانیاک است. … که این قدرت باید برانداخته شود.” او سپس اضافه می‌کند: “شوراها ممکن است در این انقلاب اعلام موجودیت کنند، اما دیگر این شوراهای موجود نخواهند بود”، این شوراها ورشکسته شده‌اند. … مثل بره‌ای می‌مانند که به کشتارگاه آورده شده و زیر تیغ سلاخ بطور رقت‌انگیزی بع‌بع می‌کنند”. در خاتمه مقاله “درباره شعارها” اعلام می‌کند: “اکنون دوره جدیدی (از مبارزه طبقاتی) آغاز شده که دیگر، طبقات قدیمی، احزاب قدیمی و شوراهای قدیمی را در برنخواهد داشت، حزب باید در این راه نوین به آینده نظر داشته باشد نه گذشته و با احزاب و طبقات نوین بعد از ٤ ژوئیه همکاری کنند.”

لنین در این هنگام در بیرون گود بود و درون را نگاه می‌کرد. قطعنامه کنفرانس کمیته مرکزی، ارزیابی سیاسی اصلی رهبری سراسری حزب و بیانیه رسمی حزب، درباره تاکتیکها، بین کنفرانس آوریل و کنگره ششم حزب بود. این قطعنامه سریعا بشکل اعلامیه چاپ و ٣٤٠ بسته از آن بسرعت به تمام سازمانهای پائین حزب در سراسر کشور فرستاده شد. قطعنامه بطور رسمی در تمام ارگانهای محلی نیز چاپ و مبنای رهنمود قطعنامه‌های مربوط به اوضاع سیاسی و تاکتیکها در کنگره‌ها و کنفرانسهای حزبی نیمه دوم ژوئیه در سراسر روسیه شد.

تجربه کمیته مرکزی حزب بلشویک، در این زمان مٶید آن است که ضربه وارده بر حزب، در طول دوره ارتجاعی بعد از روزهای ژوئیه نسبتا سطحی بوده و به آسانی نیز ترمیم شد. این کمیته که مرکب از حدود ٥٠ نفر نمایندگان منتخب از طرف کمیته‌های محلی و دارای جلساتی هفتگی، برای بحث در مورد مسائل مهم سیاسی بود، توسط کمیسیون اجرائی شش نفره‌ای رهبری می‌شد. هیچکدام از اعضاء آن در این دوره دستگیر نشدند. فعالیت این کمیته به دنبال از دست دادن دفاتر و اسنادش در کاخ کشسینسکایا بطور موقت دچار اختلال شد. یکی از اعضاء کمیسیون اجرائی، در این زمان با ناراحتی گزارش می‌دهد: “ما همه چیز را از دست داده‌ایم، اسنادمان، صورتحسابمان و محل کارمان و به واقع همه چیزمان را”. با این وجود، رابطه بین کمیسیون و کمیته‌های حزبی محلی، هیچگاه بطور جدی دچار اختلال نشد. بسرعت محل موقتی برای کمیته پترزبورگ در منطقه امن وایبورگ پیدا شد و در اینجا بود که از همان ٧ ژوئیه فعالین حزبی، اعلامیه‌های حزب را توسط یک دستگاه چاپ دستی در هم شکسته که از زمان تزار باقی مانده بود شروع به چاپ کردند.

