فـواد مصطفـی سلطانـی را میتوان فراتر از یک مبارز سیاسی، انسانی آرمانخواه دانست که زندگی خود را وقف آزادی، برابری و کرامت انسانی کرد. او نهتنها بهعنوان یک رهبر کمونیست، بلکه بهعنوان فردی که قلبش برای مردم و رنجهایشان میتپید، شناخته میشد.
یک انسان پیش از هر چیز!
فـواد مصطفـی سلطانـی از دل زحمتکشان برخاست و تا پایان عمر در کنار آنها ماند. او به عدالت طبقاتی ایمان داشت، اما مبارزهاش را به مسائل اقتصادی محدود نمیکرد. او به کرامت انسانی، برابری زن و مرد، حق تعیین سرنوشت ملتها و آزادی اندیشه باور داشت. سلطانی نهفقط یک نظریهپرداز، بلکه یک مبارز میدانی بود؛ کسی که در سختترین شرایط نیز در کنار مردم ایستاد و برای ساختن جامعهای بهتر جنگید. مبارزه او تنها یک عمل سیاسی نبود، بلکه یک عمل انسانی و اخلاقی بود که در آن همدلی با زحمتکشان و همبستگی با تمام طبقات ستمدیده همواره در اولویت قرار داشت.
مبارزه علیه ستم و دیکتاتوری!
فـواد مصطفـی سلطانـی، انسانی آزادیخواه بود که علیه کلیه اشکال دیکتاتوری، ستم و تبعیض طبقاتی برخاسته از بطن حکومتهای مستبد و سرمایهداری در ایران به مبارزه برخاست. او یکی از بنیانگذاران کومله بود، اما هرگز خود را فراتر از مردم نمیدید. در دوران حیاتش، تلاش کرد که حزب کومله نه یک گروه اقتدارگرا، بلکه یک جنبش مردمی باشد که برای آزادی واقعی مبارزه میکند. سلطانی، که همواره علیه هر شکلی از دیکتاتوری مبارزه میکرد، نشان داد که آزادی و عدالت تنها در جامعهای بدون استبداد و سلطهگری میتوانند تحقق یابند.
قلبی که برای آزادی و عدالت میتپید!
فـواد مصطفـی سلطانـی برخلاف بسیاری از رهبران سیاسی که قدرت را هدف خود میدانند، آزادی را برای مردم میخواست، نه برای یک گروه یا حزب خاص. او به روشنی میدانست که هیچ انقلابی بدون آزادیهای فردی و اجتماعی واقعی پایدار نخواهد ماند. آرمان او جامعهای بود که در آن کارگران، دهقانان، زنان و اقلیتها به حقوق برابر دست پیدا کنند، هیچ مرزی نتواند انسانها را بر اساس قومیت، جنسیت یا ملیت تقسیم کند، و هیچکس تحت ستم نباشد. مبارزه برای تحقق این آرمانها در ذهن و قلب فواد همیشه زنده بود و او هیچگاه از تلاش برای تحقق یک جامعه آزاد و برابر دست برنداشت.
مرگی که پایان یک راه نبود!
فـواد مصطفـی سلطانـی در سال ۱۳۵۸ در درگیری با نیروهای جمهوری اسلامی جان باخت، اما اندیشههایش همچنان در میان مبارزان آزادیخواه زنده است. نام او امروز نیز نمادی از مبارزه برای عدالت اجتماعی و آزادی در کردستان و سراسر ایران باقی مانده است. مرگ فواد نه تنها پایان یک زندگی مبارزاتی نبود، بلکه نقطهی آغاز راهی بود که همچنان در قلب میلیونها انسان مبارز که برای آزادی و برابری میجنگند زنده است.
او نهتنها یک کمونیست، بلکه یک انساندوست بود؛ فردی که زندگیاش را برای رهایی مردم فدا کرد و هرگز از پای ننشست.
مبارزانی که نامشان در تاریخ مبارزه زنده است!
تاریخ مبارزات کمونیستی و آزادیخواهانه در کردستان و سراسر ایران پر از نامهایی است که جانشان را برای آرمانهایشان فدا کردند یا تمام زندگی خود را وقف مبارزه کردند. از میان این شخصیتهای برجسته جنبش کمونیستی میتوان از منصور حکمت، یکی از برجستهترین نظریهپردازان کمونیسم کارگری، صدیق کمانگر، یکی دیگر از چهرههای شاخص کمونیستی در کردستان، دکتر جعفر شفیعی، از روشنفکران کمونیست، غلام کشاورز، چهرهای دیگر از این جنبش انسانی، و هزاران کمونیست آزادیخواه دیگر نام برد که یادشان در قلب میلیونها انسانی که برای آزادی و برابری و یک دنیای بهتر میجنگند همواره زنده است.
راه سرخ مبارزه ادامه دارد!
راه سرخ مبارزاتشان تا سرنگونی کامل رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی و تحقق سوسیالیسم، عدالت و برابری طبقاتی ادامه دارد. این مبارزه، تنها علیه یک حکومت سرکوبگر جنایتکار و قاتل نیست، بلکه علیه تمام نظامهای ستمگر، سرمایهداری و دیکتاتورهایی است که قرنهاست طبقات فرودست را استثمار کردهاند. مبارزهای که بههیچوجه نمیتواند متوقف شود تا زمانی که استثمارگری و سلطهگری وجود داشته باشد، و تا زمانی که کارگران، دهقانان، زنان و اقلیتهای ستمدیده از حقوقشان محروماند.
این پرچم، همواره با ارادهی تودههای آگاه و سازمانیافته در مبارزات اجتماعی و جنبشهای اعتراضی برافراشته خواهد ماند. مبارزه برای یک دنیای بهتر، دنیایی که عاری از نابرابری، فقر، ستم و استبداد باشد، جامعهای که بدون زندان، شکنجه و اعدام باشد، با ارادهی تودههای آگاه و سازماندهی جنبشهای اعتراضی و اجتماعی موجود در جامعه، به پیروزی خواهد رسید!
یاد فواد و کلیه جانباختگان راه سوسیالیسم گرامیباد.
ههژار علیپور- سهشنبه ۷ اسفند ، ۲۵ فوریه ۲۰۲۵ #زندهبادسوسیالیسم #آزادیبرابریحکومت_کارگری