جمهوری اسلامی در بحران سیاسی اقتصادی فراگیر و انزوای روز افزون سیاسی و مهمتر از همه در محاصره جنبش سرنگونی که در همین آبان 98 گریبانگیرش شده بود، قرار گرفته است و این شرایط موقعیتی برای جمهوری اسلامی درست کرده که هیچ راه برون رفتی برای پاسخ به این وضعیت ندارد. همانطور که میبینیم، این حکومت برای باقی ماندن مدتی دیگر بر مسند، سرکوب و جنایت بیشتر، در دستور کارش قرار دارد که خود این مسئله چندان کارایی در مرعوب و تسلیم کردن مردم و حتی مقبولیت همگانی در بدنه حکومت نداشته است و تعرض مردم و جنایات حکومت باعث اختلافات و اصطکاک و افشاگریهای جناح های حکومت را در پی داشته است. در چنین شرایطی هدف قرار دادن و حذف مهمترین چهره نظامی و سیاسی و سمبل تبلیغی حکومت اسلامی در منطقه خاورمیانه وضعیت را چندین برابر برای جمهوری اسلامی بغرنجتر میکند.
در برابر به هلاکت رسیدن قاسم سلیمانی، بهره برداری “سیاسی تبلیغاتی” با دو رویکرد در دستور کار جمهوری اسلامی قرار گرفته است. به خیال خودشان این ضربه شدید که تبعات سنگینی از نظر سیاسی در بین خود حکومت و پیروانش در داخل کشور و همینطور در وجه منطقه ای جمهوری اسلامی در بین دسته جات اسلامی مدافع و همپیمانش وارد آمده است را، میخواهند به حداقل برسانند و تا حدی وضعیت بحران زده سیاسیشان را بهبود ببخشند.
یکی از مسائلی که مد نظر جمهوری اسلامی هست بهره برداری تبلیغاتی برای یکدست کردن بدنه داخلی خودش است و اینکه در برابر دشمن خارجی (آمریکا) راه حل و انتخاب واقعی و درست، ماندن در کنار هم، حول خطی که خامنه ای نمایندگی میکند است که در این شرایط بحرانی از طرف کلیت نظام تبلیغ میشود. که مشخصا هدف آن یکدست کردن حکومت حول خط خامنه ای برای مقابله با موج بعدی اعتراضات سرنگونی طلبانه که در ماه های آینده و یا حتی هفته های آینده در پیش خواهد بود، است.
در بعد منطقه ای سعی در بسیج نیروها و دسته جات تروریست اسلامی برای جلوگیری از تشتت و پراکنده شدن و عدم افت روحیه نیروهای کمپ متحد جمهوری اسلامی که شامل حزب الله لبنان و نیروهای حوثی در یمن و دسته جات نظامی و شبه نظامی در عراق و سوریه، و جلوگیری از تضعیف بیشتر در عراق و منطقه میباشد. مخصوصا در فضایی که بر علیه جمهوری اسلامی بعد از اعتراضات در عراق شکل گرفته، جمهوری اسلامی سعی میکند این تقابل قطبی شدن علیه خودش را حاشیه ای کند و آنرا تبدیل به فضای علیه آمریکا کند.
نکته بعدی آوردن جریات و نیروهای ضد آمریکا تحت عنوان کمپ ضدامپریالیستی و ضد جنگ پشت سر خود است و در دوسطح بین المللی در اروپا و امریکای جنوبی و سایر نقاط دنیا چنین تلاشی را میکند.
در سطح دیگر، تلاش جمهوری اسلامی در فضای سیاسی ایران در همسو کردن بیشتر جریانات و سازمانهایی که در کمپ ضد آمریکا گری قرار دارند و اساسا جناح میانه و چپ جنبش ملی اسلامی بحساب می آیند است، نظیر توده ای اکثریتی ها و مغضوبین و مغلوبین اصلاح طلب رانده شده از حکومت با خودش است. در این سطح در خارج کشور شروع به فعالیتها و برپایی مراسمهای متعددی خواهد کرد تا بتواند بیشترین بهره برداری سیاسی و تبلیغی را بنفع خود داشته باشد.
در همه موارد، مردم متنفر از جمهوری اسلامی در داخل کشور و در خارج کشور نباید اجازه هیچگونه عرض اندامی را به این حکومت و چهره ها و مدافعینش بدهند. تحت هیچ توضیح و استدلالی نباید جمهوری اسلامی فرصت عرض اندام داشته باشد. مراسمهای در خارج کشور این حکومت برای گرامیداشت و قهرمان سازی از تروریست قاسم سلیمانی باید با برخورد فعالانه و تعرضی اپوزیسیون و ایرانیان سرنگونی طلب مواجه شود.
این واقعه شاید فضای تبلیغی کوتاه مدت و موقتی برای جمهوری اسلامی داشته باشد اما ادامه اعتراضات و مطالبات توسط مردم، باید بتواند بسرعت این سوء استفاده تبلیغی برای جمهوری اسلامی را بر هم بزند و صورت مسئله اصلی که تلاش مردم ایران برای سرنگونی جمهوری اسلامی است را مجددا به صدر توجه جامعه برگرداند. باید در همین پروسه توجه دنیا و رسانه ها به کشته شدن یکی از کلیدی ترین مهره های حکومت اسلامی و رویایی بین جمهوری اسلامی و آمریکا را تبدیل به صدای اعتراض مردم دنیا علیه جمهوری اسلامی کرد. این قطب نمای ما برای این شرایط باید باشد. هیچ مسئله ای نباید ما را از سرنگونی جمهوری اسلامی دور کند و این موضوع را که راه حل رهایی مردم ایران و منطقه است را حاشیه ای کند.
کیان آذر
15 دی 1398
5 ژانویه 2020