در طول اولین هفته‌های بعد از قیام ژوئیه، آنچه بیش از هر چیز موجب ناراحتی مسئولین کمیته پترزبورگ شده بود، اثرات آخرین وقایع و بخصوص اثرات اتهام جاسوسی علیه رهبران بالای حزب روی توده‌های مردم پتروگراد بود. نخسین پاسخ مقدماتی به سئوال فوق، در اولین گردهمائی کامل کمیته پترزبورگ در ١٠ ژوئیه و در جلسه کنفرانس دوم شهر پتروگراد بلشویکها در ١٦ ژوئیه مطرح شد. (کنفرانس دوم شهری ١ ژوئیه آغاز و در ٣ ژوئیه به علت آغاز شورش تعطیل شد. کنفرانس، در ١٦ ژوئیه از سر گرفته شد). در هر دوی این جلسات، نمایندگان هر ناحیه پایتخت گزارشات مشخصی درباره شرایط حوزه فعالیت خود ارائه دادند. این گزارشات حاکی از آن بود که در میان کارگران کارخانه‌ها نارضایتی نسبت به حزب از همان ابتدا، محدود بوده و مدت زیادی هم طول نکشیده است. با قضاوت از گزارشات ١٠ ژوئیه بطور دقیقتر می‌توان گفت، کارکنان کارخانه‌هائی که در محلات نسبتا مرفه نه محلات صنعتی شهر قرار داشتند، پس از وقایع اوائل ژوئیه موضعی خصمانه نسبت به بلشویکها داشتند. در این مناطق موارد زیادی دیده شده بود که بلشویکها توسط همکاران خود در معرض توهین قرار گرفته و یا به زور از کارخانه بیرون انداخته شده بودند. نماینده منطقه نوسکی رفتار کارگران را نسبت به بلشویکها “پوگرومی” خواند. به گفته این نماینده، اعضاء شناخته شده بلشویک، “شکار” می‌شدند. بعلاوه، ادارات حزب مرتبا در معرض غارت، از سوی ولگردان بودند. نماینده منطقه پوروخوسکی، یکی از شش نفری که دو روز بعد از وقایع ژوئیه، از کارخانه بیرون انداخته شده بودند، از “تهمت” علیه بلشویکها و اینکه به طور دائم “تحت نظر” بودند شکایت می‌کرد. او با صراحت کامل اظهار داشت که کارگران منطقه او مثل “باتلاقی ساکن”ند. نماینده دیگری که وضع منطقه کولپینسکی را گزارش می‌داد، اظهار داشت که بلافاصله بعد از پایان تظاهرات ژوئیه، همدردی کارگران نسبت به بلشویکها فروکش کرد.

این گزارشات دست اول نشان می‌دهد که وقایع ژوئیه، علاوه بر ایجاد تلخکامی نسبت بلشویکها میان شمار نامعلومی از کارگران منشویک و اس آر و غیرحزبی، بعضی از فعالین بلشویک را نیز نسبت به رهبران خود بی‌اعتماد کرده بود. لاتسیس، نماینده منطقه وایبورگ، درباره یکی از نشانه‌های تکان دهنده چنین تحولی در کارخانه متالیست گزارش داد. این کارخانه با حدود ٨ هزار کارگر از بزرگترین مٶسسات صنعتی پتروگراد بود. قبل از ژوئیه، تشکیلات سیصد نفره در حال گسترش این کارخانه نطقه درخشانی میان سازمانهای حزبی کارخانه‌ای پتروگراد بود. لاتسیس گزارش داد که پس از حمله نظامی به این کارخانه، مسئولین تمام سازمانهای سیاسی که در آنجا نمایندگی داشتند برای بحث درباره آخرین تحولات دور هم جمع شدند. ضمن این بحثها، منشویکها و اس آرها تمام گناه هجوم ارتجاع را بگردن بلشویکها انداختند. زیر چنین فشاری، بلشویکهای حاضر سوگند خوردند که در آینده با احتیاط بیشتری رفتار خواهند کرد. آنچه از نظر حزب از همه بدتر بود، اینکه بلشویکهای کارخانه متالیست قطعنامه‌ای رسمی به تصویب رساندند که طی آن قول می‌دادند از شورا حمایت کنند و تشکیلات خود را در کنترل کامل شورا قرار دهند. این قطعنامه جالب بود، که بلافاصله در بسیاری از روزنامه ها چاپ شد، خواهان آن بود که از اعضاء کمیته مرکزی حزب بلشویک و کمیته پترزبورگ حزب سلب مقام شده و خود را تسلیم دادگاه کنند تا به مردم نشان دهند که “صد هزار کارگر بلشویک، عوامل آلمان نیستند.”

چنین شواهدی از تزلزل وفاداری به حزب، می‌بایست برای اعضاء کمیته پترزبورگ عمیقا ناراحت کننده باشد. علیرغم تمام این رویدادها، آنچه اهمیت بیشتری داشت این بود که واکنش شدید نسبت به وقایع ژوئیه، شبیه آنچه در کارخانه متالیست دیده شد، در میان اعضاء حزب نادر بود.

(ادامه دارد)

ناصر اصغری

اینرا هم بخوانید

بیانیه مشترک فعالین و تشکل‌های داخل و خارج کشور: راه خروج از بحران جنگ‌افروزی، نقش‌آفرینی ما مردم آزادی‌خواه و سازماندهی اعتراضات و اعتصابات سراسری و برپایی اعتصاب عمومی است!

در شرایط کنونی، تحولات سیاسی و اجتماعی در ایران و خاورمیانه، ما را به چالشی …